سفر اضطراری به آینده
... و بالاخره روزی که بسیاری از استقلالیها منتظرش بودند رسید؛ روز سرمربیگری ستاره محبوبشان فرهاد مجیدی، اگرچه کمی زودتر از همه پیشبینیها
چهکسی از این اتفاق شگفتزده شد؟ فرهاد مجیدی بالاخره نفر اول نیمکت استقلال شد. شماره 7محبوب دقیقا از همان روزی که چهارگوشه زمین چمن را در بازی مس کرمان بوسید، قلعهنویی را در آغوش گرفت، بیانیه دوم یا سوم خداحافظیاش را نوشت و کفشها را آویخت، همواره یکی از مهمترین آلترناتیوهای نیمکت آبی بود. چه آنکه دو فصل بعد وقتی تیم مظلومی در داربی از پرسپولیس برانکو 4گل خورد مدیران فورا سراغش رفتند تا با آویزان شدن به محبوبیت کاپیتان سابق خودشان را نجات بدهند.
در روزگار بیثبات منصوریان و بعداز آنکه پیرمرد آلمانی نتوانست توفیق فصل اولش را تکرار کند، مجیدی هر ازگاهی نامش سر زبانها میافتاد. بارها شنیده شد که نفر دوم بودن را قبول نکرده و هنوز پیگیر کلاسهای آموزشی و پیشنهاد مربیگری در تیمهای پایه اروپایی است. هرچند که این تیمها و پیشنهادها هیچوقت به حقیقت بدل نشدند و فرهاد در همین نزدیکیها بود.
اینکه بعد از چند سال با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن چه شد که با پیگیریهای مدیرعامل روزگار جوانیاش در بهمن بالاخره حضور روی نیمکت را بهعنوان دستیار چندم شفر قبول کرد را هم هیچکس نفهمید. درحالیکه سرمربی آلمانی پیش از حضور فرهاد حتی او را نمیشناخت یا بهخاطر نمیآورد اما شرایط متزلزل آبیها پس از باخت به السددر آسیا، باخت به سایپا در حذفی و عقب ماندن از کورس در لیگ آنقدر در هم پیچیده بود که شفر نه میتوانست مقابل حضور فرهاد بایستد و نه درباره رد کردن گرو و نویمایر و آمدن پاتوسی و ایسما مقاومت کند.
حالا اما همان نسخه آشنا تکرار شده است. همان چیزی که به افشارزاده و افتخاری برای نجاتشان وفا نکرد اما فتحی در مشتش داشت. ناکامی در داربی، باخت به الهلال و شکست مقابل پدیده فصل را در آستانه ناکامی کامل برای استقلال فتحی قرار داده. پس مدیرعامل آبیها و معاون جوان و پرحاشیهاش که ظاهرا بدجوری با شفر چپ افتاده بود خودشان را با حرکتی قابل انتظار از زیر فشار هوادار خارج کردند. فشاری که این روزها دوباره وزارت ورزش را هدف گرفته و روز گذشته روابط عمومی این وزارتخانه اعلام کرده که نقشی در اتفاقات باشگاه ندارد و اظهار نظری هم نخواهد کرد.
آنطور که شنیده شده خود فرهاد هم حاضر نبوده به سرمربیگری قطعی و حضور در فصل آینده بهعنوان نفر اول تن بدهد. اما چهکسی از آینده خبر دارد؟ همانطور که سولسشر با فتح پاریس روی نیمکت شیاطین سرخ دائمی شد، شاید 5برد و صعود از گروه آسیا هم معادلات را عوض کند. ممکن است امروز که اکثریت هواداران با شک و تردید به اتفاقات باشگاهشان مینگرند و چندان امیدی به توفیق اسطوره محبوبشان ندارند فردا با چند پیروزی فرهاد و فتحی را روی دست بلند کنند. در فوتبال ایران احساسات غالب است بر قضاوتها و حتی باهوشترین آدمها شیبه مجیدی هم ممکن است از مواضع و خطوط قرمز امروزشان دست بردارند.
واکنشها به حضور مجیدی
انتخاب فرهاد مجیدی در گام اول با موضع منفی اکثر پیشکسوتها و مدیران سابق تیم مواجه شده است. حتی در گروههای هواداری هم جو غالب موافق این تصمیم نیست. بیتجربگی فرهاد و اینکه حتی دستیاری را هم روی نیمکت دیگری تجربه نکرده بزرگترین چالش مطرح شده پیش پای مجیدی است.
