• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
دو شنبه 24 تیر 1398
کد مطلب : 66118
+
-

رصد 30‌ساله

نگاهی به کتاب «درنگ تماشا» مجموعه نقدها و نوشته‌های عبدالرضا رضایی‌نیا درباره شعر معاصر ایران

رصد 30‌ساله

مرتضی کاردر _ روزنامه‌نگار

«درنگ‌تماشا» با عنوان فرعی «در نقد و شعر امروز ایران» گزیده 30 ‌سال از نقدها و نوشته‌های عبدالرضا رضایی‌نیا درباره شعر امروز ایران است. خلوت‌گزیده‌ای که مخاطبان سال‌هاست از منظر شعرها ، ترجمه‌ها و نوشته‌ها او را می‌بینند و کمتر در جلسه‌ای حاضر می‌شود یا تن به گفت‌و‌گو می‌دهد، اما نوشته‌هایش نشان می‌دهد که در عین خلوت‌نشینی، مثل چشم بیداری، شعر امروز را با همه جزئیات رصد کرده است. حالا نشر «سلمان پاک» مجموعه‌ای از نوشته‌های او را در 2جلد که هر کدام 512صفحه‌ است، منتشر کرده است.
  
«درنگ تماشا» در یک جمله، روایت شاعران نسل انقلاب است و شماری از شاعران فراموش‌شده و پیش چشم گذاشتن قرائت‌های متفاوت از شاعران نام‌آشنا. گستره و تنوع شاعرانی که در مجموعه مقاله‌ها ذکرشان گذشته است تقریباً با هیچ مجموعه نقدی در روزگار ما قابل مقایسه نیست. گمان نمی‌کنم در میان معاصران کسی باشد که هم درباره شعر فرشته ساری و کاظم سادات اشکوری نوشته باشد، هم درباره م. مؤید و علی موسوی گرمارودی و هم درباره حسین پناهی و ابوالفضل سپهر. از این جهت درنگ تماشا مجموعه‌ای یگانه است.
چیزی که فارغ از هرگونه ارزش‌داوری درباره کتاب درخور ستایش است، اشراف نویسنده است بر کارنامه شاعران و انبوه ارجاعات او به کتاب‌ها ، مجله‌ها ، یادداشت‌ها و گفت‌و‌گوهایی که بسیاری از آنها در گذر سال‌ها فراموش شده‌اند، مثل جمله‌ای که از حسین معصومی همدانی درباره سهراب سپهری آورده یا آنچه از مصطفی رحیمی درباره شعر شفیعی کدکنی نقل کرده است.
  
