فریز هستهای؛ هدیه ترامپ به کرهشمالی
رسانههای آمریکایی از جزئیات طرح احتمالی ترامپ برای مذاکره و توافق هستهای با رهبر کره شمالی خبر دادهاند
ملاقات دونالد ترامپ با کیم جونگ اون در خاک کرهشمالی در ابتدای هفته از سوی برخی کارشناسان یک نمایش تلویزیونی بیحاصل خوانده شد اما دولت آمریکا هفتههاست ایده فریز هستهای کرهشمالی را بررسی میکند.
به گزارش نیویورک تایمز، براساس این ایده، آمریکا بهصورت تاکتیکی کرهشمالی را بهعنوان یک قدرت هستهای به رسمیت میشناسد و در مقابل، کرهشمالی متعهد میشود که فعالیتهای هستهای خود را در همین سطح نگه دارد. کرهشمالی بین 20تا 60کلاهک هستهای دارد. ثمره این توافق برای پیونگیانگ، برداشتهشدن تحریمهای آمریکا خواهد بود.
این ایده، شاید با رویکرد اولیه ترامپ در قبال کرهشمالی در تناقض باشد اما در مقابل به منتقدانی که او را متهم میکنند از دیکتاتور کرهشمالی بازی میخورد چیزی برای ارائه و دفاع خواهد داد. چنین رویکرد جدیدی، شاید زرادخانه هستهای کرهشمالی را محدود به چیزی که هست نگه دارد اما چشماندازی از خلعسلاح هستهای شبه جزیره نمیدهد و برنامههای موشکی این کشور را هم محدود نخواهد کرد.
مذاکرهکنندگان آمریکایی، با این ایده، پیشنهاد کیم جونگ اون در نشست هانوی با ترامپ را که گفته بود حاضر است در مقابل برداشتهشدن سختترین تحریمها تاسیسات هستهای یونگبیون را برچیند پی خواهند گرفت. ترامپ بهخاطر فشار مایک پمپئو، وزیر خارجه و جان بولتون، مشاور امنیت ملیاش این پیشنهاد را رد کرد.
حالا آمریکاییها در پی این هستند که تیم جدید مذاکرات کره را مجاب کنند که تعریف سایت هستهای یونگبیون را کمی گستردهتر کنند و دیگر تاسیسات کرهشمالی را هم بخشی از آن بخوانند. در گذشته، مذاکرهکنندگان کرهای اصرار داشتند که تنها شخص کیم میتواند تعیین کند که برچیدن یونگبیون چه گستره و دامنهای خواهد داشت.
برای نتیجهبخش بودن این ایده، کرهشمالی باید بسیاری از سایتهای دیگر خود در سراسر این کشور را هم شامل توافق کند. یکی از آنها سایت کانگسون است که آمریکاییها معتقدند همچنان سوخت اورانیوم در آن تولید میشود.
برای ترامپ که ستاد انتخاباتیاش را برای دور دوم ریاست تازه راهاندازی کرده است، چنین توافقی یک پیروزی به شمار میرود. در این صورت، او میتواند ادعا کند که در یکی از دشوارترین بحرانهای جهان پیشرفت حاصل کرده است. ترامپ، بهخصوص بعد از 3نشست با کیم که عملا نتیجهای در بر نداشته امید زیادی به موفقیت این ایده دارد.
استفن بیگون، نماینده آمریکا در امور کرهشمالی به نیویورک تایمز گفته است که این ایده، «گمانهزنی محض» است و تیم او برنامهای برای کار روی آن ندارد. جان بولتون هم در اقدامی نامتعارف در توییتر به این مسئله واکنش نشان داده و گفته است که نه او و نه تیمش، نه در اینباره مذاکره کردهاند و نه چیزی از آن شنیدهاند. این ایده، منطقا باید دائمی باشد چون در غیراین صورت، چیزی که عاید ترامپ خواهد شد، کمتر از چیزی خواهد بود که به گفته خود ترامپ، باراک اوباما از توافق هستهای با ایران بهدست آورد.
