جراحی اجتنابناپذیر
محمدقلی یوسفی/اقتصاددان
شاید هیچ علمی مانند اقتصاد دستمایه سیاست و سیاستورزان قرار نگرفته باشد. بیدلیل نیست که برخی از برجستهترین متفکران اقتصادی، علم اقتصاد را علم مداخلهگرایانه معرفی کردهاند؛ چراکه آنها اقتصاد را مانند علم فیزیک و طبیعی میپندارند اما برخلاف دانشمندان فیزیک و زیستشناسی، قادر به عرضه متخصصانی برای حل مشکلات بازاری دنیای واقعی نیستند بلکه برای آن شعر میسرایند. بنابراین تنها در مردابی دوام میآورند که دولت طراح آن است؛ در نتیجه وقتی بهدلیل توصیههای غلط، اقتصاد با بحران مواجه میشود مثل آنچه امروز کشور ایران با آن مواجه است معلوم میشود چقدر علم اقتصاد در دوره بحرانی بیدست و پاست و تمام الگوها از کار میافتد. حذف صفر از پول ملی هم از این قاعده مستثنا نیست و نظریات غیراقتصادی و تحلیلهای بیربطی در مورد آن میشود. عدهای حذف صفر از پول ملی را به مسائلی مانند فقر، بیکاری، تورم و... گره میزنند و ادعا میکنند حذف صفر از پول ملی این مشکلات را حل نمیکند درحالیکه قرار نیست که چنین هم باشد. عامل بیارزششدن پول و افزایش تعداد صفرها، مداخلات گسترده دولت است. آنها از دولت میخواهند که بیشتر خرج کند تا مشکل فقر و بیکاری برطرف شود که عملا نقضغرض است.
حذف صفر از پول ملی یک موضوع فنی ساده است نه پیچیده اما مشاهده میشود که چقدر مواضع اقتصاددانان متفاوت و در بیشتر مواقع متناقض است. یکی از مسائلی که مطرح میشود این است که گفته میشود اجرای چنین کاری مستلزم اعتماد مردم به دولتمردان است. البته توضیح نمیدهند چگونه اعتماد بهوجود میآید.
اما حذف صفر از پول ملی اجتنابناپذیر است و این چیزی نیست که براساس میل و یا برای رفع مشکلات متعدد اقتصاد سیاسی که در 40سال گذشته بر هم انباشته شدهاند مدنظر قرار گرفته شده باشد. قرار نیست که اتفاق خاصی بیفتد. شرایط کشور این سیاست را اجتنابناپذیر کرده است. این البته یک بحث فنی است که در جای خود باید مورد توجه قرار گیرد. اما طرح مسئله به شکلی که گویا قرار است با این کار تمام مشکلات برطرف شود نهتنها درست نیست بلکه با عقل سلیم نیز سازگار نیست. کشورهای مختلف براساس نیاز و حسب شرایط این کار را انجام دادهاند. برخی خیلی خوب کار کردند و برخی دیگر آن را به درستی اجرا نکردند. بنابراین اجرای صحیح آن در کشور به نحوه مدیریت تصمیمگیران بستگی دارد. اما کسانی که این کار را با مشکلات عدیده اقتصادی کشور گره میزنند بیشتر فرافکنی میکنند. حذف صفر از پول ملی قرار نیست که مداخلات دولت را کاهش بدهد، یا قانون اساسی را اصلاح و میدان عمل بخش خصوصی را در اقتصاد باز کند و یا به تحریمهای بینالمللی پایان دهد و فقر و بیکاری و تورم را کاهش دهد.
شرایط فعلی کشور و وجود فشارهای اقتصادی، تورم، نقدینگی بالا، مشکلات نقدینگی و استفاده پول بیارزش ایجاب میکند که صفرهای پول حذف شود. کافی است که ما به یکی از این مشکلات اشاره کنیم. اگر شما از کسانی که سنشان حدود 100سال باشد بپرسید که 100سال پیش با هزارتومان چه مقدار کالا میشد خرید قطعا خرواری از کالاهای مختلف را ذکر میکنند که ارزش آنها الان 100میلیون تومان است. نقدینگی کشور در سال 1391 برابر 000، 000، 000، 000، 600، 4ریال بود اما در آذر 1397به رقم 000، 000، 000، 000، 640، 17ریال که خواندنش حتی برای متخصصان هم دشوار است افزایش یافت. مفهوم این ارقام علاوه بر مشکلات حسابداری و ... هزینههای هنگفت چاپ پول برای کشور است. کاهش 4صفر از پول ملی را باید در این راستا ارزیابی کرد. بنابراین این سیاست میتواند موجب آسانکردن محاسبات و مبادلات و جلوگیری از هزینههای بیمعنی مثل ضرب سکه و چاپ اسکناسهای خرد شود که در بازار ایران هیچ ارزشی ندارند. این تصمیم یک نسخه علاج مشکلات نیست بلکه یک جراحی اجتنابناپذیر در پول ملی است که اگر انجام آن خیلی مفید نباشد انجام ندادن آن برای مردم و کشور پرهزینهتر خواهد بود. اگر امسال 4صفر از پول ملی حذف نشود چند سال بعد علاوه بر تحمیل هزینهها دولت مجبور خواهد شد 10صفر از پول ملی را حذف کند که شوک و هزینهای که به اقتصاد و مردم تحمیل میکند بهمراتب دردناکتر خواهد بود.