مدیرانی که صنایع کوچک را سودآور نمی کنند
یک کارشناس اقتصادی در قزوین: بیشتر مدیران بنگاههای کوچک اطلاعات درستی از میزان و چگونگی نیاز خریداران خود ندارند
آرشین برزگر | قزوین ـ خبرنگار:
امروزه در دنیا صنایع کوچک و متوسط یکی از ارکان بسیار مهم در زمینه اشتغالزایی و از عوامل تحرک صنایع بزرگ محسوب میشوند و در توسعه نقشی محوری برعهده دارند.
در دهه اخیر توسعه شهرکهای صنعتی با بهرهگیری از صنایع کوچک و کاهش نرخ بیکاری مورد توجه مسئولان و سیاستگذاران کشور و استان قرار گرفته است. در حال حاضر بیش از 90 درصد صنایع استان قزوین را واحدهای صنعتی کوچک و متوسط تشکیل میدهند که بیش از 40 درصد اشتغال صنعتی دیار مینودری را دربر گرفتهاند.
طی سالهای اخیر تأکید زیادی بر ضرورت رسیدگی به مشکلات این واحدها شده است، بررسی کارشناسان اقتصادی نشان میدهد امروزه واحدهای تولیدی کوچک و متوسط با مشکلاتی از جمله تامین و تخصیص ارز لازم، تامین مواد اولیه و سرمایه در گردش و فرسودگی ماشینآلات روبهرو هستند که باید برای حل آنها چارهاندیشی شود.
به نظر میرسد اغلب وامها و تسهیلات در استان به سوی صنایع بزرگ و کلان رهسپار میشوند، اما با توجه به انعطلاف بالای صنایع کوچک در روزآمدسازی و منطبق شدن با نیازهای بازار اگر از این دست صنایع و واحدهای صنعتی حمایت شود، سرعت توسعه اشتغال در استان افزایش خواهد یافت.
دسترسی نداشتن به اطلاعات
یک کارشناس اقتصادی درباره مشکلات صنایع کوچک و متوسط به همشهری گفت: این قبیل صنایع مشکلات و محدودیتهای ذاتی دارند که به دلیل عواملی نظیر اندازه، ماهیت و طبیعت اولیه، ثبات و محیط رقابتی، دسترسی به فناوری و خدمات، دیدگاههای کارآفرینی و نوآوری و ابزارهای خطمشیگذاری ضعیف است.
مسعود کثیریفر با یادآوری اینکه واحدهای صنعتی کوچک به صورت انفرادی در صنعت ایران و استان نقشی برجسته و مهم ندارند، افزود: شایعترین مشکلات این واحدها دسترسی نداشتن به اطلاعات بازار، فناوری، کیفیت پایین نیروی انسانی و کمبود دسترسی به سرمایه است، چراکه اغلب مدیران این صنایع نمیدانند بازار به چه کالاهایی نیاز دارد و وسعت این نیاز چقدر است. یا اینکه چه زمانی به کالاها نیاز است و چگونه باید کالاها را تحویل دهند؟
وی ادامه داد: بنگاههای کوچک و متوسط ما ضعفهایی در قدرت چانهزنی بهخصوص در معامله با خریداران عمده دارند. حتی اگر بازار را بشناسند، برخی مواقع در زمینه تامین مواد اولیه، چه به لحاظ دسترسی و چه قیمت، با مشکلاتی روبهرو میشوند.
کمبود سرمایه
یک مدیر صنعتی دسترسی کم و محدود به منابع مالی و اعتباری را در زمره معضلات صنایع و واحدهای تولیدی کوچک استان برشمرد و گفت: متاسفانه صنایع کوچک و متوسط ما که در زمینه رشد اقتصادی و کاهش فقر نقش مهمی دارند، از طرف بانکها حمایت نمیشوند و اغلب به سرمایه کافی برای گردش کسبوکار خود دسترسی ندارند.
حسن زارعنژاد با انتقاد از سیاست بانکها در اختصاص وامهای پربهره به صنایع بیان کرد: اینکه برای تولیدکننده وام با سود 18 درصد در نظر میگیرند بیانگر این است که سیاستگذاران اقتصادی و مدیران بانکها به رونق و شکوفایی تولید علاقهای ندارند، البته 18 درصد سود در کلام است و وقتی کار به بازپرداخت میرسد، صنعتگر باید سود 24 درصدی و با در نظر گرفتن جریمه سود 36 درصدی به بانک پرداخت کند.
