• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 8 مرداد 1398
کد مطلب : 69360
+
-

اینستاگرام؛ دشمن پرسپولیس

بهروز رسایلی

شجاع خلیل‌زاده علیه مدیرعامل پرسپولیس یکی دو مصاحبه تند انجام داده است. تم اصلی اظهارات شجاع، انتقاد از جذب بازیکنان بزرگسال، پر شدن فهرست و حذف بازیکنی مثل سروش رفیعی است. این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که خلیل‌زاده چندی پیش در واکنش به ناراحتی‌اش از حذف سروش گفته بود: «تکذیب می‌کنم. من یک بازیکن هستم و در چنین مسائلی دخالت نمی‌کنم». او اما حالا دخالت کرده و فارغ از اینکه چقدر درست یا غلط گفته، پا را از حدود اختیاراتش فراتر گذاشته است. اتفاق عجیب‌تر اما این است که برخی دیگر از همبازیان سروش، برای دفاع دسته‌جمعی از او، تصاویری مشترک از این بازیکن را روی صفحات اینستاگرامی‌شان بارگذاری کرده‌اند تا به این شکل، هزینه برخورد با او را برای باشگاه بالا ببرند. جالب است که وقتی شجاع در دفاع از سروش و علیه خریدهای جدید حرف می‌زند، عملا امثال وحید امیری، کنعانی‌زادگان و فرشاد احمدزاده را زیر سؤال می‌برد که به هر حال فعلا بازیکن پرسپولیس هستند. با این وصف مشخص نیست حمایت یکپارچه اینستاگرامی از مدافع پرسپولیس چه سودی می‌تواند داشته باشد. آیا چنین رفتارهایی، غیراز دامن زدن به بازیکن‌سالاری و ایجاد دودستگی بین بازیکنان تیم، پیامد دیگری هم دارد؟
  از اعتصاب تا هدایتی و مشاور اخراجی
به‌طور کلی اینستاگرام به فضایی برای تاخت‌وتاز ستاره‌های فوتبال، اعمال فشار به باشگاه‌ها و نیز طغیان‌های غیرحرفه‌ای بازیکنان تبدیل شده است. در این معادله، پست‌های دسته‌جمعی هم نقشی ویژه و اساسی ایفا می‌کنند و به بازیکنان برای مقابله با ساختار، قدرتی مضاعف می‌دهد. از قضا طی سال‌های اخیر در پرسپولیس مصداق‌های زیادی از این نوع رفتار دیده شده است؛ به‌طوری که مثلا همین‌که در پرداخت مطالبات بازیکنان وقفه ایجاد می‌شود، فورا شاهد انتشار پست مشترک اعتراض‌آمیز خطاب به مدیریت باشگاه هستیم. باز در همین حد خوب است و می‌شود تحلیل کرد که بازیکنان حق و حقوق خودشان را می‌خواهند، اما موارد مشابه اصلا توجیه‌پذیر نیستند. به‌عنوان مثال در دوره مدیریت طاهری که بین او و حسین هدایتی شکاف به‌وجود آمده بود، بازیکنان چپ و راست با اشاره «حاج‌حسین» تصاویری مشترک از او بارگذاری می‌کردند و به حمایت از چهره‌ای می‌پرداختند که با مدیریت باشگاه در تضاد بود. نهایتا همین شکاف‌ها هم باعث شد تراژدی زهرآگین مهدی طارمی به‌وجود بیاید؛ بازیکنی که بدون اطلاع باشگاه از هدایتی پول زیرمیزی گرفت، سهل‌انگارانه به جمع سرخپوشان برگشت و موجبات محرومیت تیم را فراهم کرد. باز هدایتی برای خودش یک وزنه بود، اما می‌بینیم که برخی بازیکنان پرسپولیس اخیرا از سلاح ارسال پست‌های دسته‌جمعی حتی به سود مشاور جوان و اخراجی ایرج عرب هم استفاده کرده‌اند تا به وسیله آن مدیرعامل باشگاه را تحت فشار قرار دهند؛ بی‌آنکه توضیح بدهند فلسفه پشتیبانی از یک کاراکتر مجهول، تازه‌وارد و زیر 30سال در باشگاهی به بزرگی پرسپولیس چیست؟ ابراز همدلی گروهی با بازیکنان یاغی هم صدالبته آخرین برگ این پرونده است.
 نقش هواداران
مسلما اینجا هم هواداران نقش پررنگی دارند. اساسا این صفحات در شبکه‌های اجتماعی برای ارتباط مستقیم بین بازیکنان و مردم ایجاد می‌شوند؛ بنابراین اگر اغلب هواداران در چنین مواردی به بازیکن نهیب بزنند که سرش به‌کار خودش باشد و به ساختار حرفه‌ای باشگاه احترام بگذارد، مسلما به‌تدریج شاهد کاهش چنین رفتارهایی خواهیم بود. مشکل بزرگ‌تر اما این است که خود هوادار ایرانی هم معمولا درک درستی از اصول فوتبال حرفه‌ای ندارد و بیشتر شیفته و شیدای خط و خال بازیکنان است. وقتی مردم قربان‌صدقه طغیان‌های بازیکن محبوب‌شان می‌روند، چطور می‌توان انتظار بهبود شرایط را داشت؟

این خبر را به اشتراک بگذارید