اعضای گروه موسیقی بانوان «پُلاریس» از سختیهای تشکیل یک ارکستر دخترانه میگویند
بعد از هفتخوان به اینجا رسیدیم
پرنیان سلطانی
قرارمان یکی از آموزشگاههای موسیقی مرکز شهر است؛ جایی که اعضای گروه موسیقی بانوان پُلاریس (ستاره قطبی) آنجا تمرین میکنند. هر بار که در سالن باز میشود، یک دختر جوان و پرانرژی با سازی که بر دوش دارد وارد میشود تا رفتهرفته جمع پُلاریسیها جمع و همهچیز برای شروع یک تمرین مهیج آماده شود. این بچهها قرار است چهارم و پنجم مردادماه در تالار وحدت روی استیج بروند و بار دیگر ثابت کنند یک گروه موسیقی کاملا دخترانه چقدر میتواند حرفهای عمل کند و حرف برای گفتن داشته باشد. ما هم در روزهایی که پُلاریسیها سخت مشغول تمرین برای کنسرتشان هستند، اجرای تالار وحدت و دهسالهشدن گروهشان را بهانه کردیم تا پای صحبتهایشان بنشینیم و از زبان خودشان بشنویم که راهاندازی یک ارکستر ویژه بانوان و از آن مهمتر حفظ این گروه بیحاشیه و موفق برای یک دهه چطور ممکن شده است. بهار ایلچی، سرپرست Polaris band، سپیده ایلچی، نوازنده گیتار بیس، پگاه ابراهیم، نوازنده ویولون و مهشید مولایی، خواننده زبان هندی گروه به نمایندگی از دیگر اعضای ستاره قطبی پاسخگوی سؤالاتمان شدند که در ادامه خواهید خواند.
چرا ستاره قطبی؟ قبل از هر چیز درباره اسم گروهتان برایمان توضیح میدهید.
بهار: ستاره قطبی که در زبان انگلیسی نامش «Polaris» است، تنها ستاره همیشه پابرجای آسمان است؛ بهطوری که قطبنماها را از روی آن میسازند. ما نام این ستاره همیشه نورانی را به این امید انتخاب کردیم که گروهمان همیشه پابرجا بماند. ضمن اینکه به شخصه معتقدم کار تکتک بچههایی که در این ارکستر حضور دارند، مثل ستاره قطبی درخشان است.
بهنظر میرسد که اسم گروهتان هم مؤثر واقع شده و پُلاریس با همه مشکلات و موانعی که سر راهش بود، به 10سالگی رسید.
بهار: بله شکر خدا. ما هفتخوان را پشتسر گذاشتیم و همین حالا هم مشکلاتمان یکیدوتا نیست اما کنار هم ماندیم و کار کردیم تا امروز عنوان نخستین و تنهاترین گروه پاپ بانوان ایران با چند زبان و گویش مختلف به ما تعلق بگیرد.
اصلا چطور دور هم جمع شدید و جرقه تشکیل یک گروه پاپ دخترانه از کجا در ذهنتان نقش بست؟
بهار: من همیشه جای خالی یک گروه موسیقی برای خانمها را حس میکردم و دلم میخواست بتوانم به همه ثابت کنم که خانمها در موسیقی هیچچیزی از آقایان کم ندارند و خودشان میتوانند یک ارکستر بسازند. برای همین وقتی در دانشکده موسیقی دوستان همنظر و همعقیدهام را پیدا کردم، دیگر فرصت را از دست نداده و گروه پُلاریس را تشکیل دادیم.
یک دهه پیش که تصمیم به تشکیل گروه داشتید، فضای موسیقی ما اینقدر مهیای کار بهویژه برای خانمها نبود. برای جمعکردن گروه نوازندههایتان به مشکل برنخوردید؟
پگاه: چرا اتفاقا، خیلی زیاد هم به مشکل برخوردیم. متأسفانه همین حالا هم برای یکسری سازها ما نوازنده خانم حرفهای نداریم. مثلا ما آن موقع درامر خانم یا نوازنده پرکاشن و گیتار بیس نداشتیم. برای همین بهار خودش یکسری از بچههای گروه را میفرستاد تا بروند و این سازها را یاد بگیرند!
بهار: بله، پگاه درست میگوید. ما در گروههای آقایان آنقدر نوازنده خوب و حرفهای زیاد داریم که اگر یک نوازنده به هر دلیلی چند روزی سر تمرینهایش نرود، به راحتی فرد دیگری را جایگزینش میکنند. اما از آنجا که سابقه نوازندگی حرفهای خانمها به نسبت آقایان خیلی کم است و دیدگاهی هم وجود دارد که یکسری از سازها کلا مردانهاند، ما برخی از نوازندههای گروهمان را خودمان تربیت کردیم! درباره خوانندهها که وضع از این هم بدتر است چون خوانندههای خانم عملا جایی برای ارائه هنرشان ندارند، برای همین کمتر کسی کار حرفهای در این حوزه انجام میدهد؛ خلاصه که پوستمان کنده شد تا این ارکستر شکل بگیرد.
سپیده: من در اینباره یک خاطره خیلی خوب دارم. اولش که با خواهرم بهار کار را شروع کردیم، ساز تخصصی من «اُبوآ» بود؛ یک ساز کلاسیک بادی و چوبی. اما قبل از آن چند سالی گیتار کار کرده بودم. بهار مجبورم کرد گیتارم را تقویت کنم و گیتار پاپ یاد بگیرم. خلاصه که من کلاس رفتم و گیتار پاپ یاد گرفتم تا اینکه نوازنده بیسمان از ایران رفت! ما در به در دنبال نوازنده خانم گیتار بیس میگشتیم اما هیچکس را پیدا نکردیم که به کارگروه بیاید. همان زمان یک نوازنده جدید به گروهمان اضافه شد که گیتار پاپ میزد. دوباره بهار من را مجبور کرد که بروم و گیتاربیس یاد بگیرم! نوازنده گیتار الکتریکمان هم نوازنده گیتار کلاسیک بود. اما برای اینکه در گروهمان نوازنده گیتار الکتریک لازم داشتیم، رفت و الکتریک یاد گرفت! در نتیجه گروهی که امروز میبینید اینطوری ساخته شد و اتفاقا بعد از ما بود که خانمهای دیگر هم تشویق شدند سازهای مختلف را یاد بگیرند. انگار ما توانستیم انحصار سازهای کوبهای و بادی برای آقایان را از بین ببریم.
احتمالا سر مجوزگرفتن هم کلی دردسر داشتید؛ آن هم در دورهای که اساسا حتی حضور خانمها روی استیج نیز ممنوع بود؛ درست است؟
بهار: دقیقا. ما سال88 تصمیم گرفتیم گروهمان را تشکیل بدهیم، از سال89 هم فعالیتمان را شروع کردیم. اما نخستین اجرای جدیمان سال92 مجوز گرفت. چون آن زمان کادر فنی خانم و سالنی که بتوان در آن از کنسرت محافظت کرد تا صدا و تصویری بیرون نرود، خیلی کم بود. برای همین روند مجوز گرفتنمان 3-2 سالی طول کشید.
گروه بزرگی هم دارید؛ کلا چند نفرید؟
سپیده: هماکنون 14نوازنده داریم و 5خواننده که قطعهها را به گویشهای مختلف ترکی، کردی، لری، مازنی و... و همچنین زبانهای فارسی، هندی، انگلیسی و فرانسوی میخوانند.
کمی هم برایمان از نخستین باری که اجرا داشتید بگویید. استرس نداشتید؟
سپیده: ما آن زمان هیچ حمایتکنندهای نداشتیم که بتوانیم برای تبلیغات کنسرتمان هزینه کنیم. از طرفی اساسا خیلی اجازه تبلیغات هم نداشتیم؛ نه بیلبورد داشتیم، نه میتوانستیم جایی استند بزنیم و نه حتی امکان پخش تراکت را به ما داده بودند. برای همین خودمان به دل شهر میرفتیم و چهره به چهره مردم را به کنسرتمان دعوت میکردیم!
مهشید: من بهعنوان خواننده گروه قبل از اینکه استرس اجرا را داشته باشم، تا آخرین ساعتهای پیش از اجرا مشغول معرفی گروهمان به خانمها بودم!
پگاه: حتی بلیتهایمان هم دستنویس خودمان بود! برای همین دیگر وقتی برای استرسداشتن نداشتیم!
