
کِلک

برای هر مادری بسیار سنگین است که فرزندی شگرف داشته باشد، فرزندی که همه احساسهای یک زندگی معمولی را یکپارچه به دور اندازد؛ اما مادرمان سرانجام بر آن شد که کوزیمو را همانگونه که بود بپذیرد و به این، بسیار زودتر از ما رسید. چنین مینمود که مادرمان، با آنکه بیش از همه ما با کوزیمو تفاوت روحیه داشت، تنها کسی است که توانسته او را همانگونه که هست بپذیرد، شاید به این دلیل که در پی توجیه او نبود.
بارون درختنشین، ایتالو کالوینو، ترجمه: مهدی سحابی