وی فروش نسیه را از دیگر مشکلات واحدهای کوچک صنعتی دانست و ادامه داد: در حال حاضر بسیاری از واحدهای کوچک و متوسط استان قزوین به علت رکود یا نبود مشتری مجبورند محصولاتشان را به شکل نسیه بفروشند و چون سرمایه کمی دارند، نسیه فروختن ریسک را بالا میبرد در حالی که این مشکل یا برای شرکتهای بزرگ وجود ندارد یا در این حد مهم نیست.
ضعف مدیریتی
این صنعتگر قزوین ضعف در مدیریت را درد اساسی اغلب واحدهای کوچک توصیف کرد و گفت: وقتی همه کارهای شرکت را یک مدیر انجام میدهد، فشار بالای کاری روی او مانع سازماندهی و تدوین برنامههای راهبری برای رشد و پیشرفت شرکت میشود که متاسفانه در استان قزوین این مشکل را زیاد میبینیم.
زارعنژاد با یادآوری اینکه شایستگی مدیریتی برای همه صنایع در هر اندازهای اهمیت دارد، افزود: هرچه توان مدیریتی در صنایع کوچک ضعیفتر باشد، احتمال کمتری وجود دارد که در آن متخصصان باتجربه و ماهر برای اخذ تصمیمات درست و همسو با منافع شرکت وجود داشته باشند.
گرانی مواد اولیه و مشکل وثیقه بانکی
مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی و صنایع کوچک استان گران شدن مواد اولیه را مشکل اصلی همه صنایع از جمله واحدهای کوچک و متوسط دانست و گفت: در مورد مشکلات تامین نقدینگی و سرمایه در گردش، واحدهای مشکلدار را به مؤسسات مالی و بانکهای عامل معرفی میکنیم تا بتوانند سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
حمیدرضا خانپور با بیان اینکه بسیاری از واحدهای صنعتی کوچکمقیاس با معضل ثبت سفارش مواجهند، افزود: در این زمینه، ما به صورت میدانی به کارگاهها و واحدهای کوچک سر میزنیم و حتی آنها را به کارگروههای اقتصادی و صنعتی استان میبریم تا بتوانیم ضمن رفع مشکل، زمینه حمایتهای دیگر را از آنها فراهم کنیم.
وی وجود قوانین و مقررات دست و پاگیر در بانکها را از علل حمایت نشدن بعضی واحدهای صنعتی کوچک و متوسط برشمرد و تصریح کرد: با وجود تاکیدهای مختلف مدیران و مسئولان اقتصادی و صنعتی استان، متاسفانه بانکها کمتر سند واحدهای صنعتی را به عنوان وثیقه قبول میکنند و سند ملکی باارزش را به عنوان وثیقه پرداخت وام میپذیرند.
چه صنایعی کوچک و متوسط هستند؟
تعریف صنایع کوچک و متوسط در کشورها و مناطق مختلف جهان متفاوت است و شرایط اقتصادی حاکم بر هر کشوری معرف صنایع کوچک و متوسط آن است.
با این حال برخی از شاخصهایی که معمولاً در تعریف صنایع کوچک و متوسط به کار میروند، عبارتند از تعداد کارکنان، سرمایه، دارایی کل، حجم فروش و ظرفیتهای تولیدی که در این میان رایجترین شاخص برای معرفی صنایع کوچک و متوسط استفاده از تعداد کارکنان است.
بر این اساس بنگاههای صنعتی ایران به 4 اندازه متفاوت با 10 تا 49 نفر، 50 تا 99 نفر، 100 تا 149 نفر و 150 نفر کارگر یا کارمند و بیشتر تفکیک شدهاند. از این بین 3 گروه اول در ردیف بنگاههای کوچک و متوسط به حساب میآیند.
با اینکه واحدهای صنعتی کوچک و متوسط دارای مزایای زیادی مانند ارزش افزوده، نوآوری، اشتغالآفرینی و انعطافپذیری بیشتر نسبت به صنایع بزرگ هستند، اما کوچک بودن این بنگاهها و حجم پایین منابع در دسترس موجب ایجاد محدودیتهایی برای این بنگاهها میشود که محدودیتهای مالی، تحقیق و توسعه و بازاریابی از جمله آنهاست.