• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
یکشنبه 16 دی 1397
کد مطلب : 43664
+
-

بیا رسید وقت درو

بهروز رسایلی

این جام ملت‌های آسیا برای کارلوس کی‌روش یک تورنمنت حماسی است، حیثیتی است، اصلا با کمی اغراق «مرگ‌و زندگی» است. فرمانده کاریزماتیک تیم ملی ایران، در 6ماه گذشته روزگار عجیبی را پشت سر گذاشته؛ روزگاری متفاوت و البته دردناک. شاید گمان کارلوس این بود که کسب 4امتیاز از یکی از دشوارترین گروه‌های جام‌جهانی، حجت را در مورد شایستگی‌های او و تیمش تمام کرده و نوعی مصونیت تام ابدی به این پرتغالی بخشیده است. همین اشتباه محاسباتی هم بود که باعث شد او حتی پیش از ترک خاک روسیه تسویه‌‌حساب‌هایش با منتقدان را شروع کند. کارلوس، دلگرم به چزاندن مراکش و پرتغال و سرخوش از لایی وحید امیری به جراراد پیکه، گرد و خاکش را شروع کرد و مخالفانش را سینه دیوار گذاشت. او اما نمی‌دانست خیلی از مردمی که شب‌ها بعد از مسابقات تیم ملی به خیابان ریخته‌اند، حاضر نخواهند شد برای فریادهای خشمگینانه‌اش به‌به و چه‌چه کنند. اینگونه بود که کی‌روش متفاوت‌ترین روزهایش را در ایران تجربه کرد؛ روزهایی که منتقدان بی‌پرواتر از هر زمان دیگری روبه‌رویش صف بکشند، تعداد تماشاگران تیم ملی در برخی بازی‌های دوستانه به زیر هزار ریزش کند و بعضی از همان‌ها هم بیشتر وقت‌شان را به تشویق برانکو بگذرانند! روشن بود که کارلوس و کادرش از آنچه در این مدت بر آنها گذشت شاکی و کلافه بودند؛ آنقدر که تعداد زیادی سوءرفتار از آنها دیده شد. با این تفاسیر کارلوس دلش می‌خواهد با قهرمانی در آسیا جواب کوبنده‌ای به همه فشارها و انتقادات بدهد. درست به همین دلیل است که او این اواخر باانگیزه‌تر و مصمم‌تر از هر زمان دیگری به‌نظر می‌رسد؛ آنقدر که در پرواز از جزیره کیش به امارات هم فرصت را از دست نمی‌دهد و به آنالیز یمن می‌پردازد. یمن؛ تیمی که شاید خود مربیانش هم باور نکنند «آنالیز» دارند!
می‌گویند کی‌روش با کلمبیا تمام کرده و بعد از جام ملت‌های آسیا راهی این کشور خواهد شد. از این حرف‌ها البته در طول 8 سال گذشته زیاد شنیده شده، اما این بار بوی خداحافظی کارلوس شدیدتر از هر زمان دیگری است؛ حتی اگر پای کلمبیا یا مشتری دست به نقد دیگری در میان نباشد. به این ترتیب جام ملت‌های آسیا،  ممکن است آخرین تورنمنت کی‌روش روی نیمکت تیم ملی باشد؛ روزی که به جام‌جهانی 2014صعود کردیم، خیلی‌ها گفتند به جای کی‌روش باید قدردان مدافع کره‌جنوبی باشیم که آن اشتباه مرگبار را انجام داد و باعث شد ایران عملا بدون حتی یک حمله، 3 امتیاز را بگیرد و به جام‌جهانی برسد. در برزیل هم بودند کسانی که نمایش استثنایی و درخشان تیم ملی برابر آرژانتین را نادیده گرفتند و فروپاشی این تیم برابر بوسنی را ملاک قضاوت قرار دادند. در جام ملت‌های قبلی، خیلی از هواداران احساس می‌کردند حق تیم ملی مقابل عراق خورده شده، اما باز بودند کسانی که طور دیگری فکر می‌کردند. در جام‌جهانی اخیر هم هر چقدر برخی با 4امتیاز تیم ملی «حال» کردند، عده‌ای دیگر بر طبل فوتبال اتوبوسی و دفاعی کی‌روش کوبیدند. حالا اما رسیده‌ایم به امتحان نهایی؛ به تورنمنتی که یک‌بار برای همیشه باید بین موافقان و مخالفان کی‌روش حکمیت کنند. حالا دیگر همه پذیرفته‌اند که بعد از مسابقات، نق‌نق و جرزنی نداریم. اگر برنده باشیم، دیگر کسی حق ندارد از شانس و اقبال و اتوبوس پارک کردن حرف بزند و اگر باختیم هم سخن گفتن از اشتباه داوری و ضعف فنی رقبا کسی را متقاعد نخواهد کرد. این بزنگاه، وقت «درو» است. بعد از 8 سال صبوری و کشمکش، حالا کی‌روش باید یک طلسم 43ساله را بشکند و جام ملت‌‌های آسیا را به‌عنوان میراث جاویدانش در ایران به یادگار بگذارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید