دور و دورتر
معلق میان امید و ناامیدی
«دور و دورتر» نوشته اولیو روسرو نویسنده کلمبیایی رمانی کوتاه است که در فضایی وهمآلود و کابوسگونه روایت میشود. داستان درباره پیرمردی است که برای پیدا کردن نوه گمشدهاش وارد شهری ناشناخته میشود. این شهر مهآلود و مرموز است؛ خیابانهایش پر از لاشه موشهاست، هتلهای فرسوده و شخصیتهای عجیب و غریب در آنجا دیده میشود و فضای کلی بیشتر به یک دنیای بین خواب و بیداری شباهت دارد.
در طول جستوجو، پیرمرد با شخصیتهایی مواجه میشود که بیشتر جنبه نمادین دارند تا شخصیتی کامل؛ ازجمله زنی که هتل را اداره میکند، دستیار کوتولهاش، فردی آلبینو که گاهی ظاهر میشود و گاهی ناپدید و کودکانی که با توپهای غیرعادی بازی میکنند. همچنین افرادی دیده میشوند که کارشان جمعآوری موشهای مرده است یا راهبههایی که از صومعهای دوردست بر شهر نظارت دارند.
رمان تمرکز زیادی بر فضا و حالت دارد و بیش از آنکه بهدنبال ارائه یک داستان سرراست باشد، بر حس گمگشتگی، ترس پنهان و تنهایی تاکید میکند. مسیر جستوجوی پیرمرد پر از صداهای ناشناس، تصاویر ناآشنا و صحنههایی است که شبیه کابوساند. حرکت او بیشتر به نوعی پرسهزنی شبیه است تا سفری هدفمند و روایت به شکل استعاری پیش میرود، طوری که واقعیت و خیال، مرز مشخصی با هم ندارند. سرانجام بخشی از حقیقت برای پیرمرد آشکار میشود اما شهر و شخصیتهایش همچنان رازآلود باقی میمانند. رمان در نهایت بیشتر پرسش بر جای میگذارد تا پاسخ و خواننده را با فضایی معلق میان امید و ناامیدی رها میکند.
اولیو روسرو، زاده ۱۹۵۸ در بوگوتا، از برجستهترین نویسندگان ادبیات معاصر کلمبیاست. درونمایه بسیاری از آثار او نگاهی انتقادی به خشونت، جامعه و معنای بقا در دنیای مدرن است. روسرو با بهرهگیری از تصاویری وهمانگیز و زبانی صریح به بررسی عمیق مفاهیمی همچون مرگ، اندوه و بیگانگی انسان در جهان میپردازد.
نشر افق دور و دورتر را با ترجمه پژمان طهرانیان در 132صفحه پالتویی به بهای 215هزار تومان منتشر کرده است.