شاگرد کلاهبردار قاتل شد
مرد کلاهبردار وقتی با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد، نقشه جنایت کشید و صاحبکارش را به قتل رساند تا اموال او را تصاحب کند.
بهگزارش همشهری، صبح پنجشنبه گذشته کارآگاهان پلیس آگاهی استان همدان در جریان قتل یک مرد در محوطه تعمیر خودروهای سنگین اداره راه و شهرسازی قرار گرفتند و راهی محل حادثه شدند. یکی از کارکنان این اداره به مأموران گفت: از چند روز قبل پیمانکاری که وظیفه تعمیر خودروهای سنگین اداره راه و شهرسازی را برعهده داشت ناپدید شده بود و خانوادهاش هرچه گشته بودند ردی از او بهدست نیاورده بودند. از آنجا که این مرد آخرین بار برای رفتن به اداره از خانهاش خارج شده بود، ما شروع به بررسی فیلمهای ضبط شده در دوربینهای مداربسته کردیم تا مطمئن شویم که آن روز به اداره آمده یا نه. در جریان بررسی فیلمها با صحنهای روبهرو شدیم که شوکهمان کرد.
براساس فیلمهای ضبط شده، مرد گمشده که حدودا 45ساله است ساعت 5بعدازظهر اول اردیبهشت همراه شاگردش که مردی حدودا 40ساله است وارد اداره شدند و به سوله مخصوص تعمیر خودروهای سنگین رفتند. اما در آنجا شاگرد او با چاقو به وی حمله کرد و چند ضربه به بدن او زد. پس از آن مرد پیمانکار برای نجات خود از سوله به بیرون دوید و به داخل محوطه رفت. اما در آن ساعت کسی جز آنها در آنجا نبود و شاگرد وی بهدنبال او دوید و وقتی گیرش انداخت چند ضربه دیگر هم به او زد. بعد هم جسد او را کشانکشان با خود برد که وقتی به آن محل رفتیم و رد خون را دنبال کردیم، متوجه شدیم که او جسد مقتول را زیر تعدادی ایرانیت پنهان و با سرقت خودروی مقتول فرار کرده است.
شروع تحقیقات
جسدی را که کارکنان اداره راه و شهرسازی همدان پیدا کرده بودند، غرق خون و متعلق به مرد گمشده بود. با بررسی فیلمهای ضبط شده توسط دوربینهای مداربسته، دستور بازداشت شاگرد جنایت صادر شد و تیمی از کارآگاهان زیرنظر سرهنگ رضا زارعی، رئیس پلیس آگاهی استان همدان برای دستگیری وی وارد عمل شدند.
کارآگاهان در جریان بررسیهای خود دریافتند که شاگرد جنایتکار پس از قتل صاحبکارش، حسابهای بانکی او را نیز خالی کرده و به شهرستان تنکابن گریخته است. به این ترتیب تیمی از مأموران راهی این شهر شدند و مرد جنایتکار را دستگیر کردند.
از کلاهبرداری تا قتل
متهم به قتل در همان بازجوییهای اولیه به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: من سالها بهعنوان شاگرد نزد مقتول کار میکردم و او به من کاملا اعتماد داشت. مدتی قبل اما به جرم کلاهبرداری در تنکابن دستگیر شدم و به زندان افتادم. پس از آن با سپردن سند خانه پدرم بهعنوان وثیقه، از زندان آزاد شدم، نزد صاحبکارم برگشتم و دوباره مشغول کار شدم. با این حال خانوادهام مدام فشار میآوردند که هر طوری شده باید سند خانه پدرم را آزاد کنم. از آنجا که پولی نداشتم، تصمیم به قتل صاحبکارم گرفتم. میدانستم که در حسابش پول زیادی است و از طرفی چون به من اعتماد داشت، رمز کارتهای عابربانکش را در اختیارم گذاشته بود. برای همین روز حادثه وقتی با هم به محل کارمان رفتیم، به او حمله کردم و وی را به قتل رساندم. سپس ماشینش را به همراه کارتهای عابربانکش دزدیدم و با خالی کردن حسابهایش راهی تنکابن شدم تا سند خانه پدرم را آزاد کنم که دستگیر شدم.
با اعترافات مرد جنایتکار، برای او قرار بازداشت صادر شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.