سرقت مسلحانه پس از آزادی از زندان
پسرجوان وقتی برای فروش خودروی پژوی خود اقدام به درج آگهی در سایت دیوار کرد، فکرش را هم نمیکرد که در دام خریداران قلابی گرفتار شود. خریداران با تهدید اسلحه پسر جوان و دوست او را ربودند و همه اموالشان را به سرقت بردند.
به گزارش همشهری، هفته گذشته جوانی 20ساله و دوستش درحالیکه زخمی و وحشتزده بودند در اداره آگاهی تهران حاضر شدند تا از 2سارق مسلح شکایت کنند.
جوان 20ساله گفت: چند وقت پیش تصمیم گرفتم ماشین پژویم را بفروشم. یک آگهی در سایت دیوار گذاشتم و چندین نفر به من زنگ زدند تا اینکه یکی از آنها مبلغ قابلتوجهی برای خرید ماشینم تعیین کرد و قرار شد عصر همان روز برای بازدید ماشین به میدان آزادی بیاید. من به همراه یکی از دوستانم به سر قرار رفتم و در آنجا 2مرد سراغمان آمدند و گفتند خریدار هستند. آنها سوار ماشین شدند و از من خواستند حرکت کنم تا ببینند ماشین سالم است یا نه. هنوز مسافت زیادی نرفته بودیم که ناگهان یکی از آنها اسلحهای روی کمرم گذاشت و دیگری چاقویی روی پهلوی دوستم. آنها تهدید کردند که اگر به حرفشان گوش نکنیم، ما را به قتل میرسانند. من و دوستم از ترس جانمان تسلیم خواسته آنها شدیم و به سمت اتوبان کرج حرکت کردیم. در بین راه آنها ما را مجبور به توقف کردند و دست و پایمان را با طناب بستند. هردویمان را در صندلی عقب قرار دادند و کتکمان زدند. پس از آن به سمت کرج رفتند و حوالی گرمدره با دست و پای بسته و درحالیکه هوا تاریک شده بودند رهایمان کردند. در آن محدوده هیچکس نبود و ما قادر به حرکت نبودیم و خودمان را روی زمین میکشیدیم. تا اینکه موفق شدیم دست و پایمان را باز کنیم و با کمک رانندگان عبوری خودمان را به اداره آگاهی برسانیم.
با این شکایت، تحقیقات آغاز شد و مشخصات خودروی پژو دراختیار تمامی واحدهای گشتی قرار گرفت تا اینکه 2روز بعد خودرو در غرب تهران شناسایی شد و 2 سارق که اهل یکی از شهرهای غرب کشور بودند به دام افتادند. یکی از آنها 23ساله و دیگری 25ساله بود و داخل وسایل آنها کلت کمری و چاقو کشف شد. یافتههای کارآگاهان نشان میداد که آنها با این شیوه چندین نفر را به دام انداخته و با تهدید چاقو و اسلحه خودرویشان را سرقت کردهاند.
طراح نقشه سرقتها وقتی پیش روی بازپرس جنایی تهران قرار گرفت، چنین گفت: 5سال پیش در جریان یک درگیری خانوادگی، با همدستم جوانی را به قتل رساندیم. من به اتهام معاونت در قتل به زندان افتادم اما پس از آزادی دیگر نمیتوانستم در شهرمان بمانم. همه مرا به چشم یک قاتل میدیدند و هیچ جا برایم کار نبود. این شد که به همدستم سعید پیشنهاد سرقت دادم. او هم سابقهدار بود و 2 بار در شهرمان به اتهام سرقت و زورگیری زندانی شده بود. هر دو راهی پایتخت شدیم و طعمههایمان را در سایت دیوار شناسایی کرده و با تهدید اسلحه و چاقو از آنها سرقت میکردیم تا اینکه دستگیر شدیم. به گفته این دو سارق، آنها حدود یک هفتهای میشد که به تهران آمده و سرقتهایشان را شروع کرده بودند. آنها اعتراف کردندکه در این مدت در مسافرخانه زندگی میکردند و تحقیقات برای شناسایی همه شاکیان آنها ادامه دارد.