
بازتاب بلایای طبیعی در ترانهها

عبدالجبار کاکایی/ شاعر و ترانهسرا
بشر همواره با بلایای طبیعی و مصائب ناشی از آن دست به گریبان بوده و همواره تاثیر حسی و عاطفی چنین اتفاقاتی در همه فرهنگها دیده میشود. سیل و زلزله در ترانههای فارسی شنیده میشود و سهم دومی در این بین بیش از اولی است.
تصانیف به عنوان زیرمجموعه غزل فارسی متاثر از چنین رویدادهایی بودهاند و ترانهها هم در مواردی اشاره مشخص به این مورد داشتهاند. با این همه در روزگار ما ترجیح ترانهسرایان و سلیقه مخاطبان بیشتر به نوعی است که این موضوع غیرمستقیم و بیشتر به شکل اشارهای برای تحریک احساسات در ترانهها قابل مشاهده است. همچنین همواره بهانهای بوده برای دعوت مردم به همگرایی از سوی شاعران و ترانهسرایان. موضع مشخص شاعران هم در بسیاری از این اشعار و ترانهها پیدا و عیان است.
سالها پیش در ترانهای برای زلزله بم تلاش داشتم فضایی را که سعی میکند تلفات زلزله را به آسمان و نیروهای معنوی مربوط کند، بشکنم؛
کاشکی یه بارونی بیاد دنیا رو خیس آب کنه
سقفای بیکبوترو رو سرمون خراب کنه
کاشکی زمین بلرزه و تن منو بلرزونه
زندگی سخته این روزا مرگه که خیلی آسونه
زمونه با من و شما حرف حسابی نداره
وگرنه این زندگیا خونه خرابی نداره
آی آدما کی گفته که سهم شما مصیبته
مرگا قضا و قدره، خونه خرابی قسمته
کسی که بارون میاره چشمهرو غرق آب کنه
دلش میاد کوزهها رو بشکنه و خراب کنه؟
کسی که خاک تشنه رو بستر بارون بکنه
باورتون میشه بیاد دلاتونو خون بکنه؟