![طناب دار بر گردن2 جنایتکار](/img/newspaper_pages/1398/04%20TIR/13/rooye/1305.jpg)
طناب دار بر گردن2 جنایتکار
![طناب دار بر گردن2 جنایتکار](/img/newspaper_pages/1398/04%20TIR/13/rooye/1305.jpg)
عامل جنایت مسلحانه در پارکوی و مردی که بهخاطر همسر صیغهایاش دست به جنایت زده بود، در محوطه زندان رجاییشهر به دار مجازات آویخته شدند. به گزارش همشهری، نخستین فردی که در محوطه زندان قصاص شد، مردی بود که 3سال پیش در حوالی پارکوی با شلیک گلوله زنی را به قتل رساند. این جنایت حدود ساعت2 بامداد 18خرداد سال95 رخ داد و وقتی صدای چند شلیک پیاپی در محل حادثه پیچید، همسایهها دیدند که مردی نقابدار درحالیکه یک کلت کمری در دست داشت، از خانهای بیرون آمد و فرار کرد.
با حضور پلیس معلوم شد که مرد نقابدار با انگیزهای نامعلوم به سوی زن و شوهر جوانی که سرایدار خانهای بودند شلیک کرده است. در این حادثه زن جوان به قتل رسید اما شوهرش هنوز زنده بود. تیم جنایی در نخستین گام به تحقیق از مرد مجروح پرداخت و او گفت وقتی همراه همسرش از مهمانی به خانه برمیگشتهاند توسط مردی ناشناس که مسلح و صورتش را پوشانده بود، غافلگیر شدهاند. هرچند در ابتدا هیچ سرنخی در این پرونده جنایی وجود نداشت اما در ادامه همسر مقتول گفت قاتل از نظر جثه شبیه مردی است که در همسایگیشان زندگی میکند. وقتی مأموران سراغ این مرد رفتند معلوم شد که او بعد از این جنایت فراری شده است. به این ترتیب وی تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز بعد در یکی از شهرهای غربی کشور دستگیر شد. او در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و درخصوص انگیزهاش چنین گفت: مدتی قبل در شبکه اجتماعی بیتاک با زن جوانی آشنا شدم. حدود 7ماه با یکدیگر چت میکردیم و در این مدت چند مرتبه برایش هدیه خریدم تا اینکه فهمیدم متاهل است.
وی ادامه داد: پیش از این واقعا نمیدانستم که زن جوان شوهر دارد. فکر میکردم با دختری مجرد در تماس هستم. وقتی به او اعتراض کردم، گفت که میخواهد از شوهرش طلاق بگیرد. میگفت شوهرش اذیتش میکند و اجازه نمیدهد از خانه بیرون برود. حتی وقتی برای دیدن پدر و مادرش به شهرستان رفته بود از من خواست به آنجا بروم و با آنها صحبت کنم. من هم همین کار را کردم اما پدرش گفت در زندگی دخترم دخالت نکن و به فکر زندگی خودت باش. متهم به قتل ادامه داد: این ماجرا ادامه داشت تا اینکه زن جوان گفت که شوهرش از این رابطه باخبر شده است. او گفت بهتر است رابطهمان را تمام کنیم. اما من نمیتوانستم از او جدا شوم و این جدایی برایم سخت بود. به همین دلیل نقشه قتلش را کشیدم و میخواستم خودم را هم بکشم.
وی درباره شب حادثه گفت: مدتی در سفارت چین بهعنوان نیروی خدماتی کار کرده بودم. بعد از آن هم مدتی در یک شرکت کار میکردم اما مدیر شرکت نتوانست حقوقم را بدهد و یک اسلحه بهعنوان دستمزد به من داد و گفت میتوانم آن را بفروشم. من اسلحه را پیش خودم نگه داشتم. تا اینکه شب حادثه تصمیم گرفتم از آن برای قتل زن مورد علاقهام استفاده کنم. آن شب منتظر شدم تا او و شوهرش که به مهمانی رفته بودند به خانه برگردند. در تاریکی شب غافلگیرشان کرده و چند گلوله به زن جوان شلیک کردم. نمیخواستم به شوهرش آسیبی بزنم اما مجبور شدم برای فرار به او هم شلیک کنم. اما نمیدانم چرا نتوانستم دست به خودکشی بزنم. این متهم پس از بازسازی صحنه جنایت را در شعبه هشتم دادگاه کیفری محاکمه شد و اولیای دم درخواست اشد مجازات را برای متهم کردند. قضات دادگاه نیز پس از شور متهم را به قصاص محکوم کردند که با اعتراض متهم پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد. قضات دیوان نیز حکم قصاص را تأیید کردند و پرونده برای انجام مقدمات اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. در نهایت با گذشت 3سال از زمان جنایت، متهم به قتل پای چوبه دار رفت و قصاص شد.
شرطی که اجرا نشد
دومین قاتلی که در محوطه زندان رجاییشهر قصاص شد، مردی بود که بهخاطر همسر صیغهایاش در هفتم فروردینماه83 جنایت آفرید. او درحالی به دار مجازات آویخته شد که مدتی قبل اولیای دم شرطی برای بخشش وی تعیین کردند اما به گفته آنها، قاتل موفق به اجرای خواستهشان نشد و به همین دلیل حکم قصاص را اجرا کردند.
اما ماجرای جنایتی که این جوان اعدامی رقم زده بود، از این قرار بود که وی پس از ازدواج موقت با زنی جوان، با شوهر سابق او درگیر شد و او را با ضربات چاقو به قتل رساند. مرد جنایتکار در جریان جلسه محاکمهاش چنین گفته بود: زن جوان پیش از من با جوانی به نام مهدی ازدواج موقت کرده بود و وقتی با هم آشنا شدیم، گفت که مدت عقدشان تمامشده و مهدی به ژاپن رفته است. اما فروردین سال٨٣ که همسرم به خانه مادرش رفته بود، من هم پس از پایان کارم به آنجا رفتم و وقتی وارد خانه شدم، با دیدن مهدی شوکه شدم. همسرم میگفت او برای عیددیدنی و سرزدن به مادرش به آنجا رفته اما من که بهشدت عصبانی بودم، با مهدی درگیر شدم و او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. این مرد که پس از محاکمه به قصاص محکوم شده بود، دو بار پای چوبه دار رفت و هربار در آخرین لحظات توانست از خانواده مقتول مهلت بگیرد و به زندان بازگردد. تا اینکه مدتی قبل خانواده مقتول شرطی برای بخشش گذاشتند. آنها گفتند که اگر قاتل، شیرخوارگاهی 3طبقه در پاکدشت به نام مقتول بسازد، او را میبخشند. در چنین شرایطی خانواده قاتل به تکاپو افتادند تا پول خرید زمین را برای ساخت شیرخوارگاه تأمین کنند اما با اینکه مقدمات این کار را انجام داده بودند، خانواده مقتول به این دلیل که خواستهشان بهطور کامل اجرا نشده درخواست اجرای حکم قصاص کردند و به این ترتیب جوان قاتل در محوطه زندان رجاییشهر به دار مجازات آویخته شد.