آخر چه شد؟ توانستید به اندازه کافی مخاطب جذب کنید؟
مهشید: شاید باورتان نشود اما در نخستین اجرایمان در تالار وحدت، حتی بلیت ایستاده هم فروخته شد! وقتی وارد سالن شدیم دیدیم همه بلیتهایمان فروش رفته که هیچ، حتی در بالکن 3تالار وحدت خیلیها ایستاده مشغول تماشایمان هستند.
بهار: ببینید! با اینکه ما در ابتدای راه بودیم و کمتر کسی گروهمان را میشناخت اما در اجرای اول بیش از 800-700 نفر مخاطب داشتیم. و این موضوع نشان داد که چقدر جای گروههای موسیقی ویژه بانوان در کشورمان خالی است و تا چه اندازه ظرفیت کار در این حوزه وجود دارد.
از آن روز به بعد چند اجرای دیگر داشتید؟
سپیده: تا به حال بیش از 70اجرا در جشنوارهها، تالار وحدت و فرهنگسرای نیاوران داشتهایم. یکبار هم توانستیم به بندرعباس برویم و برای خانمهای این شهر کنسرت برگزار کنیم.
پگاه: ما نخستین گروه ویژه خانمها بودیم که توانستیم در یک شهر دیگر جز تهران اجرا برویم. اما متأسفانه به ما مجوز اجرا در شهرهای دیگر را نمیدهند. با اینکه خیلی هم تلاش کردهایم و بارها به دفتر موسیقی شهرستانهای مختلف درخواست دادهایم اما هنوز به نتیجه خوبی در این زمینه نرسیدهایم. تا امروز تنها جایی که با درخواست ما موافقت کردند، بندرعباس بود که انصافا بهخاطر انرژی خانمهایی که به کنسرت آمده بودند، آن اجرا یکی از بهترین اجراهایمان شد.
قطعا مهمترین ویژگی گروه ستاره قطبی، استفاده از گویشها و زبانهای مختلف در کارهایش است. تا جایی که این موضوع به شناسنامه کارتان تبدیل شده. چطور شد که تصمیم گرفتید چنین کار متفاوتی انجام دهید؟
بهار: ما از همان ابتدای تشکیل گروه، از خوانندههایی با گویشها و زبانهای مختلف استفاده میکردیم. این کار هم کاملا هدفمند صورت گرفت و صرفا بهخاطر زیباشدن کار نبود. هدف ما از این کار متفاوت این بود که بتوانیم با همه خانمهای کشورمان و حتی مردم دنیا ارتباط برقرار کنیم. دلمان میخواست هرکسی که به کنسرتمان میآید، با هر زبان و گویشی که دارد دستکم بتواند با یک کارمان ارتباط برقرار کند. از طرفی کسی که تاکنون گویش خاصی را نشنیده یا با زبانهای دیگر بیگانه است، اینجا فرصت شنیدن زبانها و گویشهای دیگر را بهدست آورد؛ یعنی ما درواقع 2ابزار مهم ارتباطی یعنی زبان و موسیقی را با هم بهکار گرفتیم تا بگوییم همه مردمان دنیا میتوانند به یکدیگر نزدیک باشند.
این قطعاتی را که اجرا میکنید خودتان میسازید یا بازآفرینی ترانههای دیگران است؟
بهار: تقریبا همه قطعات فارسی برای خودمان است. ما تا امروز 20قطعه اختصاصی برای پُلاریس ساختهایم که تمام این قطعهها را در کنسرتهایمان اجرا میکنیم. اما درباره قطعات خارجی بیشتر قطعاتی را انتخاب میکنیم که مردم با آنها خاطره دارند چون ما نمیتوانیم آلبوم داشته باشیم و طبیعتا قطعهای هم از ما بیرون نمیآید که مردم آن را بشنوند و یاد بگیرند تا در اجراها همراه خوانندههایمان بخوانند. برای همین درباره قطعات خارجی کارهایی را انتخاب میکنیم که مردم میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
تا از بحث اجرا فاصله نگرفتهایم این سؤال را هم بپرسم که چرا اجراهایتان بیشتر ظهرهاست؟ این درخواست شماست یا سالنهایی که در آنها اجرا دارید؟
مهشید: قطعا انتخاب ما نیست. چون ساعت 2بعد از ظهر روز جمعه یا 6بعد از ظهر روز شنبه وحشتناکترین زمان برگزاری کنسرت بهحساب میآید. اما مسئولان برگزاری کنسرتهای ویژه بانوان معتقدند حضور صدها خانم در ساعتهای پایانی شب در خیابانها کار درستی نیست، برای همین بهتر است کنسرتها در روز برگزار شوند.
