• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 24 دی 1397
کد مطلب : 44593
+
-

کِلک

کِلک
کِلک


ما سه نفر بودیم. شیمی کونیتس، محافظ کارلوس که غیر از شغل‌های مربوط به ساختن بدن، تنها کارش شلیک بود؛ پنج روز در هفته، با کلتش. شیوه زندگی‌اش در همین خلاصه می‌شد:‌وقت‌هایی که در حال شلیک نبود، منتظر بود. دقیقا نمی‌دانم منتظر چه. شاید منتظر روز ترور لیبی بود که مجبور شدند جنازه‌اش را با سه گلوله در پشتش جمع کنند.


مرگ و چند داستان دیگر، رومن گاری،  ترجمه: سمیه نوروزی، صفحه 22

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :
کِلک
کِلک
کِلک