اولین جرقههای انقلاب اسلامی در مطبوعات زده شد
رد پای انقلاب در مطبوعات
مهدی واعظی
نه از اینترنت و شبکههای اجتماعی خبری بود، نه رادیو و تلویزیون، فرصتی به انقلابیون میدادند؛ اخبار انقلاب را دوقلوهای عصر منتشر میکردند؛ کیهان و اطلاعات. نشریات و مجلاتی مثل «زن روز» و «مجموعه حکمت» و «مکتب اسلام» هم بودند اما به اندازه کیهان و اطلاعات طرفدار نداشتند. همانموقعها بود که تیراژهای میلیونی این روزنامهها رقم خورد و دیگر هم برای هیچ روزنامهای تکرار نشد. اینجا نخستین جرقههای انقلاب در روزنامهها و نشریات آنزمان را مروری کردهایم.
مصاحبه با امام در سال 1340
مرجعیت جهان شیعه تا ابتدای دهه40 شمسی با هدایت آیتالله سیدمحمدحسین طباطبایی بروجردی بهصورت منسجم مورد تأیید خاص و عام بود اما در روز دهم فروردین۱۳۴۰ عالم تشیع با ضایعه درگذشت این عالم جلیلالقدر مواجه شد. گمانهزنیها برای انتخاب جانشین این مرجع بزرگ، پس از ارتحال ایشان خیلی زود در محافل سیاسی، اجتماعی و مطبوعاتی کشور آغاز شد. در همان روزهای نخست نامها و چهرههای مختلفی برای سکانداری و رهبری مذهبی معرفی میشدند و مورد تحلیل قرارمیگرفتند اما در این شرایط لازم بود که این اظهارنظرها بهصورت رسمی از زبان یک چهره متنفذ منسوب به حوزه علمیه قم شنیده شود؛ از همین رو خبرنگار روزنامه کیهان، حضرت امام(ره) را برای مصاحبه و تعیین جانشین و مشخصشدن مدیریت حوزه علمیه پس از ارتحال آیتالله بروجردی برگزید. گفتوگوی آنها در عصر روز 14فروردین همان سال در شهر قم صورت گرفت که بعدها عنوان نخستین مصاحبه ایشان را به خود اختصاص داد. حضرت امام(ره) وقتی با سؤال خبرنگار این روزنامه درخصوص جانشینی مرجعیت دینی روبهرو شدند، اعلام کردند: «اکنون اعضای حوزه مشغول عزاداری هستند، لکن پس از تخفیف مجالس سوگواری، مدرسین حوزه کارشان را مجددا آغاز خواهند کرد». ایشان درباره آینده حوزه علمیه و مدیریت و مرجعیت آن هم فرمودند: «حوزه علمیه قم را خدا حفظ میکند. قبل از آیتالله بروجردی به دست دیگران محفوظ شد و بعد از ایشان هم امر با خداست». این مصاحبه در شماره۵۳۲۲ روزنامه کیهان (فردای روز انجام مصاحبه) به چاپ رسید.
مقالههایی در «زن روز»
پس از وقایع سال۴۲ جریانی در جامعه شکل گرفت تا به دفاع از آنچه رعایت حقوق زنان در ایران خوانده میشد، بپردازد. این جریان روشنفکری بهصورت مستقیم به نظام فرهنگی میان مردم و همچنین قوانین صریح اسلام حمله میبرد و آن را مغایر با تساوی حقوق میان مردان و زنان میدانست. نقطه اوج این جریان را میتوان در سال۴۵ جستوجو کرد؛ زمانی که ابراهیم مهدوی زنجانی ـ یکی از مدافعان حقوق زنان ـ با نگارش مطالبی در نشریه زن روز و ترسیم لایحهای ۴۰مادهای قصد داشت چهرهای مترقی و واقعی از زنان ارائه دهد. مقالههای او با واکنش روحانیونی که به نیت کار پی برده بودند، مواجه شد. آنها مسئله را با شهید مطهری مطرح و او را تشویق کردند تا جوابیهای بر لوایح پیشنهادی در آن مقالهها بنویسد. شهید مطهری که همیشه تابع مکتب گفتوگو و مناظره بود، از این فرصت بهره برد و مقاله معروف خود درخصوص «حقوق زن در اسلام» را در آبانماه۴۵ در زن روز به چاپ رساند. استقبال از این مقاله به حدی بود که شهید مطهری تصمیم گرفت این مباحث را به صورت دنبالهدار ادامه دهد و در مجموع تعداد آنها را به ۳۳ برساند.