بهتاش فریبا، عضو کمیته فنی معتقد است: «من گفته بودم پایان فصل تغییرات صورت بگیرد، چون سه دیدار تقریبا راحت برای استقلال در پیش است. هنوز باورم نمیشود که مجیدی سرمربی موقت استقلال شده است، چون روز گذشته عنوان کردند چنین چیزی درست نیست». صحبتهای فریبا نشان میدهد که اعضای کمیته فنی از تحولات بیخبر بودهاند.
محمد نوری هم گفته: «مجیدی کار سختی برای موفقیت این تیم خواهد داشت. بهنظر من بهتر بود شفر تا انتهای فصل در تیم میماند و بعد از آن در مورد مجیدی تصمیمگیری میکردند. برای استقلال و فرهاد مجیدی آرزوی موفقیت میکنم، اما معتقد هستم ریسک بزرگی انجام داده است.»
علی موسوی معتقد است: «درست است که استقلال بازی حیاتی برابر پدیده را باخت اما هواداران و مسئولان نباید هیجانی تصمیم بگیرند. با توجه به شرایط اقتصادی موجود و اتفاقاتی که افتاده، فکر نمیکنم که قبل از فصل یک مربی خوب در استقلال بیاید. بهنظر من برای شفر نباید این تصمیم گرفته میشد و نباید این تعویض صورت میگرفت.»
علی فتحاللهزاده که خودش همیشه در سودای بازگشت به پست مدیریت باشگاه است و البته در تاریخ مدیریت او پر است از انتخابهای هیجانی و برکناریهای ناگهانی، درباره اخراج شفر و حضور مجیدی گفته: «فرهاد مجیدی عاقل است و میداند که سرمربیگری استقلال سخت خواهد بود من امیدوار هستم باشگاه استقلال با خود فرهاد مجیدی هماهنگ کند که یک مربی بزرگ خارجی فصل آینده به استقلال بیاید یا اگر فرهاد دوست دارد سرمربی باشد حتماً یک دستیار بزرگ در کنار خودش داشته باشد وگرنه مطمئن باشید او به مشکل میخورد. من هنوز هم میگویم شفر مربی بدی نبود و هر تیمی را به او میدادند او آن را شخم میزد و تیم را احیا میکرد اما متأسفانه عدهای در کار او گذاشتند و برای او سنگاندازی کردند و نمیخواستند این مربی موفق شود.»
واعظ آشتیانی هم یکی از منتقدان ماجراست: «بهنظر من این بزرگترین خطای مدیریت باشگاه استقلال بود، این خواسته کسانی بود که در کنار استقلال بودند. برکناری شفر چه بازدهی برای استقلال خواهد داشت؟ مجیدی را میگذارند که او را بسوزانند و بعداً مربی مورد نظرشان را بیاورند. این اتفاق توطئه نرمی بود که برخی سناریوی آن را نوشتند.» البته شاید هواداران فراموش نکرده باشند که واعظ آشتیانی خودش هم بعد از یک فصل ناکام با استقلال در آستانه فصل جدید ناگهان استعفا داد و تیم را در حساسترین مقطع به حال خودش رها کرد تا در نقل و انتقالات از رقبا جا بماند.
با این حال چند پیشکسوت آبی هم معتقدند اخراج شفر و حضور مجیدی چندان هم اتفاق ناگواری نیست و شاید منشأ تحولات خوبی برای استقلال باشد. محمد مومنی مدیر آکادمی باشگاه معتقد است: «فرهاد مجیدی باید قدردان موقعیتی که نصیب او شده، باشد و بهترین بهره را از آن ببرد و دیدگاهها را نسبت بهخود تغییر دهد. در این برهه از زمان محول کردن هدایت تیم به فرهاد مجیدی عاقلانهترین تصمیم بود به این خاطر که فرهاد دستیار شفر بود و همهچیز را خوب میداند و شناختش نسبت به تیم کافی است. فرهاد مجیدی اگر چه پیش از حضور در استقلال تجربه مربیگری نداشته اما با توجه به کاریزمایی که دارد و اینکه مورد حمایت هواداران است میتواند معادلات را تغییر دهد.»
فراز فاطمی میگوید: «بالاخره باید به مربیان جوان از یک جایی بها داد و اگر به بهانه جوانی به این مربیان بها ندهیم فوتبال ایران هیچ پیشرفتی نخواهد کرد. فرهاد مجیدی یکی از بازیکنان محبوب تاریخ باشگاه استقلال بوده و دورههای مربیگری خوبی را پشت سر گذاشته است. چه اشکالی دارد اگر در هفتههای باقیمانده خوب نتیجه گرفت بهعنوان سرمربی تیم در فصل آینده برگزیده شود.»
ستار همدانی هم معتقد است: «مجیدی سرمایه باشگاه استقلال است و نباید تبدیل به یک مهره سوخته شود. او بهعنوان سرمربی موقت برای 5 بازی باقیمانده انتخاب شده است و این انتخاب میتواند یک اتفاق بزرگ برای او باشد. مجیدی برای اینکه بتواند نفر اول باشگاه باشد نیاز به تجربه بالایی دارد و این ۵ بازی باقیمانده سختیهای کاری که در پیش دارد را به او نشان خواهد داد تا بتواند به پختگی بیشتری برسد.»
آغازی پرماجرا
صبح دیروز با خبر اخراج شفر و سکانداری مجیدی آغاز شد. فتحی مدیرعامل باشگاه خبر داد که:«آقای شفر تا پایان فصل اجازه حضور در تمرینات را ندارند و قرارداد ایشان غیرفعال شد. از لحاظ حقوقی همهچیز را بررسی کردیم. با کمترین هزینه و نزدیک به صفر قرارداد ایشان فسخ میشود. ایشان مربی ما نیستند و قطع همکاری کردیم.»
خبری که مثل بمب در فضای فوتبال منفجر شد و همهچیز را تحتتأثیر قرار داد. قرار بود فتحی خودش هم در تمرین و معارفه مجیدی حاضر باشد. در همین زمان بود که خبرهای ضدو نقیض مسلسل وار میرسید. اینکه هیأت مدیره جلسه داشته و فرهاد با شرط موافقت همه اعضای هیأت مدیره و اینکه حاضر نیست فصل بعد نفر اول نیمکت باشد این مسئولیت تازه را پذیرفته. با این حال مصاحبه منزوی حداقل نشان میداد که جلسهای در کار نبوده و ظاهرا فتحی تلفنی اعضا را از تصمیم خود مطلع کرده و اختیار تام گرفته است.
در روزهای قبل شنیده میشد خود فرهاد هم با شفر اختلاف نظرهایی دارد و از برخی تصمیمات عجیب سرمربی و انتخاب نفراتش در بازیها بهشدت شاکی است اما ظاهرا گوشی به حرف هایش بدهکار نبوده است. با این حال شنیدههایی که بعد از ماجرای پنالتی سوخته داربی و شایعه وجود باندی که نمیخواهد شفر موفق شود وجود داشت، حالا پررنگتر از گذشته دست بهدست میشدند.
این وسط برخی به صحبتهای شب گذشته محمد تقوی با یک شبکه ماهوارهای هم اشاره میکردند که ظاهرا به او هم این پست موقت در روزهای گذشته پیشنهاد شده و او تعارف را رد کرده است. هر چه بود سرمربی آلمانی به پایان کارش در نیمکت آبیها رسید و حتی از نکونام بهعنوان دستیار اول مجیدی نام برده میشد ؛هر چند او خیلی زود ماجرا را تکذیب کرد. خبر رسید که دستیاران شفر فعلا هستند و احتمالا فقط ساشای یک میلیاردی از جمع آبیها منفک میشود.
هنوز جوهر حکم فرهاد خشک نشده اما حاشیه کلید خورد. شفر و پسرش با وجود اخراج به سر تمرین رفتند اما راهشان ندادند و تلاش کردند تا از اتفاقات فیلم بگیرند. حتی شنیده شد که حراست مجموعه ورزشی تهرانسر دوربین پسر شفر را ضبط کردهاند و ماجرا بیخ پیدا کرده. به هر حال بهنظر میرسد این حرکت که چیزی شبیه ماجرای ژوزه در پرسپولیس باشد با وجود ادعای فتحی به سرانجامی خوش ختم نخواهد شد و بعید است استقلال بتواند از زیر بار بدهی 16میلیاردی به شفر فرار کند. فتحی میگوید: «به آقای شفر نامه دادیم که ایشان به تمرین نیایند اما نامه شاید دیر رسیده و ایشان تصمیم گرفتند به تمرین بیایند و سپس اینجا این موضوع به ایشان ابلاغ شد.» حرفهایی از جنس صحبتهای سیاسی در روزی که درخشان و دایی همزمان به تمرین پرسپولیس رفتند و سوژه چند روز رسانهها شدند. فرهاد مجیدی اما در نخستین گام منشا را از تمرین کنار گذاشت و در اختیار کمیته انضباطی باشگاه قرار داد تا حداقل در این چند بازی بتواند نظم و آرامش را به تیم برگرداند. او روز گذشته با اخمهای در هم کشیده و فریادهای پی در پی بر سر بازیکنان تلاش میکرد فشار سنگین روی شانهاش را کمی بتکاند اما همه میدانند که با توجه به کاراکتر خاص او کار چقدر برایش دشوار خواهد بود. آیا مجیدی میتواند معادلهها و تصورات را تغییر بدهد؟