حذف گران صفرها
چرا نباید صفر از پول ملی حذف شود؟
حسین راغفر/اقتصاددان
درست است که حذف صفر از پول ملی به لحاظ نظری تغییری ایجاد نمیکند اما در عمل تمام کشورهایی که این تجربه را از سر گذراندهاند با تورم روبهرو شدهاند ولو کشورهایی که اقتصاد باثباتی هم داشتهاند نه اینکه صرفا از بحران درآمده باشند. در آلمان بعد از اینکه مارک به یورو تبدیل شد افزایش تورم را بهدنبال داشت بهرغم اینکه باثباتترین اقتصاد اروپا محسوب میشد. کشورهای دیگری هم مانند آمریکای لاتین بارها مبادرت به حذف صفر از پول ملی کردهاند اما کماکان با مشکل تورم روبهرو هستند و هنوز هم این تمایل وجود دارد که این حذف صفر مجددا یا مکررا درپول آنها صورت گیرد. البته بودهاند کشورهایی هم که توانستهاند با حدف صفر زمینهای برای ثبات اقتصادی خودشان فراهم کنند اما باید به این نکته توجه داشت مادامی که تورم و زمینههای بروز آن کنترل نشود حذف صفر از پول ملی موجب ایجاد آشفتگی در اقتصاد کشور میشود. در ایران 15درصد جمعیت واجد سوادآموزی، بیسواد مطلق هستند و حذف صفر عملا جامعه را با مشکلات زیادی روبهرو خواهد کرد. برای تغییر و تبدیل واحدهای پولی امکان فریب و کلاهبرداری فوقالعاده افزایش مییابد. قطعا قیمتها افزایش پیدا خواهد کرد و هیچ تردیدی در این زمینه وجود ندارد که هزینههای بسیار گزافی به نظام بانکی کشور تحمیل خواهد شد؛ ازجمله اینکه پول جدید باید به مقدار خیلی زیاد چاپ شود تا بتواند جایگزین شود. همین مسئله زمانبر خواهد بود چون قطعا نمیتواند یکشبه و در یک دوره زمانی کوتاه اتفاق بیفتد. در حسابداری و نظام نگهداری حسابها و تبدیل آنها به پول جدید هم با مشکلاتی مواجه خواهیم شد و سردرگمیهای مختلفی ایجاد میشود. در چنین شرایطی یک سؤال اساسی مطرح میشود: این همه هزینه برای چه؟ چرا قرار است این همه هزینه متحمل شویم که در مقابل هم هیچ اثر مثبتی برای اقتصاد کشور نداشته باشد.
شاید پاسخ این سؤال در خوشبینانهترین حالت، انحراف افکار عمومی از شکستهای اقتصادی و بحرانی به سمت مسائل جانبی و فرعی است که قطعا مجلس نیز با وجود همه این هزینهها آن را تصویب خواهد کرد.
اگر قرار است صفر از پول ملی حذف شود پیشنهاد میکنم که قبلا نشانههایی از اصلاحات اساسی را به نمایش بگذارند و این امیدواری را بهوجود بیاورند که اقتصاد کشور اصلاحپذیر است و تورم قابل کنترل. در این شرایط حذف صفر بهرغم هزینههای سنگینش در بلندمدت مؤثر خواهد بود و تنشهای کمتری ایجاد خواهد کرد.
اما تا زمانی که اقتصاد ایران با کاستیها و امراض ساختاری گستردهای روبهرو است و اقتصاد ما هم کاملا به منابع طبیعی و رانتها (منشا اصلی فساد در ایران) وابسته است، با تخصیص نابرابر منابع عمومی (که از درآمدهای حاصل از فروش منابع طبیعی و اصلیترین محل تامین ارز در کشور است) مواجهیم و شیوه توزیع یعنی مدیریت منابع ارزی به روشهای کنونی انجام میشود، امکان اصلاح وضع اقتصاد کشور و به تبع آن کنترل تورم وجود ندارد. در این شرایط قطعا حذف صفر مضر خواهد بود. تورم به شکل اکنونش به نفع بدهکار است چون در قبال پولی که گرفته پول ضعیفتری را پرداخت میکند (البته به زیان بستانکار است). بدین معنا که برایند بازتولید دارد و مؤثر است اما حذف صفر مشکلات جدیای را در حسابداریها و محاسبات دفتری ایجاد خواهد کرد.