تحریریهای که انقلاب کرد
جامعه مذهبی کشور در اوایل دهه30 علاقهمند بود که مطالب اصیل و اخبار دینی را در اختیار مردم قرار دهد. از آنجا که مرجعیت دینی در شهر قم قرار داشت، نشریههای مختلفی با این هدف پا به میدان گذاشتند که از مهمترین آنها میتوان به مجموعه حکمت اشاره کرد. از آن نشریات ـ به دلایل مختلف ـ تقریبا هیچ نشریهای نتوانست به راه خود ادامه دهد اما در این میان، اعضای فعال و قلمبهدست حوزه علمیه قم، ماهنامه «مکتب اسلام» را در خرداد سال۱۳۳۷ راه انداختند. این نشریه بهدلیل اتخاذ موضع اسلامی و ترویج فرهنگ صحیح دینی مورد حمایت معنوی آیتالله بروجردی قرار داشت و توزیع آن هم به صورت کاملا مردمی (با بهای ۱۰ریال) صورت میگرفت. مکتب اسلام با حضور اشخاص صاحبنظری همچون سیدعبدالکریم موسویاردبیلی، مجدالدین محلاتی، ناصر مکارمشیرازی، جعفر سبحانی و حسین نوری در بدو تأسیس و افزودهشدن چهرههایی مانند موحدی لنکرانی، علامه طباطبایی، صافی گلپایگانی و محمدجواد باهنر، به تیراژ ۱۰۰هزار نسخه رسید. رژیم ابتدا واکنش جدیای در قبال همگانیشدن این نشریه نشان نداد اما مقالههای انتقادآمیز مکتب اسلام درخصوص اقدامات ضددینی رژیم شاهنشاهی، باعث شد که این ماهنامه در سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۵ توقیف شود. توزیع این نشریه به روشنگری و تربیت عملی جوانان انقلابگرا منجر شد و تقریبا همه کسانی که به نوعی در چاپ ماهنامه تأثیر داشتند، در پیروزی انقلاب اسلامی سهیم بودند.
آخرین مصاحبه امام در فرانسه
دیگر این نکته که شاپور بختیار بهعنوان یک چهره بهظاهر «مقبول ملی» هم نمیتواند جلوی سیر تحولات پیش روی انقلاب اسلامی را بگیرد برای همه محرز شده بود. مطبوعات داخلی و خارجی میدانستند که معمار همه این تغییرات بهزودی به ایران خواهد آمد و برای همین دهکده نوفللوشاتو خیلی زود در کانون توجه رسانهها قرار گرفت. خبرنگارهای روزنامههای کیهان و اطلاعات هم برای اینکه به یک شِمای کلی از نظام اسلامی آینده کشور دست پیدا کنند، مصاحبههایی اختصاصی با حضرت امام(ره) انجام دادند؛ خبرنگارهای زیرکی که با طرح سؤالهای خاص قصد داشتند از ماهیت این تغییر سیاسی مطلع شوند. نخستین اقدام رهبری پس از ورود به ایران، نقش روحانیت در اداره نظام اسلامی، تعیین خطوط اساسی حکومت نوپا در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، محدودیتهای احتمالی، فعالیت گروههای سیاسی، وضعیت صنعت و کشاورزی، فعالیت زنان و همچنین اقلیتهای مذهبی، موضوع سؤالاتی بود که خیلی کلی از ایشان پرسیده شد؛ حضرت امام(ره) هم با ذکاوت و تدبیری خاص به سؤالات پاسخ دادند و در برابر هیچکدام از مسائل، موضعی قطعی نگرفتند. به طور مثال ایشان در پاسخ به سؤال «نقش زنان در حکومت اسلامی چگونه خواهد بود؟» فرمودند: «زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامی فردا شرکت دارند. آنان از حق رأیدادن و رأیگرفتن برخوردارند. در مبارزات اخیر ایران، زنان نیز سهمی چون مردان دارند. البته جلوی فساد را میگیریم و در این مورد دیگر بین زن و مرد فرقی نیست».
و سرانجام پیروزی!
روزهای پرتبوتاب دی به سرعت میگذرد و روزهای سرنوشتساز بهمن۵۷ آغاز میشود. شمیم انقلاب، همهجا پراکنده است و فضای مطبوعات هم از این جریان، بیتأثیر نمیماند. اما هر چه باشد هنوز حکومت مورد تأیید شاهنشاهی بر سر کار است و اقدام علیه آن میتواند برای هر روزنامهای تبعات سنگینی داشته باشد تا اینکه روزنامه اطلاعات با انتشار متن فرمان امام خمینی(ره) به مهندس بازرگان مبنی بر تشکیل دولت، به نوعی وجاهت حکومت بختیار را از بین میبرد. این پیام در روز ۱۵بهمنماه در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید و نوید پیروزیبخش انقلاب اسلامی بود. در بخشی از این فرمان آمده است: «بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون درنظرگرفتن روابط حزبی و وابستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب اداره امور مملکت و خصوصا انجام رفراندوم و رجوع به آرای عمومی ملت درباره تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت طبق قانون اساسی جدید را بدهید».