• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 9 دی 1397
کد مطلب : 42808
+
-

قتل خانم دندانپزشک بر سر سهام میلیونی

مرد بدهکار وقتی دید خانم دندانپزشک دیگر حاضر نیست به او مهلت بدهد و قصد شکایت از وی را دارد دست به جنایتی هولناک زد. به گزارش همشهری، نیمه‌شب 20آذرماه مأموران پلیس پایتخت در جریان آتش‌سوزی در یک زمین کشاورزی در منطقه فشافویه قرار گرفتند. آنچه باعث گزارش این ماجرا به پلیس شد، پیدا شدن جسد سوخته زنی در این آتش‌سوزی بود. با حضور کارآگاهان جنایی در محل معلوم شد که این زن ابتدا به قتل رسیده و سپس جسدش به آتش کشیده شده است. اما او که بود و توسط چه‌کسی به قتل رسیده بود؟ مأموران برای یافتن هویت مقتول به بررسی پرونده‌های مربوط به افراد گمشده پرداختند. بررسی‌ها نشان می‌داد صبح روز حادثه مردی با مراجعه به کلانتری126 تهرانپارس از گم شدن مرموز همسر 40ساله‌اش خبر داده بود. این مرد وقتی در پزشکی‌قانونی در برابر جسد سوخته قرار گرفت با توجه به بقایای جسد و لباس‌های او تأیید کرد که مقتول کسی جز همسرش نیست. او سپس درباره ماجرای گم شدن او گفت: همسرم دندانپزشک بود و صبح روز حادثه مثل هر روز با آژانس راهی مطب شد اما چند ساعت بعد وقتی با محل کارش تماس گرفتم، متوجه شدم که اصلا به مطب نرفته است. نگرانش شدم و خاموش بودن موبایلش نگرانی‌ام را بیشتر کرد. برای همین با دوستانش تماس گرفتم اما کسی از او خبر نداشت. حدس زدم اتفاق تلخی برایش رخ داده و برای همین ماجرا را به پلیس گزارش کردم.
همسر مقتول می‌گفت که او با آژانس به محل کارش رفته بود. بنابراین مأموران راهی آژانس شدند و به تحقیق از راننده‌ای پرداختند که مقتول را سوار ماشینش کرده بود. وی گفت: آن روز وقتی خانم دکتر را به محل کارش می‌بردم، تلفنی با فردی شروع به حرف زدن کرد. بعد صدایش بلند شد و معلوم بود که از پشت گوشی در حال مشاجره با آن فرد است. سپس از من خواست مسیر را تغییر دهم و او را به ایستگاه متروی جوانمرد قصاب ببرم. وقتی به مقصد رسیدیم، پیاده شد و کمی بعد سوار یک پرشیای سفید که مردی پشت فرمان آن نشسته بود شد و من آنجا را ترک کردم.
پازل جنایت در حال تکمیل شدن بود و مأموران با حضور در ایستگاه مترو و بررسی دوربین‌های مداربسته موفق شدند پرشیای سفید را شناسایی کنند. صاحب خودرو مردی به نام سعید بود که در منطقه مشیریه دستگیر شد و پس از انتقال به اداره آگاهی اسرار جنایت را برملا کرد.
او گفت: مدتی قبل سهامی به مبلغ 120میلیون تومان خریداری کردم و پس از مدتی به پشتوانه سهام، یک وام 60میلیون تومانی گرفتم. بعد از آن تصمیم گرفتم سهام را بفروشم و به‌واسطه یکی از دوستانم، با خانم دکتر(مقتول) آشنا شدم. او سهام را خرید و پول آن را یکجا پرداخت کرد اما وقتی می‌خواستم سهام را به نامش منتقل کنم، متوجه شدم که ابتدا باید 60میلیون تومان وامی را که گرفته بودم تسویه کنم. برای تسویه وام از خانم دکتر فرصت خواستم و او هم قبول کرد. او چندبار دیگر هم به من فرصت داد اما نتوانستم وام را تسویه کنم. روز حادثه، وی با من تماس گرفت و وقتی به او گفتم هنوز وام را تسویه نکرده‌ام، عصبانی شد و گفت از من شکایت می‌کند. از او خواهش کردم که حضوری همدیگر را ببینیم و ماجرا را برایش شرح دهم. وقتی به محل قرار آمد و سوار ماشین شد، دوباره از او درخواست مهلت کردم اما دیگر حاضر نبود به من مهلت دهد. مجددا تهدیدم کرد که شکایت می‌کند و من که در یک لحظه کنترلم را از دست داده بودم، گلویش را فشار دادم و او را به قتل رساندم. بعد هم جسد را به خارج از شهر بردم و در جایی خلوت آتش زدم. به گفته سرهنگ علی ولیپور‌گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، برای او قرار بازداشت موقت صادر شد و تحقیقات تکمیلی از او ادامه‌دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید