مارادونا و دست شیطان
مستند آصف کاپادیا ا زوایای شیطانی زندگی «دست خدا» را رو کرد
در آرژانتین کلیسایی هست به نام «دست خدا» که برگرفته از لقب دیهگو آرماندو مارادونا بعد از گلزنی با دست در جامجهانی1986 مقابل دشمن سیاسی این کشور یعنی انگلیس است که آن زمان جنگ جزایر مالویناس (فالکلند) را از آرژانتین برده بود. جزایر فالکلند در سال1982 با حمله آرژانتینیها روبهرو شد که پس از 74روز و دهها تلفات از سوی هر دو کشور به سود بریتانیا به پایان رسید. گلی که مارادونا با دست به انگلیس زد دل مردم آرژانتین را خنک کرد. حالا مستندی از زندگی مارادونا منتشر شده که انتقام آن گل ناجوانمردانه را از این اسطوره فوتبال میگیرد. احتمالا اگر به مارادونا میگفتند مصدومشدن در فوتبال «خلاف» است، او با اشتیاق مصدوم میشد. در زندگی او پر است از انواع و اقسام خلاف؛ از اعتیاد بگیرید تا کتکزدن همسر و ارتباط نامشروع و فرزندان نامشروع و اظهارنظرهای سیاسی به سود سیاستمداران درگیر با آمریکا که منافع او را تامین میکردند و... وقتی در جامجهانی1994دوپینگ او مثبت اعلام شد، مارادونا و هواداران متعصبش در دنیا رئیس برزیلی وقت فیفا، هاوهلانژ را به باد انتقاد گرفتند که بهخاطر دشمنی دیرینه بین فوتبال دو کشور او را محروم کرده است. اما اسطوره پوشالی داستان ما پیش از آنکه افدرین در خون او پیدا شود، سالها قبل و زمانی که در ایتالیا بود بهصورت حرفهای و 4 روز در هفته با کوکایین خودش را میساخت و برای ناپولی و آرژانتین جام و پیروزی میآورد. بله، در جامجهانی 1990هم که یکتنه آرژانتین را به فینال برد، دوپینگی و معتاد بود. این را مستند اخیر آصف کاپادیا، فیملساز هندیتبار و مسلمان انگلیسی میگوید. آصف که مستند امی را هم درباره امی واینهاوس، خواننده جوان و فقید بریتانیایی ساخته و بهخاطر آن اسکار برده بود، یک فیلم سینمایی هم به نام جنگجو دارد که با آن جایزه بفتا را برده است. در مستند مارادونا به پارتیهای مستمر او در ناپل اشاره شده و اینکه او بهواسطه دوستی با گروههای مافیایی 4 روز در هفته را در پارتیهای کوک و همنشینی با روسپیهای این شهر میگذرانده. چیزی که آن حجم از چربی را به سوی موفقیت پیش میبرد، نه نبوغ و تکنیک ذاتیاش، بلکه انرژی کاذب حاصل از مصرف کوکایین بود. وقتی در پارتی هم نبود، در حمام خانهاش در را از داخل قفل میکرد تا هنگام مصرف، دخترش نترسد. معمولا 3 روز پیش از هر مسابقه، کوکایین را کنار میگذاشت و سخت تمرین میکرد تا هم به فرم برسد و هم آثار مواد از خونش پاک شود و همان شب مسابقه دوباره بساط را پهن میکرد. این روال پیش از جامجهانی1986 هم برقرار بود و آرژانتین با نبوغ تیمی متشکل از مارادونا و کوکایین به قهرمانی جهان دست یافت اما دیهگو زرنگی کرد و چند روز مانده به آغاز مسابقات از گرد سفید دوری کرد تا در تستهای دوپینگ رسوا نشود. کورادو فرلاینو، مدیرعامل باشگاه ناپولی در این مستند گفته که احتمالا مارادونا راهی پیدا کرده بود که او را در تستهای دوپینگ پاک نگه میداشت: «شاید هم یک نفر دیگر بهجای او نمونه میداد!». در این مستند اشارهای هم به جسم مصنوعی پلاستیکی او شده که از آن برای نمونهدادن استفاده میکرد تا کسی شک نکند. این جسم هماکنون در موزهای در بوئنوسآیرس نگهداری میشود. او پیش از تستدادن این جسم پلاستیکی را با نمونهای از یک فرد سالم پر و مقابل چشمان مأمور مبارزه با دوپینگ آن را خالی میکرد و تحویل میداد! برای کسی که در بدترین زاغه حاشیه بوئنوسآیرس بزرگ شده، انتقال 5میلیون پوندی در سال1982 به بارسلونا که آن زمان یک رکورد محسوب میشد، بهنوعی آغازگر به انحراف کشیدهشدنش بود. همان زمان شبها تا دیروقت در کلوپهای شبانه وقت میگذراند و سر همین با باشگاه به مشکل خورد. همان زمان نخستین بار با کوکایین آشنا شد اما تفریحی و گذری بود. در گیلیانو کلن که یک محله بدنام در ناپل است با 2 برادر مافیایی یعنی لوییجی و کارمین معروف به شیر آشنا شد و کارمین به او اطمینان داد که «هر مشکلی داشته باشی، مشکل من هم هست» و به این شکل تحت حمایت مافیا قرار گرفت. مارادونا میگوید: «در ناپل، کوکایین همهجا پیدا میشد. برای من داخل سینی میآوردند!». از سال1990 تقریبا مصونیت او از بین رفت؛ رسانههای محلی به او لقب شیطان دادند و یک سال بعد پلیس او را با کوکایین دستگیر کرد و البته تقلب تستهای دوپینگ هم لو رفته بود. اولینبار 15ماه از فوتبال محروم شد. او دیگر تحت حمایت مافیا نبود. مستند آصف کاپادیا زوایای شیطانی زندگی «دست خدا» را رو کرده است.