سپیده: البته اولویت فعلی تالار وحدت هم تئاتر است و بهترین ساعتها به برگزاری تئاتر یا کنسرتهای آقایان اختصاص دارد. برای همین بدترین ساعات ممکن سهم ما میشود!
اما بهنظر میرسد با همه این مشکلات، باز استقبال خانمها از اجراهایتان خیلی زیاد است؛ درست نمیگویم؟
پگاه: ببینید! ما نمیتوانیم هیچ تبلیغی داشته باشیم، در بدترین ساعتهای روز هم اجرا داریم. اما با این حال تمام اجراهایمان تا به امروز Soldout شدهاند. برای همین ما همیشه قدردان محبت مخاطبهایی هستیم که در این سالها حمایتمان کردهاند.
بعد از شما، گروههای موسیقی ویژه بانوان بیشتر شد. از بهوجودآمدن رقبای تازه نمیترسید؟
پگاه: نه، اتفاقا خیلی هم از این موضوع خوشحالیم. ما نخستین گروه پاپ بانوان بودیم. قبل از ما گروهی بود که بهصورت پلیبک فعالیت میکرد؛ یعنی آهنگ را پخش میکردند و اعضای آن گروه میخواندند. اینکه مثل ما ساز بزنند و حتی قطعههای مخصوص خودشان را بسازند، نداشتیم. اما واقعا خوشحالیم که حالا تعداد گروههای موسیقی ویژه خانمها زیادشده. واقعا این حق همه خانمهاست که بتوانند از موسیقی ویژه خودشان بهرهمند شوند و لذت ببرند.
بهار: اتفاقا حضور رقبای جدی باعث رقابتیترشدن فضای کار میشود که این موضوع هم باعث رشد گروهها خواهد شد و هم در نهایت مخاطبان لذت بیشتری از اجرای کارهای باکیفیت میبرند.
مهشید: من بهشدت معتقدم این گروههای ویژه بانوان هستند که به خانمهای علاقهمند به موسیقی انگیزه تلاش میدهند چون متأسفانه هماکنون کسی بانوان را باور ندارد و گروههای موسیقی آقایان هم خیلی ریسک حضور بانوان در گروهشان را نمیپذیرند. به این ترتیب حتی نوازندههای خانم هم جایی برای ارائه هنرشان ندارند؛ چه برسد به خانمهای خواننده. برای همین گروههای بانوان تنها جایی است که روح موسیقی را در خانمهای علاقهمند به موسیقی زنده نگه میدارد و ما از اینکه تعداد این گروهها روزبهروز بیشتر شوند، خیلی هم استقبال میکنیم.
در خلال صحبتهایمان از سختیهای کار خودتان در فضای موسیقی کشورمان گفتید اما میخواهم بهطور کلی بگویید هماکنون بزرگترین مشکل موسیقی کشورمان را چه میدانید و در ایران کار موسیقی برای خانمها چقدر سخت است؟
مهشید: بهنظرم هماکنون بزرگترین مشکل موسیقی کشورمان متمایلشدن سلیقه عمومی مردم به سمت کارهای سخیف است؛ این میتواند آسیبی جدی به کارهای ارزشمند دنیای موسیقی وارد کند.
پگاه: فعالیت در فضای موسیقی کشور ما کلا کار سختی است. جدا از اینکه برای هر قطعه باید مجوز بگیریم، هر کدام از نوازندههای گروه هم که عوض میشوند باید به تأیید مسئولان مرتبط در حوزه موسیقی برسند. خب این کار بسیار زمانبری است که واقعا انرژیمان را میگیرد.
بهار: حالا به همه این سختیها، خانمبودن در دنیای موسیقی را هم اضافه کنید. ما در کل ایران فقط 2سالن داریم که میتوانیم در آنها اجرا کنیم؛ یکی تالار وحدت و دیگری فرهنگسرای نیاوران که ظرفیتش واقعا برای ما کم است. تالار وحدت را هم که قبلا گفتم؛ بدترین ساعتش را به کنسرت خانمها اختصاص میدهند؛ آن هم در شرایطی که خانمها نمیتوانند از هیچ راه تبلیغی و اطلاعرسانی مثل بیلبورد، استند و حتی تراکت استفاده کنند.
