آرزوی شهر هوشمند معلق بر موج سیل
مژگان رضایی/ پژوهشگر حوزه برنامهریزی شهری
از بدو پیدایش سکونتگاههای شهری، شهرها منبعی برای ارائه خدمات و امکانات به ساکنان آن بوده است. با پیشرفت بشر و رشد دانش عمومی و تخصصی و همینطور رشد جمعیت و ورود تکنولوژی مبحث شهرهای هوشمند متولد و طی چند سال پایههای بنیادی آن گذاشته شد. هدف از این امر ارتقای شهرهای کنونی و تبدیل آن به شهر هوشمند است که تهران و شهرهای بزرگ ایران در مسیر این تغییر و تحول قرار دارند. اما آنچه بارز و مسلم نمایان شده مقابله و نشان دادن قدرت طبیعت در برابر ساکنان این کره خاکی است.
پذیرفتن جبر محیطی امری اجتنابناپذیر بوده و هرچه متدها و روشهای نو توسط انسانها پدید آید باز امکان بروز اتفاقات طبیعی وجود خواهد داشت اما نکته حائز اهمیت این است که آیا در همه جای جهان این قبیل اتفاقات روی میدهد یا تنها این امر وابسته به کشورهای کمتر توسعه یافته است؟ واقعیت این است که طبیعت، سازوکار ثابت و منظمی دارد؛ چه انسان روی کره زمین باشد و چه نباشد، ما با سیل و زلزله و اتفاقاتی از این دست مواجه هستیم ولی آنچه موجب رنجش ما میشود دقیقا نشأت گرفته از عملکرد خود ماست، آری «گندم از گندم بروید جو ز جو.» جغرافیا از اهمیت بسزایی برخوردار است و توجه به زیرشاخههای این علم ارزشمند میتواند کمک بسزایی در امر مدیریت شهرها بهحساب آید. واضح و مبرهن است که نحوه قرارگیری سکونتهای بشری میتواند مهارت زندگی در آن را به انسان بیاموزد و همگنی آن برای سایر نقاط میتواند یک الگوی خوب به شمار بیاید و صاحبان و اندیشمندان شهری میتوانند از این مهم الگوبرداری کنند. اتفاق فروردینماه سالجاری (1398) اتفاقی کاملا طبیعی بوده که ما در سالهای 1331، 1335، 1358 و 1391 نیز تجربه آن را داشتهایم ولی این بار با عدمدوراندیشی آن را تبدیل به بحرانی بزرگ ساختیم که با اتمام سیل اثرات آن از بین نخواهد رفت و میتواند اثرات سوء آن کل کشور بهویژه استانهای معین آنان را در بر بگیرد؛ ازجمله مهمترین این موارد پدیده مهاجرت است؛ چراکه تعداد زیادی از خانهها و زمینهای کشاورزی زیر گل و لای ماندهاند و برای حیات مجدد این مکانها نیاز به زمان و سرمایه مالی و نیروی انسانی ماهر و غیرماهر وجود دارد. شایان ذکر است که مهاجرت با خود مسائل مهم اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... متعددی را پدید میآورد که میتواند برنامهریزیهای کشور را با مشکل مواجه کند که از مهمترین این مسائل میتوان به اسکان و اشتغال سیلزدهها اشاره کرد که خود به برنامهریزی متقن نیاز دارد.
نیروی انسانی ماهر و متخصص یکی از مهمترین عواملی است که میتواند دستیابی به توسعه بهویژه توسعه پایدار را رقم بزند که دقیقا اتفاق اخیر میتواند وابسته به این عامل اصلی باشد و باید اندیشید که افراد آگاه به اتفاقات طبیعی و صاحبان تخصص همچون اقلیمشناسان، هیدرولوژیستها، زمینشناسان و متخصصان شهرسازی، عمران و... امروز در کجا هستند و به چه کاری مشغولند، میبایست این بار برای ساخت دوباره مکانهای زیستی برای یکبار هم شده در حوزه شهرسازی رویکردمان را تغییر دهیم و با همکاری همهجانبه متخصصان از تمامی رشتهها به اجرای دقیق قوانین بپردازیم تا دوباره شاهد بروز اتفاقاتی از این دست نباشیم.
باورش سخت نیست که بیتوجهی در زمینه بهکارگیری نیروهای متخصص بر امنیت جانی و مالی مردم اثرگذار است. درست است که اقلیم ایران گرم و خشک است و توجه به ذخیره آب امری ضروری مینماید اما ایرانیان بهعنوان قدیمیترین استادان قنات دنیا به مدیریت صحیح آب پرداختند و باز نیز میتوانیم از این دست مهارتها بهره وافر ببریم و با مدیریت منسجم بدون درنظر گرفتن مسائل سیاسی میتوان سیستم مدیریت سیل را راهاندازی کرد و با اجباری کردن ایجاد یک آبکند با توجه به مساحت سازهها چه مسکونی و چه تجاری حتی پارکینگها در هر محله و منطقه قبل از احداث آن سازه میتوانیم به ذخیره مناسب آب بپردازیم و هم از بروز بحران جلوگیری کنیم؛ کاری که در تگزاس و سیاتل نمونه آن را میتوانیم مشاهده کنیم با اشاره به این موضوع که تفاوت بارش چشمگیری نیز در این مناطق نسبت به کشور ما وجود دارد. کاشت گونههای مناسب درختی و افزایش حریم سبز شهری، حفظ حریم رودخانه و جلوگیری از ساختوساز در اطراف آن و یا افزایش چندین برابری قیمت در حریم رودخانههای فصلی و غیرفصلی میتواند از عوامل اولیه جلوگیری از خسارتهای جبران ناپذیر به شمار آید. طبق اطلاعات برآورد میشود سیل اخیر بههمراه رانش زمین منجر به ایجاد خسارت در بخشهای کشاورزی، حملونقل، مخابرات، مساکن روستایی و بناهای تاریخی و گونههای جانوری شده است، مازندران خسارت هزارو۳۳۹ میلیارد تومانی داشته و این میزان خسارت مربوط به بخشهای زیرساختی، مسکن و کشاورزی بوده است.
وقوع سیلاب در استان بیش از ۵۰۰میلیارد تومان خسارت به بخش کشاورزی، بیش از ۵۰۰میلیارد تومان خسارت به بخش مسکن و بقیه به حوزه زیرساختها وارد کرده است. در مازندران ۱۲شهرستان، ۹شهر و ۷۵۲روستا درگیر بحران بودهاند که از این میزان ۱۷۱روستا درگیر سیل و بقیه درگیر رانش، لغزندگی و برف بوده است.در لرستان نیز با توجه به اینکه هنوز ارزیابیها به پایان نرسیده است، ولی تاکنون ۷۰۲ بازسازی شهری، ۶۷۱ واحد تعمیری و در بخش روستایی هزار و ۷۲۰ منزل نیازمند بازسازی و هزار و ۱۶۵ واحد نیازمند تعمیر و معیشتی نیز 3هزار ۶۵۸ واحد است و این اعداد و ارقام نیز هر روز در حال تغییر است. پس از اینرو بر مدیران شهری و کشوری است که با بهرهگیری مناسب از منابع و امکانات شرایط پیشرفت و تعالی را فراهم و از بروز اینگونه اتفاقات ناگوار جلوگیری به عمل آورند.