طرحی با سابقه طولانی
این ایده، به شکلی دیگر، 2 سال پیش از سوی کرهایها مطرح شد اما با مخالفت جدی رکس تیلرسون، وزیر خارجه وقت آمریکا مواجه شد. پیش از آن، مفهوم مشابهی در دولتهای پیشین آمریکا عملیاتی شده است. در سال 1994، سالها قبل از آنکه کرهشمالی به بمب هستهای دست پیدا کند، بیل کلینتون با رهبران کره در اینباره مذاکره کرد. آن توافق 5سال دوام آورد تا اینکه مشخص شد کرهشمالی همچنان بهدنبال بمب است.
جورج بوش هم با کرهشمالی درباره فریز هستهای در یونگبیون مذاکره کرد که آن مذاکرات هم بینتیجه ماند.
رویکرد دولت آمریکا، این سؤال را مطرح میکند که آیا ترامپ واقعا به فکر خلعسلاحهستهای است یا تنها میخواهد با ارائه توهم پیشرفت، خود را در چشم رایدهندگان بهعنوان یک رئیسجمهور صلحساز نشان بدهد.
انتظارات محدود ترامپ از کرهشمالی، با انتظارات کیم جونگ اون هم همخوانی دارد. کارشناسان کرهشمالی معتقدند، او با خوشحالی رفع محدود تحریمها در قبال محفوظ ماندن زرادخانهاش را قبول خواهد کرد.
از نظر ترامپ، روابط دوستانه با کیم به تنهایی یک موفقیت دیپلماتیک است. در چنین فضایی، میتوان پیشبینی کرد که در سالهای پیش رو، مذاکرات متعددی، مانند آنچه یکشنبه شاهد بودیم، بین آمریکا و کرهشمالی برقرار خواهد شد و در کنار آن، دنیا به زرادخانه هستهای کرهشمالی عادت خواهد کرد، همانطور که به زرادخانههای پاکستان، هند و اسرائیل عادت کرد.
نگاه
الهام از کره، برای تعامل با ایران
ریچارد هاس
رئیس شورای روابط خارجی آمریکا
آمریکا از برجام خارج شده، سپاه پاسداران را سازمان تروریستی خارجی اعلام کرده و تحریمهای سنگینی علیه بیش از هزار نهاد و فرد در ایران اعمال کرده است. این اعمال فشار تا حدودی جواب داده است. اما همان اندازه که اعمال فشار واضح است، رسیدن به اهداف آن نامشخص است. بسیاری در دولت آمریکا خواستار تغییر رژیم در ایران هستند. اما بهنظر نمیرسد که چنین چیزی اتفاق بیفتد. دولت و ساختار سیاسی - مذهبی ایران آنقدر قوی هست که در مقابل آمریکا پایداری کند و از سختیهای اقتصادی عبور کند.
یک گزینه احتمالی دیگر این است که جنگ اقتصادی، به جنگ واقعی تبدیل شود. این حالت، خطر یک درگیری بسیار پرهزینه را برای آمریکا و متحدانش و ایران بالا میبرد. اما بین جنگ و تغییر رژیم، یک گزینه سوم قرار دارد، گزینهای که با دیپلماسی، شدنی است. با وجود ناکامی شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن در سفر به تهران برای میانجیگری، چشمانداز توافق دیپلماتیک همچنان موجود است. دولت ترامپ میتواند با لغو برخی تحریمها راه را برای تعامل باز کند. ترامپ نوع رابطهاش با کره را تغییر داده و میتواند درباره ایران همچنین چرخشی را داشته باشد.
میتوان به برجام2 فکر کرد. این توافق میتواند فعالیتهای هستهای و موشکی ایران را محدود کند و در مقابل ایران برداشتهشدن بسیاری از تحریمها را شاهد باشد. حمایت از برجام2 به عادیسازی روابط ایران و آمریکا منجر نخواهد شد اما خطر جنگ را بهشدت کاهش خواهد داد.
منبع: پراجکت سیندیکیت