آخرین تلاش ترامپ در ورشو
ضیاءالدین صبوری | رئیس انجمن ایرانی روابط بینالملل
انتخاب بین منافع اقتصادی و ارزشها از سوی اتحادیه اروپا نسبت به موضوع برجام، در ماههای اخیر به محور بحثها و تحلیل اتاقهای فکر آمریکا تبدیل شده است. بهطوریکه تلاش اتحادیه اروپا برای حفظ برجام از راه باز کردن مسیرهای جدید مالی برای تبادل با شرکتهای ایرانی، محل نقد جریانهای محافظهکار در آمریکاست. آمریکاییان میگویند اتحادیه اروپا ارزشها و شعارهایش را فدای منافع کوتاهمدت خود کرده و باید از سیاست دلجویی ایران دست بردارد. برای همین مدام عبارت مونیخ جدید اروپا در رسانههای این کشور تکرار میشود. مخالفان برجام با این نوع اصطلاحات، بهنوعی در پی القای خطر همراهی با ایران از سوی اتحادیه اروپا برای صلح و امنیت بینالمللی هستند. یاران ترامپ برای عملیاتی کردن راهبردشان، به برنامههای منطقهای ایران همچون مخالفت با موجودیت اسرائیل، حضور در سوریه و یمن، حمایت از جریانهای سیاسی حزبالله و حماس اشاره میکنند. آنان میگویند در اوایل ماه نوامبر سال گذشته، حماس هزاران موشک و راکت از غزه به سمت جنوب اسرائیل پرتاب کرده است. برایان هوک، مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا مدعی شده که ایران از سال۲۰۰۷ از طالبان حمایت تسلیحاتی کرده است.
هوک در همین راستا از اتحادیه اروپا خواسته که با پیوستن به تحریم موشکی ایران مانع گسترش سلاحهای موشکی در منطقه شوند. آمریکا، اروپاییها را به داشتن حافظه کوتاهمدت متهم میکند. این اظهارات در حالی از سوی نماینده وزارت خارجه آمریکا بیان میشود که اروپاییها برجام را مدلی موفق برای مقابله با اشاعه سلاحهای هستهای و ایجاد صلح در منطقه خاورمیانه درنظر میگیرند. ایران عضو مسئول و متعهد در نظام جهانی است و برای تحلیل و سنجش رفتار ایران باید اقدامات مثبت و منفی ایران را در کنار هم دید و به این موضوع هم توجه داشت که در خاورمیانه رفتار ترکیه و عربستان بسیار تهاجمیتر از ایران است. ترکیه مستقیم و بیمحابا در سوریه جولان میدهد و ابایی هم از اعلام جنگ با کردها در سوریه ندارد. عربستان دیر زمانی از طرح حمله زمینی به سوریه سخن میگفت و همین امروز هم درصورتی که احتمال موفقیت و پیشبرد عملیاتش را بدهد، ترسی از انجام آن ندارد.
از دید اروپاییها، هیچ کشوری در منطقه خاورمیانه به اندازه ایران به برقراری صلح و ثبات منطقهای اهمیت نمیدهد. برای همین اتحادیه اروپا بیشترین مقاومت را در برابر رفتار تحریمی ترامپ داشته است.
مطابق گزارش وزارت خزانهداری انگلیس، حجم تجارت اتحادیه اروپا با ایران در سال۲۰۱۶ رقمی در حدود ۸میلیارد دلار بود که این میزان به 4برابر در سال۲۰۱۸ رسید. ایران در سال۲۰۱۸ به میزان 1.15میلیارد دلار با انگلیس در عرصه کالاهای غیرنفتی مبادله تجاری داشته که ۱۵۴برابر بیشتر از مدت مشابه در سال گذشته بوده است. حجم تجارت ایران و آلمان هم در سال۲۰۱۸ رشد ۱۷درصدی را تجربه کرده است. امروز هم با ورود به سال جدید میلادی انتظار بر این است که 2قدرت اروپایی یعنی آلمان و فرانسه در اقدامی تعجیلی، سازوکار مالی موسوم به «SPV» را به مرحله عملیاتی برسانند. این سازوکار تاکنون بنا به اقدامات ایذایی دولت ترامپ و نگرانی برخی از دولتهای متوسط اروپایی از تنبیه مالی از سوی وزارت خزانهداری آمریکا در وضعیت معلق قرار گرفته است. ماشین دیپلماسی آمریکا برای این منظور بهشدت تحرک گرفته و تقریبا هر روز و هفته نظارهگر حضور بلندپایگان سیاسی دولت آمریکا در جایجای قاره سبز هستیم.
تازهترین آن، تلاش پمپئو، رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا برای برگزاری نشستی بینالمللی با حضور قدرتهای بزرگ جهانی در لهستان با محوریت موضوع ایران است. این نشست که قرار است در ۱۳ و ۱۴فوریه آینده برگزار شود، بهنوعی آخرین تلاشهای آمریکا برای بسیج جهانی علیه ایران است. اما قراین و شواهد نشان میدهد که شوی پمپئو در ورشو با توجه به تجربه نشست قاهره و از سوی دیگر روشدن سیاست آمریکا برای کشورهای جهان که منفعتطلبی صرف را در جهان دنبال میکند، سرنوشتی بهتر از گذشته نخواهد داشت.
در این بین این رسالت بر دوش دستگاه دیپلماسی کشور قرار دارد که سیاست تعلل و انفعال در برابر اروپا را کنار گذاشته و با سران کشورهای بزرگ و حتی کوچک اروپایی برای تعمیق همکاریهای اقتصادی و تجاری وارد گفتوگوهای جدی شود.
باید پذیرفت که اتحادیه اروپا محدودیتها و محذوریتهای خاص خودش را دارد. اعضای این اتحادیه، هم با فشارهای داخلی از سوی شرکتهای بزرگ چندملیتیشان و هم فشارهای بیرونی از سوی آمریکا درموضوع برقراری تبادل مالی با ایران مواجه هستند.
از اینرو، منطقیتر بهنظر میرسد که ایران از سیاست قهر و رویگردانی از اروپا پرهیز کند و با تقویت زمینههای همکاری، خطر تأثیرگذاری دیپلماسی آمریکا را بر اتحادیه اروپا به حداقل ممکن کاهش دهد.
این نکته را نیز باید در نظر داشت که ترامپ در داخل آمریکا هم وضعیت باثباتی ندارد و سیاستهایش با تأیید اکثریت اعضای کنگره همراه نیست.
برآیند شرایط و عوامل پیشگفته حامل این پیام و رمز کلیدی است که فعلا سیاست مدارا برای عبور از دوره ترامپ برای ایران عاقلانهترین انتخاب و مطمئنترین گزینه از میان گزینههای در دسترس است.