سرقت به سبک فیلمهای هالیوودی
طراح اصلی نقشه سرقتهای خشن از زنان و دختران، جوان 25سالهای به نام امید است. او اوایل سال96 پس از 2سال حبس از زندان آزاد شد و طولی نکشید که باردیگر نقشه دزدی کشید. اینبار اما طعمههایش فقط زنان بودند. گفتوگو با او را بخوانید:
چرا پس از آزادی دوباره سراغ دزدی رفتی؟
وسوسه شدم؛ همین.
جرم قبلیات چه بود؟
سرقت موتور و گوشیقاپی.
پس چرا اینبار نقشهات را عوض کردی؟
پیش از اینکه باند تشکیل دهم به پارک رفته بودم برای هواخوری. از وقتی که از زندان آزاد شده بودم با موتورم مسافرکشی میکردم اما درآمد خوبی نداشتم. آن روز در پارک با جوانی آشنا شدم و سر صحبت را باز کردیم. به او از مشکلات زندگیام گفتم و او گفت که طلای زنان را سرقت کن. حتی به من آموزش هم داد و گفت پول خوبی از این راه گیرت میآید. او را نمیشناختم اما حدس زدم که او هم دزد است. به این ترتیب ایده سرقت از زنان به ذهنم خطور کرد و همان شب با دوستانم این ایده را در میان گذاشتم که آنها هم پذیرفتند.
از شگرد سرقتهایت بگو؟
با 2موتور راهی سرقت میشدیم. 2نفر که سوار بر موتور اول بودند سرقت میکردند و 2نفر دیگر سوار بر موتور دوم نقش اسکورت را داشتند. درواقع هوای دزدان را داشتند که اگر خطری تهدیدشان کرد به کمکشان بروند. معمولا جایمان عوض میشد، گاهی 2نفر نقش دزد را داشتند گاهی هم نقش اسکورت کردن 2نفر دیگر. طعمههایمان را از میان زنان انتخاب میکردیم؛ آنهایی که طلا آویزان کرده بودند. خب، مقصر خودشان بودند، چرا در این وضعیت گرانی طلا، طلا آویزان و ما دزدان را وسوسه میکنند؟! با شناسایی زنان به سمتشان هجوم میبردیم. چاقو را زیر گلویشان میگذاشتیم و تهدیدشان میکردیم. گاهی گردنشان را میگرفتیم و آنها را روی کاپوت ماشین میانداختیم. گاهی هم آنها را به دیوار میکوبیدیم و گاهی هم با لگد به صورتشان میزدیم و با سرقت طلاهایشان فراری میشدیم.
فیلم خارجی زیاد تماشا میکنی؟
به فیلمهای اکشن علاقه دارم اما این نبود که بخواهم از روی فیلم تقلید کنم.
اما سبک سرقتهایتان خیلی خشن بوده و بسیاری از این زنان و کودکانشان دچار مشکلات روحی شدهاند، اگر یک نفر با یکی از اعضای خانوادهات اینطور برخورد کند چه میکنی؟
(متهم سکوت میکند.)
چند نفر را زخمی کردید؟
کسی زخمی نشد اگر هم آسیب دیده بهصورت سطحی بوده است. البته این را هم بگویم که گاهی سرمان کلاه میرفت و آنچه سرقت میکردیم بدل بود نه طلا. درنتیجه سرقت سوخت میشد و ارزشی نداشت.
چرا فقط در شرق تهران سرقت میکردید؟
ما خودمان بچههای پاکدشت هستیم و معمولا هفتهای یکبار به تهران میآمدیم و با انجام سرقت دوباره به پاکدشت برمیگشتیم. اما پیش از اجرای دزدیها همهجای تهران را گشتیم و احساس کردیم شرق تهران خلوتتر از نقاط دیگر است؛ آن هم هنگام ظهر.
با طلاهای مسروقه چه میکردید؟
به یک مالخر که طلافروش بود میفروختیم و بین خودمان تقسیم میکردیم البته چون یکی از موتورها متعلق به من بود سهمم کمی بیشتر از بقیه میشد.
با پول سرقتی چه کردی؟
زمین در شمال خریدم. خودروی لیفان و یک موتور 50میلیونی خریدم.
متاهلی؟
یک همسر صیغهای دارم که او نقشی در سرقتها نداشت. با این حال تمام اموالم را به نامش زدم که حالا همه را از من خواهند گرفت و در آخر انجام این سرقتها، جز بیآبرویی چیزی برای من نداشت.