رسول بهروش
انتشار فیلمی از علیرضا بیرانوند در ورزشگاه شهر جم، باعث احضار او به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال شده است. در این فیلم بیرانوند با عصبانیت یک مأمور پلیس را به کناری هل میدهد. اینطور بهنظر میرسد که سماجت پلیس جوان در سلفی گرفتن با پرسپولیسیها بیرانوند را کلافه کرده و آقای دروازهبان در لحظه تصمیم گرفته چنین برخوردی انجام بدهد. بعید بهنظر میرسد پرونده بیرو در کمیته اخلاق بیخ پیدا کند و احتمالا سر و ته قضیه با یک تذکر و دو خط عذرخواهی جمع خواهد شد.
این وسط اما چیزی که بهشدت مایه تأسف بهنظر میرسد، واکنشهای رنگی برخی هواداران افراطی است؛ همانها که 2 ماه پیش در ماجرای جریمه فرهاد مجیدی توسط پلیس راهنمایی و رانندگی مدافع تام و تمام نیروهای انتظامی شده بودند و با دم زدن از قداست لباس پلیس رفتار مربی استقلال را تقبیح میکردند، اما حالا ناگهان تغییر عقیده دادهاند و پشت علیرضا بیرانوند ایستادهاند. این اصولگرایی پارهوقت و مصلحتی، واقعا بامزه نیست؟
بالاخره پلیس در این مملکت چیز خوب و مهمی است یا نه؛ آیا میتوان قضاوت در مورد چنین مسئله مهمی را هم به سوگیریهای رنگی آلوده کرد؟ همانقدر که ممکن است بعضی نیروهای پلیس از موقعیت شغلیشان سوءاستفاده کنند، این موضوع در مورد کادر راهنمایی و رانندگی هم محتمل است؛ پس چطور افسری که مجیدی را جریمه میکند به نماد مسئولیتپذیری و شرافت شغلی تبدیل میشود، اما پلیسی که توسط بیرانوند به کناری پرتاب شده را یک نیروی مزاحم و اضافی تشخیص میدهیم و در موردش کامنت میگذاریم که «حقش بود»؟ گیریم آن مأمور انتظامی در جم متناسب با شئونات شغلیاش رفتار نکرده و به جای ساماندهی جمعیت دنبال عکس انداختن با ستارهها بوده؛ آیا باز توجیهی دارد که فوتبالیست محترم او را بگیرد و جلوی چشم مردم عادی به یک طرف پرت کند؟ اصلا بیایید از این فرض هم یک گام فاصله بگیریم و تصور کنیم آن آدم یک شهروند معمولی بوده نه پلیس؛ باز آیا درست است که با هوادار مشتاق اینطور رفتار شود؟ خود ما از پلیس ایراد میگیریم که چرا گاهی با جیمیجامپها بد برخورد میکند؛ حالا ستاره فوتبال ایران را ببین که خودش در جایگاه مشابه چنین تندی غیرموجهی به خرج میدهد.
به تمام مقدسات عالم، خیلی از آنها که امروز با تمام وجود دنبال دفاع کورکورانه از بیرانوند هستند و به خاطرش حاضرند اصل جایگاه پلیس را هم زیر سؤال ببرند، اگر بیرو سر حرف اولش میماند و استقلالی میشد امروز در شرایط مشابه یقه او را میچسبیدند و رها نمیکردند. درست مثل استقلالیهایی که اگر مجادله فرهاد مجیدی با مأمور راهنمایی مثلا برای علی کریمی رخ داده بود، دربست جانب پلیس را میگرفتند. طبعا مردم حق دارند تیمشان را دوست داشته باشند و سرسختانه و متعصبانه از آن حمایت کنند، اما این مدل برخوردهای سلیقهای حیرتانگیز با مفاهیم مهم اجتماعی قابل هضم نیست. بالاخره هر کدام از ما تیمی را برای هواداری انتخاب کردهایم که پشتش فقط «سلیقه متفاوت» است. این مکتب و پارادایم و طرز تفکر نیست که قرار باشد هر اتفاقی را در چارچوبش تئوریزه کنیم و خودمان را موظف بدانیم تحت هر شرایطی به دفاع از همفکران و همقطارانمان بپردازیم. هیچچیز ارزشمندتر از خرد و شعور خود آدم نیست؛ هزاران افسوس اگر قرار باشد آن را خرج شاهکارهای ریز و درشت چهار تا فوتبالیست کنیم. دوستش داشته باشید، اما معصومش نپندارید. این «یا با منی، یا بر منی» با این شدت و غلظت، جامعه ما را بیش از پیش رو به تباهی میبرد.
پنج شنبه 2 خرداد 1398
کد مطلب :
56710
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/v4Dn
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved