کودکان سیلزده خواب آرامش میبینند
استاد دانشگاه جندی شاپوردرباره تبعات اضطراب ناشی از بحران سیل برای کودکان در مناطق سیلزده خوزستان هشدار داد
رنا حلفی/اهواز - خبرنگار
«دزد، دزد، دزد». شبی چند بار از خواب میپرد و هراسان به دور و اطراف نگاه میکند. مادرش سعی میکند او را آرام کند و دوباره بخواباند. اما داستان از خواب پریدن برای کودکی که از نگرانی و ترس خانوادهاش از اینکه مبادا پس از ترک روستا، سارقان مایملکشان را به یغما ببرند، اطلاع یافته است، دائم تکرار میشود. امین فقط 7 سال دارد و از زمانی که سیل آمده و او و خانوادهاش آواره شدهاند، خواب آرام نداشته است. مادر و پدرش مدتهاست دیگر نگران به یغما رفتن داراییهای به یغما رفتهشان نیستند و سلامت روانی کودکشان همه اولویتهای دیگر را برای آنها از اعتبار انداخته است.
کودکان سیلزده آسیبپذیرند
یک متخصص بیماریهای کودکان و فوق تخصص نوزادان درباره به هم ریختن خواب کودکان و نوزادان هشدار میدهد و به همشهری میگوید: این موضوع میتواند آثار منفی کوتاه و بلندمدتی بر سلامت این گروه از سیلزدگان بگذارد؛ آثاری که ممکن است تا بزرگسالی همراه این کودکان بماند و زندگی آنها را متاثر کند.
امیرکمال حردانی توضیح میدهد: نوزادان و اطفال، تا سن زیر 5 سال، متوجه بحرانی جدی که خود و خانوادههایشان و به طور کل جامعه با آن درگیر است، نیستند و اغلب به مناطق امن منتقل شدهاند. اما نونهالان 5 تا 8 ساله بیشترین صدمه را از این شرایط تحمیلشده به خانوادههایشان متحمل میشوند. آنها علاوه بر اینکه متوجه بحرانی و خطرناک بودن شرایط میشوند، توان احساس استرسها و نگرانیهای خانواده را هم دارند.
او ادامه میدهد: در این سن کودکان توان آموزشپذیری دارند و آماده میشوند در دوره نوجوانی مسئولیتپذیری را آغاز کنند. علاوه بر این، کودکان در این سن به دلیل ناتواناییهای جسمی آسیبپذیرند و به دلیل ناتوانی در دفاع از خود، آسیبها را بیشتر احساس میکنند. آنها تصور میکنند اگر اتفاقی رخ دهد، توان دفاع از خود را ندارند و کسی هم نیست از آنها دفاع کند و این امر شدت آسیب به کودک را دوچندان میکند.
حردانی با بیان اینکه تغییر مرتبط با شرایط سنی افراد در این دوره از عمر موجب میشود کودکان برخی مسائل را به خوبی درک نکنند، میافزاید: به همین دلیل برخی مسائل برای این گروه کودکان استرسزا، رعبآور و هراسانگیز است و در شرایطی مانند شرایط سیل، آسیبپذیرتر هستند.
بحران جدی است و واقعی
این متخصص که به مناطق سیلزده رفته، کودکان سیلزده را معاینه کرده و از نزدیک با شرایط آنها آشناست در ادامه میگوید: در این مناطق استانداردها حتی در حالت حداقلی هم وجود ندارد. این شرایط محدود به کودکان نیست و بزرگسالان هم با آن درگیرند. او خانوادههایی را دیده که نصف روستایشان را آب برده و در نزدیکی سیلبندی خوابیدهاند که هر لحظه احتمال شکستنش وجود دارد؛ اتفاقی که میتواند به مرگ خانوادهها و کودکانی که در آن نزدیکی خوابیدهاند، منجر شود. حردانی تصریح میکند: طبعا در چنین شرایطی همه افراد مضطرب و نگرانند و پدر خانواده هم، که وظیفه اطمینانبخشی به خانواده را دارد، خود دچار استرس است. همه چیز به هم میریزد و امکان رعایت هیچ استانداردی وجود ندارد، زیرا در زمان بحران چنین امکانی وجود ندارد. این استاد دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز درباره ابعاد بحرانی که اتفاق افتاده است، میگوید: سیلزدگان همه زندگی و دارایی خود را از دست دادهاند و هیچ آیندهای را پیشرو نمیبینند و در این شرایط هر لحظه ممکن است یک آسیب جانی به این افراد وارد شود. طبعا در این شرایط نمیتوان انتظار داشت وضع متعادل باقی بماند.
حردانی درباره اینکه تامین حداقلهای استاندارد برای خواب افراد سیلزده به شکل عام و کودکان به شکل خاص ضروری است، اظهار میکند: در موضوع خواب، احساس امنیت مهمترین فاکتور است. به این معنا که فرد باید اطمینان داشته باشد در جایی که میخوابد آسیبی به او وارد نمیشود. دمای متعادل، نور کم و آرامش و سکوت کافی، فاکتورهایی هستند که در تجربه یک خواب با کیفیت برای افراد نقش دارند.
آثار مخرب سیل روی روان کودکان
این متخصص بیماریهای کودکان و فوق تخصص نوزادان درباره آثار منفی به هم خوردن بهداشت خواب در افراد و بهویژه در کودکان تصریح میکند: اختلال خواب، توان جسمی و روانی افراد برای تحمل ناگواریها را کاهش میدهد، آنها را به کودکانی بیقرار و کماشتها مبدل میکند، تحملپذیری و فرمانبری آنها از خانواده را کاهش میدهد. در نتیجه این کودکان آسیبپذیرتر میشوند و شانس بیمار شدن آنها افزایش مییابد. همه این موارد میتوانند منجر به بروز اختلالهای حاد مانند عفونتها و بیماریهای مختلف و اختلال مزمن به شکل بیماریهای روانی مانند استرس، اضطراب و افسردگیهای طولانیمدت در کودکان شود. در بخش اجتماعی هم ترس از آب، استرس از بحرانهای اجتماعی و کاهش اعتماد بهنفس از مشکلاتی است که میتواند ایجاد شود و زندگی کودکان در دوران طفولیت و حتی بزرگسالی را تحتتاثیر قرار دهد.
حردانی همچنین از گروههای داوطلب که به مناطق سیلزده رفته و با روشهای گوناگون از جمله نقاشی، بازی، مشاوره و دیگر روشها به موضوع کودکان پرداختهاند، تقدیر میکند و توضیح میدهد: این اقدامات به کنترل و جلوگیری از آسیبهای ناشی از استرس کمک زیادی میکند. او بر ضرورت حمایتهای روانی از کودکان برای کاهش آثار منفی بحران بر آنها تاکید میکند و میافزاید: این اقدامات علاوه بر کودک، اطرافیان کودک را هم شامل میشود. برای نمونه اگر پدری با کودکش صحبت کند و بگوید که نیازی به نگرانی نیست و خانه و کاشانه را دوباره خواهند ساخت، اما در همان زمان شهردار بگوید کمکی به سیلزدگان نمیکند یا بیمه اعلام کند به آنها کمکی تعلق نمیگیرد، کودک میتواند تنهایی، شکست و بیپناهی پدرش را احساس کند و از آن متاثر شود.
دزد واقعی کیست؟
با فرارسیدن شب، دوباره نوبت پدر امین میشود که از دیوارهای که آنها را از سیل و خطر مرگ جدا میکند، نگهبانی دهد. قبل از رفتن، پسرش را در آغوش میگیرد و به او اطمینان میدهد در همین نزدیکیها میماند و به هیچ دزدی اجازه نزدیک شدن به او را نمیدهد. سیلاب زمین کشاورزی، خانه و دامهای آنها را با خود برده و چیزی برای دزدها باقی نگذاشته است، اما پدر کودک، بیل به دست میخواهد مانع دزد بزرگتری شود؛ دزدی که خواب از چشمان کودکش ربوده است.