نیکوکاری؛ کمک بهخود و دیگران
عاطفه کمالو/ روانپزشک
20سالی بیشتر ندارد. عکاسی خوانده و اضطراب دارد. از بحرانهایی که این سالها از سر گذرانده میگوید. حملات اضطرابیاش را میتوان نتیجه طبیعی استرسهای فراتر ازتحملش دانست، گرچه حالش میتوانست بدتراز اینها هم باشد. از میان عواملی که کمک کردهاند با وجود مشکلات عدیده عملکرد اجتماعی و تحصیلیاش را از دست ندهد، یکی برجستهتر از بقیه است؛ هفتهای یکبار به شیرخوارگاه میرود تا با بچههایی که تشنه روابط انسانیاند، بازی کند. حالا هم بنا دارد از بچههای بهزیستی عکس بگیرد وبرایشان آلبوم مرتبی دست و پا کند. چرا که آنها پدر و مادری ندارند تا مراحل مختلف زندگیشان را در صفحات مجازی ثبت کنند. دلیلی برای زیستن موجب شدهاست در برابر طوفانهای سهمناک تاب آورد.
«داشتن هدف» ابزار مهمی برای تحمل مشکلات و ادامه حرکت در مسیر زندگی است. افرادی که هدف زندگی را در روابط عمیق و معنادار انسانی مییابند، سودی 2 چندان میبرند.
احساس «مفید بودن» انگیزه و توانایی روانی را بهشدت بالا میبرد. این تأثیر تا حدی است که حتی نگهداری از گل و گیاه نیزاثر اثبات شدهای در پیشگیری و کاهش علائم زوال عقل (مثل بیماری آلزایمر) دارد.
دوران نوجوانی و جوانی مراحلی از زندگی هستند که اهداف بلندمدت و معنای زندگی را در ما شکل میدهند تا کم کم آماده جدا شدن از والدین شویم و بهطورمستقل با مشکلات بزرگسالی و مسئولیتهای آن دست و پنجه نرم کنیم و تاب بیاوریم. نوجوانانی که هنوز برای خود هدفی نیافتهاند، احساس سرگردانی، اضطراب و پوچی دارند. پیدا کردن فضاهایی برای کمک کردن به انسانها و تعریف معنای زندگی در مفید بودن برای دیگران و شادکردنشان راهحل سازندهای برای رهایی از احساسات منفی در هر دورهای از زندگی است. کمکهایی که دیگران از آن بهرهمند میشوند، همانطور که شخص نیکوکار از لذت روحی و آرامش روانی حاصل از آن سود میبرد.