کِلک
زندگیای که اکنون دارم، زندگی واقعی است. خوب یا بد، جدا از دیگران یا زیبا، زندگی واقعی من است... و اکنون چیزی قویتر از تمام دادگاهها، حکومتها و مقامها، درصدد است آن را از من بگیرد... عادلانه نیست. این نامه یا به من خبر میدهد که اصلا چیز مهمی نیست یا اعلام میکند که من سرطان دارم و به زودی میمیرم... بنابراین، عاقلانهترین رفتار این است که آن را باز نکنم، زیرا تا وقتی که بازش نکنم باز هم امیدی باقی است.
مرگ یک کندودار، لارس گوستافسون، ترجمه: قاسم صنعوی