عبدالرضا رضایی‌نیا از شاعران انقلاب است و یکی از نخستین منتقدان شعر انقلاب اسلامی. بهترین نقدها و نوشته‌های کتاب آنهاست که به نقد شاعران انقلاب می‌پردازد؛ چه شاعران هم‌نسل خود و چه شاعرانی که در حقیقت معلمان شاعران انقلاب بوده‌اند. نقدهایی درباره طاهره صفارزاده، علی موسوی گرمارودی و نعمت میرزازاده (م. آزرم) نوشته‌های کاملی هستند که تنها تصویر کاملی از شعر شاعران پیش چشم می‌گذارند. یا آنچه درباره شعر نو شیعی و شعر سیاسی و مذهبی پیش از انقلاب نوشته است. به گمان، عبدالرضا رضایی‌نیا از معدود کسانی است که از پس نوشتن آنها برمی‌آمده است.
وقتی هم به شاعران هم‌نسل خود مثل قیصر امین‌پور، علیرضا قزوه، سهیل محمودی و عبدالجبار کاکایی، حسین اسرافیلی و.... می‌رسد کارنامه‌ شاعران را با همه فراز و فرودهایی که در طول این سال‌ها داشته‌اند بررسی می‌کند. اینجا رضایی‌نیا همان چشم بیداری است که گذشت؛ سال‌هاست که از جلسه‌ها و محفل‌های شاعران هم‌نسل خود دوری گزیده اما لحظه‌ای از رصد آنها غافل نبوده است.
بهترین نوشته‌های کتاب، آنجا پدید آمده‌ که نویسنده از موضع همدلانه کارنامه شاعر را به بوته نقد گذاشته است. هر جا که با شاعر همدل بوده است شعرها و سطرهای درخشان او را از میان انبوه شعرهایش بیرون کشیده تا شاهدی باشد بر مدعای نویسنده درباره شاعران. در عین حال در کنار ستایش‌ها به ضعف‌ها و ایرادهای شاعران نیز بی‌توجه نبوده و تلاش کرده تا از دایره عدالت و انصاف خارج نشود.
اما هر جا که با شاعر همدل نبوده از کنار شعرها و سطرهای درخشان گذشته است، مثل آنچه درباره اسماعیل رضا براهنی نوشته است. عبدالرضا رضایی‌نیا از شاعران نسل انقلاب است و هنوز تقسیم‌بندی‌های دهه 60 در ذهن او حاکم است. او معتقد است چنین تقسیم‌بندی‌هایی در ذهن دیگرشاعران نیز برقرار است و منشأ بسیاری از بزرگ‌نمایی‌ها و نادیده‌گرفتن‌ها نیز همین تقسیم‌بندی است که به شکل قانونی نانوشته تا امروز حاکم بوده است. 
از این جهت نیز از معدود کسانی است که فارغ از هیاهوهای رایج سیاسی و ادبی قائل به چنین تمایزی است.
عدم‌همدلی شاعر فقط به نقدهای او درباره شاعرانی که غیرانقلابی می‌پندارد، محدود نمی‌شود، وقتی به شعر شاعری مثل محمدحسین جعفریان می‌رسد نیز سویه‌های منفی بر نگاه او غلبه دارد. تلاش‌های او برای رسیدن به فرم را تکرار می‌بیند و کوشش برای تصویرسازی را افتادن در دام ایماژیسم افراطی و از کنار سطرهای درخشان شعر او می‌گذرد.
  
بخش دیگر مجموعه جستارهای او درباره بزرگان شعر معاصر است. در این بخش رضایی‌نیا تلاش می‌کند تا قرائتی تازه از آنها به‌دست دهد و تصویری متفاوت با آنچه در گفتمان شعر معاصر از آنها می‌شناسیم پیش چشم بگذارد. مثل آنچه در مقاله «همه رنج‌های نیما» نوشته یا آنچه با عنوان «در آینه گسست‌ها و پیوست‌ها» درباره احمدرضا احمدی نگاشته است. نویسنده، برای رسیدن به چنین منظوری، از هیچ کوششی فروگذار نکرده است، از ارجاعات بسیار به شعرها و یادداشت‌ها و گفت‌و‌گوهای شاعران. بخشی که به گمانم دشوارترین بخش کتاب است و حاصل پژوهشی که منابع خود را تکه‌تکه در طول 40-30 سال فراهم می‌کند.
  
فصل نخست کتاب پیش‌تر به شکل مجموعه مقاله مختصری با عنوان «تأملی در نقد و شعر معاصران» در دهه 70 منتشر شده بود و حالا بازنشر شده است. فصلی که به قول نویسنده «نقدِ نقد» است نه نقد شعر. کتاب از آغاز یعنی از همین فصل نخست که نظری‌ترین فصل کتاب است تا پایان جلد دوم در سطرها، جستارها و نقدهای بسیاری واکنشی است به پیش‌فرض‌ها و تقسیم‌بندی‌هایی که نویسنده درصدد شکستن آنها بوده است. آیا «درنگ تماشا» می‌تواند تقسیم‌بندی‌های رایج در شعر معاصر را به هم بریزد و پیش‌فرض‌های رایج را در معرض تردید قرار دهد؟ 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید