• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
یکشنبه 28 بهمن 1397
کد مطلب : 47980
+
-

پروژه اوکراینی‌سازی

«عطش انتقاد» با فوتبال ایران چه می‌کند؟

بهروز رسایلی 

ماریو بودیمیر در بازی با استقلال خوزستان نخستین حضورش در ترکیب پرسپولیس را تجربه کرد؛ تجربه‌ای که اصلا برای او موفقیت‌آمیز نبود. البته برانکو سعی کرد در نشست خبری بعد از بازی برای مهاجم هموطنش ارزش‌آفرینی کند. او گفت بودیمیر روی گل دوم پرسپولیس توانسته مدافعان حریف را به‌خودش جلب کند، کاری که روی گل کامیابی‌نیا به فولاد هم از بودیمیر دیده بودیم. بازبینی تصاویر تلویزیونی نشان می‌دهد حق با برانکو است، اما قطعا خود سرمربی پرسپولیس هم می‌داند انتظارات از این بازیکن بسیار بیش از این است. او به جای گادوین منشایی جذب شده که با وجود آمار پایین گلزنی‌اش به هر حال عملکرد مؤثری داشت. کف توفعات از ماریو این است که حداقل به اندازه منشا اثرگذار باشد، اما این اتفاق حداقل در بازی با استقلال خوزستان هرگز رخ نداد.
همه اینها را نوشتیم تا روشن شود عملکرد عصر پنجشنبه بودیمیر کوچک‌ترین جای دفاعی نداشت، اما آیا واقعا می‌شود یک بازیکن را فقط با یک بازی قضاوت کرد؟ درست از لحظه دمیده شدن در سوت پایان مسابقه با استقلال خوزستان انتظار می‌رفت صفی از پیشکسوتان همیشه در صحنه پرسپولیس تشکیل شود و آنها علیه بودیمیر موضع بگیرند. البته تصور می‌شد سر صف افرادی مثل مرتضی فنونی‌زاده یا حمید درخشان قرار داشته باشند اما در کمال شگفتی این جواد منافی بود که زنبیل گذاشته بود! جناب منافی ساعاتی بعد از بازی در جمله‌ای دوپهلو و معنادار گفته است: «فقط خدا می‌داند چرا منشا را رد کردند و بودیمیر را آوردند.» حتما نیازی نیست آقای منافی ابعاد پنهانی جمله‌اش را برای مخاطبان بشکافد. همه ما می‌فهمیم او چه می‌گوید، اما آیا واقعا برای ارزیابی بودیمیر و زدن اتهام احتمالی به برانکو خیلی زود نیست؟ کجای دنیا فوتبالیست را فقط با 90دقیقه بازی قضاوت می‌کنند؟ این چه عطشی است که ما ایرانی‌ها در انتقاد کردن داریم و دائم در تلاشیم گوی سبقت را از هم برباییم؟ چرا اجازه نمی‌دهیم کمی زمان بگذرد تا داوری‌های‌مان عادلانه‌تر و به دردبخورتر باشد؟
بزرگ‌ترین خطری که بودیمیر را تهدید می‌کند، همین شتاب حیرت‌آور اهالی فوتبال ایران برای قضاوت کردن است؛ اینکه او را هم مثل اوکراینی‌ها چنان از روز اول در هم بکوبند که اصلا فرصت نشان دادن توانایی‌هایش را پیدا نکند. البته که یانسکی و پریموف چندان تحفه‌ای نبودند اما سیستمی که ما در قبال امثال آنها یا حتی نیومایر و الحاجی گرو در پیش گرفته‌ایم طوری است که اگر این بازیکنان 20درصد توانایی هم داشته باشند، دیگر امکان بروز دادن آن را پیدا نمی‌کنند. تنها رهاورد این سنت برای فوتبال ایران آن است که بازیکن خارجی بدون کار، پولش را می‌گیرد و می‌رود. قطعا وسواس در انتخاب بازیکن مهم‌ترین مسئله است اما حداقل وقتی این نفرات آمده‌اند و دارند دلار می‌گیرند، باید کمی هم مدارا کرد تا اگر چیزی در چنته دارند رو کنند. بودیمیر هم اگر بتواند از بند این انتقادات هول هولکی نجات پیدا کند، نصف بیشتر راه را رفته است. فقط یک نکته برای آنها که بعد از نخستین 90دقیقه دارند خون مهاجم کروات پرسپولیس را می‌ریزند؛ بودیمیر از دیناموزاگرب آمده، یعنی تیمی که صادق محرمی با آن همه استعداد الان یک سال است به نیمکتش چسبیده و فقط در جام حذفی فرصت بازی پیدا می‌کند. 4هفته دندان سر جگر بگذارید، بعد اگر جواب نداد رسما خفه‌اش کنید!

این خبر را به اشتراک بگذارید