سپیده: همانطور که بچهها گفتند موسیقی در ایران حتی برای آقایان هم سخت است، چه رسد به خانمها. اما ما واقعا طفلکی هستیم! فکر کنید کلی زحمت کشیدیم تا به اجرای کنسرت در تالار وحدت برسیم، بعد روی استیج حتی نمیتوانیم با موبایل از خودمان یک عکس بگیریم! یعنی نمیتوانیم مهمترین اتفاق زندگی هنریمان را حتی برای خودمان ثبت کنیم. خیلیها از ما نمونه کار میخواهند، اما ما هیچچیز برای ارائه نداریم و نمیتوانیم ثابت کنیم بارها و بارها در تالار وحدت اجرا رفتهایم.
و بهعنوان آخرین سؤال چشمانداز پُلاریس را کجا میبینید؟ به جهانیشدن فکر میکنید؟
پگاه: شاید باورتان نشود اما ما از روز اولی که گروه را شکل دادیم به جهانیشدن فکر میکردیم. اینکه روزی بتوانیم برای همه ایرانیها در سراسر دنیا اجرا داشته باشیم. شاید خیلی رؤیایی باشد، اما رؤیایی است که خیلی هم دور نیست.
بهار: بزرگترین آرزوی ما پُلاریسیها این است که بتوانیم در تمام شهرهای ایران برای همه خانمهای سرزمینمان اجرا داشته باشیم. در کنار این آرزو که امیدواریم خیلی زود تحقق پیدا کند، امسال یکی از مهمترین برنامههایمان این است که بتوانیم با اخذ مجوز و با حفظ تمامی قوانین کشورمان یک تور اروپایی برگزار کنیم.
با گروههای موسیقی بانوان بیشتر آشنا شوید
یک روز کاملا دخترانه
شاید یک دهه پیش که گروه موسیقی پاپ بانوان «پُلاریس» کارش را آغاز کرد، کمتر کسی درباره کنسرتهای ویژه بانوان چیزی شنیده بود. چون اساسا در آن سالها ارائه مجوز اجرای کنسرت خانمها برای خانمها امکانپذیر نبود. تا اینکه رفتهرفته این اجراها یکی پس از دیگری مجوز گرفتند و حالا ارکسترها و گروههای موسیقی متعددی هستند که برای خانمها کنسرت برگزار میکنند. در ادامه با تعدادی از این گروههای کاملا دخترانه بیشتر آشنا میشویم.
گروه موسیقی راستان
یکی از گروههای فعال موسیقی ویژه بانوان، گروه موسیقی راستان است؛ گروهی که با سبک کار موسیقی سنتی و اصیل ایرانی، تاکنون توانسته صدها خانم علاقهمند به موسیقی را به سالنهای اجرای کنسرت ویژه بانوان بکشاند. این گروه که به سرپرستی آزاده امیری فعالیت میکند، یک تیم حرفهای از نوازندگان سازهای ایرانی به همراه 3خواننده، قطعاتی را در آواز بیات ترک، دستگاه شور و ماهور، آواز اصفهان و دستگاه چهارگاه اجرا میکنند.
گروه موسیقی ترنج
یکی دیگر از گروههای موسیقی ویژه بانوان که آن هم بیشتر تِم موسیقی سنتی دارد، گروه موسیقی ترنج است. این گروه معمولا اجراهایش را در 2بخش انجام میدهد که در بخش اول مخاطبان قطعات خاطرهانگیز موسیقی ایرانی را میشنوند و در بخش دوم میهمان قطعات محلی با گویشهای کردی، لری، خراسانی، جنوبی، شمالی، آذری، شیرازی و... با همراهی حرکات فولکلور و آیینی میشوند.
گروه موسیقی چیستا
این گروه موسیقی هم مانند ترنج و راستان با سبک کاری سنتی- کلاسیک کار میکند و از سال1395 آغاز بهکار کرده است. با حضور در کنسرتهای گروه موسیقی چیستا علاوه بر شنیدن تصنیفهای
2 بخش شور و اصفهان، از صدای زنده سازهای پیانو، تمبک، ویولون، فلوت، سنتور، تار، پرکاشن و... لذت خواهید برد.
گروه موسیقی بهارآفرین
بهارآفرین هم نام یکی دیگر از گروههای موسیقی ویژه بانوان است که سبک موسیقی سنتی و اصیل ایرانی را دنبال میکند. این گروه به سرپرستی بهاره میرزاآقا فعالیت دارد و در اجراهایش از ساختههای هنرمندانی همچون مینباشیان، روحانی و خرم استفاده میکند. اجرای ترانههای محلی و فولکلوریک هم جزو دیگر فعالیتهای موسیقایی این گروه ویژه بانوان است.
گروه موسیقی نوای مستانه
نوای مستانه یک گروه گیلانی است که در کنسرتهایش قطعات ماندگار موسیقی را در 2بخش سنتی ایرانی و محلی گیلانی اجرا میکند. هزار دستان، در هوایت بیقرارم، عزیز بشین به کنارم، امان، ای عاشقان، دوش دوش، بنفشه گل، گیلان، یه قل دوقل و رعنا ازجمله قطعاتی است که در اجراهای این گروه موسیقی گیلانی خواهید شنید.
گروه موسیقی آرنا
آرنا یک گروه موسیقی تلفیقی به سرپرستی عذرا وزیری است. این گروه موسیقی بانوان با تلفیق سازهای سنتی و غیرسنتی و با تمرکز روی موسیقی محلههای ایران و حتی چند قطعه آشنای غیرایرانی، بانوان علاقهمند زیادی را به اجراهایشان میکشاند. در کنسرتهای آرنا میتوانید همزمان هم صدای کمانچه و عود و دف را بشنوید، هم پیانو و گیتار الکتریک و ویولنسل!
گروه پُلاریس میزبان همه است
از ابتدای تاسیس گروه پُلاریس (ستاره قطبی) تا به امروز، خیلیها آمدهاند و رفتهاند. بعضی از بانوان علاقهمند به موسیقی از طریق همین گروه ساز یاد گرفتهاند یا خواننده شدهاند و بعد یا به گروه دیگری رفتهاند یا حتی خودشان یک گروه موسیقی دایر کردهاند. بهار میگوید:«در گروه پُلاریس به روی همه باز است.» فقط کافی است در یکی از اجراهایشان حضور داشته باشید تا بدانید این گروه چه فضای مطلوبی برای بانوان علاقهمند به موسیقی مهیا کرده؛ از کودک و نوجوان گرفته تا حتی سلبریتیها توانستهاند عضو این گروه شده و رؤیاهایشان را دنبال کنند. بهار که از همان ابتدا هم با هدف ایجاد بستری مناسب برای رشد موسیقایی بانوان، پُلاریس را تشکیل داده، در اینباره میگوید: «واقعیت این است که خانمهای علاقهمند به موسیقی هیچ جایی برای ارائه هنرشان ندارند. متأسفانه بسیاری از سرپرستان گروههای موسیقی ریسک حضور خانمها در گروههایشان را نمیپذیرند. برای همین ما در پُلاریس تصمیم گرفتیم به هر کسی که دلش با موسیقی است، فضا بدهیم تا رؤیاهایش را دنبال کند. ما حتی از اهواز خواننده داشتهایم که برای تمرینها به تهران میآمد و برمیگشت. یا کودکانی عضو گروهمان هستند و امکان اجرای قطعاتی را دارند که آینده روشنی در انتظارشان است. ما به اینکه در این خانه به روی همه علاقهمندان موسیقی باز است افتخار میکنیم و همینجا از همه دخترانی که علاقهمند به موسیقی هستند اما فضایی برای ارائه هنرشان ندارند دعوت میکنیم عضو خانواده پُلاریس شوند.»
کلی زحمت کشیدیم تا به اجرای کنسرت در تالار وحدت برسیم، بعد روی استیج حتی نمیتوانیم با موبایل از خودمان یک عکس بگیریم! یعنی نمیتوانیم مهمترین اتفاق زندگی هنریمان را حتی برای خودمان ثبت کنیم
بهار ایلچی
سرپرست گروه
و نوازنده پیانو
متولد: 1361
لیسانس موسیقی
پگاه ابراهیم
نوازنده ویولون
متولد: 1366
لیسانس موسیقی
سپیده ایلچی
نوازنده گیتار بیس
متولد: 1365
لیسانس موسیقی
مهشید مولایی
خواننده هندی
متولد: 1365
تحصیلات: لیسانس آموزش زبان