سیل میآید و میرود و ما میمانیم
عباسثابتی راد/ دبیر گروه شهری
یورش مغول هم ما را از پا در نیاورد، حال چه رسد به سیل و زلزله. در طول تاریخ ما همواره ملتی تابآور بودیم. بیتردید وحشیتر و رعبآورتر از هر زلزله و سیل و طوفانی، حملههایی بوده که توسط مهاجمان خارجی به ایران صورت گرفتهاست. بنیان برکنتر از هر سیلی، تاراج این سرزمین بود و سرهای بریدهای که از آن کوه ساخته میشد. ویرانکنندهتر از هر زلزلهای، آتشهای مهاجمان بود که به شهرها و روستاها و کتابخانههای ما زده میشد. ما ایرانیان هر بار با حملهای اگرچه به قعر تاریخ پرتاب میشدیم، اما دوباره برمیخاستیم و به تعبیر «توفیق زیاد» شاعر فلسطینی، هر بار «مردگانمان را به خاک میسپردیم و بر میخاستیم.»
تاریخ نشان داده است که ایرانیان ملتی مقاوم هستند. ملتی که در برابر بلایای طبیعی و انسانساخت همواره ایستادگی کرده و دوباره همهچیز را از نو ساختهاند. این آموزه را تاریخ به ما داده است. اگرچه برای آن نیز بهای گزافی پرداخت کردهایم.
هیچچیز ما را از پا نمیاندازد. نه سیل، نه زلزله، نه طوفان و نه تهاجم و یورشهای خارجی؛ آنچه ما را از پا میاندازد قطعا بیتدبیری خودمان است.
سیل روزهاست که در شهرهای ما جولان میدهد. آب از جایی به جای دیگر میرود و نگرانی، اضطراب و ناامنی باخود میآورد. کار مردم این روزها بیشتر شبیه روزهای دفاعمقدس است. اگر آن روزها در برابر یورش مهاجمان خارجی سنگر میبستند، این روزها سیلبند میسازند در برابر یورش ناگهانی سیل. لابد اگر این سیل تمام شود، همهچیز میشود مثل زلزله بم و کرمانشاه و هریس و ورزقان. همهچیز برمیگردد سرجای خودش و انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. چیزی شبیه 8 سال جنگ تحمیلی خودمان.
واقعا چند سال باید بگذرد تا خرمشهر که به جامانده از تهاجم خارجی است، دوباره همان شهری شود که پیش از آن بود. چند سال باید بگذرد تا بم دوباره بم شود. یا ورزقان دوباره همان شهری شود که پیش از زلزله بود. چند سال باید بگذرد تا قصر شیرین که از جنگ خلاص شدهاست، از زیر بار زلزله ویرانگر سال گذشته کمر راست کند. خوزستان در 8 سال دفاعمقدس نفس نکشید. تازه قد راست کرده بود که ریزگردهای عربی امانش را برید و حالا لابد سیل است که باید به این سرزمین خسته یورش ببرد. در طول همه این سالها مدیران چه کردند. دولتها آمدند و شعار دادند و رفتند و خوزستان همچنان خسته زیر آوار جنگ و ریزگرد باقی ماند و حالا سیل همهچیز را شست و برد.
بله ما ملتی تابآور هستیم. اما در این روزها بیش از هر چیز میبایست دوباره در خود بازنگری کنیم. دوباره باید همهچیز را از نو شروع کنیم. ساختار اداری و دولتی کشور دوباره همهچیز را بازآفرینی کند. چرا که هیچیک از دولتهای گذشته بهرغم تمام تلاشها نتوانستند آثار جنگ را از چهره خوزستان پاک کنند و حالا این استان زخمی دوباره میزبان یورش طبیعت شده است.
واقعیت این است که تنها ما خودمان هستیم که میتوانیم خودمان را از پا بیندازیم. بیتدبیری خودمان است که دامانمان را میگیرد. اگر نه هیچ قومی و هیچ جنگی و هیچ رخداد طبیعی تاکنون نتوانسته است این مرز و بوم را تغییر دهد. با فروکش کردن سیل امیدواریم دوباره مدیران به پشت میزهایشان برنگردند و درست مثل همین روزها برای کوچه کوچه خوزستان سنگر ببندند. درست مثل 8سالی که کوچه کوچه این سرزمین سوخته را سنگر بستند. بگذاریم سیل و سیلها بیایند و بروند و ما همچنان بمانیم.