سحر سخایی
همانقدر که در عرصه سیاسی، ناکامی معین و مرحوم هاشمیرفسنجانی بسیاری را ناامید کرد و شد آنچه شد، دستکم هنر ۱۳۸۴ در حوزه موسیقی، عرصه امیدواری بود. هربار سربالایی خیابان علامه تهران را پیاده یا سواره گز میکردم تا به دانشکده ادبیات برسم و فکر کنم امروز انصراف بدهم یا فردا، یکی از آلبومهای جدید این سال با من بود.
«ریرا» آلبومی بود که نام سهیل نفیسی را برای نخستینبار به دوستداران موسیقی مردمپسندی از جنس فرهاد و منصفی، اما در شکلی متفاوت، شناساند. نفیسی میخواند: ریرا، دارد هوا که بخواند... او رفته با صدایش... اما خواندن نمیتواند. و ما در یکی از بسیار کافههای تازه بازشده در تهران در نخستین سال دولت احمدینژاد، دنبال آرزوهایمان بودیم. راه طولانیای از ۱۳۷۸ طی شده بود تا فضا، فضایی آرام و مال همه باشد و ما باور داشتیم که روزبهروز داریم پیش میرویم که ما معشوق شعر فروغ نیستیم که فروبرویم. که بودیم. که رفتیم.
سال ۱۳۸۴ یادآور نام سهتار نواز مهمی هم است به نام مسعود شعاری که با آلبوم «انتظار»، در فضایی تلفیقی تلاش کرد جور دیگری به سهتار نگاه کند و توانست بخش زیادی از مخاطبان بهخصوص جوان موسیقی را نیز با خود همراه کند تا به صدای طبلا و سهتار گوش بسپارند. سال ۱۳۸۴ سال آلبوم «نقش خیال» همایون شجریان و آّهنگسازی علی قمصری هم بود. تا همین امروز، یکی از زیباترین آوازهای همایون برایم همین سهگاه با شعر سعدی است؛«وه که جدا نمیشود نقش تو از خیال من/ تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من». نقش خیال خبر از یک چهره تازه با ساز تار هم میداد. علی قمصری بسیار جوان بود وقتی به مدد صدا و نام همایون شجریان توانست موسیقیاش را با سرعت و سهولت بیشتری به گوش مخاطبانش برساند. قمصری در همان نخستین آلبوم نشان داد که دنبال مسیری تازه است و تازگی راه از سنجیده بودن برایش حیاتیتر است. خوب خاطرم است که آخرین قطعه آلبوم، آواز زیبایی بود از همایون با همراهی گروهی از سازها ازجمله گیتار. همانوقت فکر میکردم کاش گیتاری در کار نبود. امروز هم همچنان وقتی قطعه را میشنوم همین را میگویم.
شهرام ناظری به همراه گروه دستان و به آهنگسازی حمید متبسم در سال ۱۳۸۴ آلبوم «لولیان» را منتشر کردند که یکی از کارهای محبوب کارنامه ناظری و دستان شد. و باز نازنینانی از هنر و موسیقی ایران از جهان خاکستری ما پَر کشیدند. علی تجویدی، نابغه خانهنشین پس از انقلاب ۱۳۵۷، یکی از آنها بود. نعمتالله آغاسی مهربان با آن پای لنگش بالاخره خسته شد و لب کارون را بوسید و رفت. اما مرگ بزرگ ۱۳۸۴ از آنِ مجتبی میرزاده بود؛ نابغهای ویولننواز که شاید معروفیت عام نداشت اما بهمعنای مطلقکلام نابغه بود. صدای ساز میرزاده در ترانه معروف «مخلوق» پیش از انقلاب تا همین امروز طنینانداز است. او نوازندهای کمنظیر بود و زمانه و جغرافیای تولد به او ظلمهای فراوان کردند وگرنه او حالا جایگاه دیگری داشت.
اما صدای سال ۱۳۸۴ کجای این ازدحام حوادث و خاطرات و موسیقیهاست؟ یک ترانه آن سوی آبی به گمانم روح این سال است. میگویند وقتی ملتی ناکام میشود، وقتی شکست سنگینی میخورد، وقتی در حقیقت جاری، رستگاری رخت برمیبندد و واقعیت آنقدر تلخ میشود که آدمی لذت پیروزی را فراموش میکند و میل به رویاپردازی زیاد میشود. ساحت خیال همان سرزمین اسرارآمیزیاست که در زندان هم با آدمها میماند. مال ماست، هیچکس نمیتواند اشغالش کند. خیال بچههای فلسطین شاید که بیتالمقدسی باشد بدون آن سربازهای خاکی رنگ، با اطلسیهای سرخابی آویزان از دیوار. ترانهای آن سوی آبی ساخته شد با نام «تصور کن». شاعر ترانه باز یغما گلرویی بود و تمام شعر شبیه آن فضای زیبای ترانه جان لنون در حوالی رویا شکل گرفته بود... که اگر نبود، آدمی هم لابد نبود. ۱۳۸۴ این بود: تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته، جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخت خوشبخته، بدون مرز و محدوده وطن یعنی همه دنیا، تصور کن تو میتونی بشی تعبیر این رویا.
دو ایرانی در ونیز
علی بختیاری
دوسالانه ونیز یکی از چند رخداد مهم هنری جهان در کنار رخدادهایی چون داکومنتا و فریز است. علیرضا سمیعآذر برای انتخاب نماینده ایران در پنجاهویکمین دوسالانه ونیز، هیأت انتخاب مفصلی تشکیل داد و از بین تمامی طرحهای پیشنهادی، طرحهای بیتا فیاضی و ماندانا مقدم پذیرفته شد. این دوهنرمند، 2چیدمان برای این رخداد طراحی و اجرا کردند که از دفعات بسیار معدودی بود که پاویون ایران در این رخداد خوش درخشید. چیدمان بیتا فیاضی به نام «قسمت» با مجسمههای پیله مانند که تبدیل به نوزادهای معلق میشدند، بسیار موردتوجه قرار گرفت و توسط بنیاد بنتون خریداری و در فابریکا نصب شد. ماندانا مقدم نیز که در زمینه مجسمهسازی تحصیل کرده بود، با چیدمانی به نام «چهل گیس» در این رخداد حضور پیدا کرد.
اولین میلیارد
اولین فروش میلیاردی در سینمای ایران در سال 84 رقم خورد. دهمین فیلم تهمینه میلانی اردیبهشت سال 84 روی پرده رفت و فروش در یک اکران طولانی به رقم یک میلیاردو 400 هزار تومان رسید.
این رکورد سال بعد با فیلم اخراجی ها (1) و فروش 2 میلیاردی خیلی زود شکست . موفقیت بزرگ «آتش بس» باعث به راه افتادن چرخه فیلمهای کمدی رومانتیک شد.
تعبیر این رؤیا
در همینه زمینه :