• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 12 دی 1397
کد مطلب : 43260
+
-

عبید زاکانی؛ زبان نرم اما برّان

علی اصغر ارجی/پژوهشگر

مولانا نظام‌الدین عبید زاکانی، شاعر و طناز نام‌آور قرن هشتم (وفات:‌772) است. حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده او را از خاندان زاکانیان و از تیره عرب بنی‌خفاچه می‌داند که به قزوین مهاجرت کرده‌اند. مستوفی همچنین می‌گوید عبید از جمله صدور و وزرا بوده است.  تقریبا در بیشتر قالب‌های شعری طبع خویش را آزموده بود، در قصیده‌سرایی و در مدح، ذهن وقاد داشت و تالی متقدمان و معاصران بود و در تشبیب و وصف طبیعت، گویا به تجربه طبیعی و حس خویش متکی. نه تکلفی در زبان داشت و نه تصنعی در مضمون‌سازی‌های تکراری، هر‌چند دیگر در آن زمانه، کار قصیده با چنین شگردی، تمام شده بود.  در مثنوی و اثر «عشاق‌نامه» قدرت روایت‌پردازی خود را به رخ دیگران می‌کشد و مضمون‌پروری عاشقانه و غزل عبید هم‌سنگ غزلیات سبک عراقی است. او در این دنیای شاعرانه، عارف، پاکباز، غمگسار و همنشین رندان است. هر غزل، مضمون واحد و یکدست دارد و البته در این جانشانی از زبان تند و نقد اجتماعی آنگونه که در شعر حافظ است، خبری نیست.
گرچه توحید و بیان در کار است
قدری هم هذیان در کار است
اما هنر او در نکته‌پردازی، لطیفه‌گویی، هزل و مزاح و نقادی است و بی‌تردید در ادبیات فارسی کسی تالی او نیست. طرفه اینکه ادبیات ما محمل مدح و وصف و عشق است و نادرند کسانی که در این عرصه تازیانه زبان را «بر پیکر دغل‌کاری‌ها و تباهی‌ها و نامردمی‌ها فرود می‌آورند و رسوم و عادات زشت و ناپسند معمول زمانه را به سختی می‌کوبند» از این رو بعضی از منتقدان، عبید را با «ولتر» از نامدارترین نویسندگان عصر روشنگری فرانسه قیاس می‌کنند. حال او این کار را چه برای «تفریح خاطر، چه برای معاش و چه برای ادای تکلیف» انجام داده باشد، قطعا توانسته است سطح پنهانی از زبان را نشان دهد و لایه‌ای از زیر پوست اجتماع نابسامان و آشفته  و جنگ‌های خانگی جلایریان و مظفریان را برجسته کند که بسیار تلخ و گزنده و عبرت‌آموز است؛ صدپند، رساله تعریفات، رساله دلگشا، اخلاق‌الاشراف، ریش‌نامه، اشعار هزلیه و مکتوبات قلنداران در این زمره قرار دارند و خصوصا قصیده «موش و گربه»‌ که هرچند با وقایع تاریخی زمانه عبید انطباق داشته اما همچنان ساختار ادبی و پردلالتش در هر برهه‌ای مفهوم و معنای تازه‌ای را آشکار می‌کند. سرانجام باید از زبان عبید گفت: اگر‌چه عربی‌دان است، اما گرفتار تکلف و تصنع نیست. در حقیقت بین زبان روان و طبیعی او  و نگاه نقادانه و اجتماعی‌اش ارتباط دوسویه برقرار است. او زبان را چون موم در اختیار می‌گیرد، در آن تصرف می‌کند و صورت و محتوایش را مطابق خواسته خود تغییر می‌دهد و الحق خوش‌ ادا می‌کند. تضمین‌گویی و نظیره‌گویی او بدین خاطر مؤثر و دلنشین است و نثر او که ایجازش در حد کامل و ساختمان روایت‌ها و حکایت‌هایش استوار و جذاب و گیراست. مرکز فرهنگی شهر کتاب در ادامه درس‌گفتارهای سالیانه و پس از مولوی، فردوسی، سعدی، حافظ،‌ عطار، بیهقی، نظامی، ناصر خسرو، خاقانی، خواجوی کرمانی و سنایی اینک عبید زاکانی را به بوته نقد و تحلیل محققان و عبیدشناسان می‌گذارد. به نظر می‌رسد فرصت گرانبهایی پیش آمده تا از منظرهای گوناگون به این شاعر نگریسته و اهمیت کار او واکاوی شود. 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید