• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
یکشنبه 12 اسفند 1397
کد مطلب : 49628
+
-

یکی از همین آدم‌ها

تاب‌آوری
یکی از همین آدم‌ها


شکوفه موسوی/ روانپزشک
وقتی یک روانپزشک از «تاب‌آوری» می‌گوید، دقیقا درباره چه چیزی صحبت می‌کند؟ مخاطب چه مفهومی از واژه تاب‌آوری دریافت می‌کند؟ روانپزشک چه قصد و منظوری از گفت‌و‌گو در این‌باره دارد؟ آیا درصدد است با توجیه رویدادها مراجعه‌کننده را به نوعی تحمل اجباری وادارد؟ یا در خارج گود نشسته ‌و مبارز توان از کف داده داخل میدان را به ایستادگی بیشتر تشویق می‌کند؟ حال سوته‌دل نمی‌داند و ناله‌اش را در نمی‌یابد.

آیا فرد مقابل را موجود کم‌تحملی می‌داند و او را به‌خاطر تاب نیاوردن در مقابل سختی‌ها ملامت می‌کند‌؟ آیا درنگاهش تحقیری ناپیداست؟ آیا اگر خودش هم در همان وضع قرار گیرد، می‌تواند تاب‌آوری کند؟ آیا خواهان ادامه این سختی‌ها و مصیبت‌ها که کسب و کارش را سکه می‌کنند، نیست؟ آیا نباید به جای گوش سپردن به او در برابر خودش و گفته‌هایش سپر برداشت؟

اما می‌توان جور دیگری هم به قضیه نگاه کرد. اینکه روانپزشک هم عضوی از همین جامعه است و با مشکلات بیگانه نیست. اینکه او نقشی در شروع درد ندارد؛ نه ناکامی در رابطه، نه طلاق، نه بیکاری، نه ورشکستگی، نه تصادف و نه از دست رفتن عزیزان ... نه سیل و نه زلزله و نه آتش‌سوزی ... نه افسردگی و نه سرطان ... .

حتم بدانیم او نیز از بلایا و تنش‌ها سهم برده، محل کارش ایستگاه رنج است و مکانی برای سبک کردن بار سنگین بحران و دریافت کمک فکری برای ادامه مسیری سخت.

او نه توجیه‌گر سختی‌هاست و نه قضاوت‌گری بی‌احساس. همدلانه به ما گوش سپرده و صمیمانه دست ما را گرفته و با ما همراه شده است.

اینکه استوار می‌نماید، به این دلیل است که یاد گرفته شانه‌های بلاکشش دیده شود، نه چشم‌های اشکبارش.

این خبر را به اشتراک بگذارید