سناریوی سرقتهای اسکیمری در سواحل ترکیه نوشته شد
زن جوان پس از دوستی با مردان ثروتمند نقشه سرقت اسکیمری را کلید میزد
هر کدام از اعضای باند سرقت اسکیمری زندگی پرفراز و نشیبی داشتند. آنها که پس از تجربه شکستهای متعدد در زندگی، تصمیم گرفته بودند برای ساختن زندگی تازه راهی ترکیه شوند در سواحل این کشور با هم آشنا شدند و به این ترتیب باندی راه انداختند که هدف آن خالی کردن حساب طعمههایشان بود. به گزارش همشهری، تحقیقات مأموران پلیس فتای مشهد برای دستگیری این باند با شکایت مردی آغاز شد که میگفت 15میلیون تومان از حساب بانکیاش سرقت شده است. شاکی نمیدانست سرقت چگونه و توسط چهکسی انجام شده اما مأموران در جریان بررسیهای تخصصی متوجه شدند که پای یک زن در میان است. این زن لیلا نام داشت که پس از ریختن طرح دوستی با شاکی با او قرار ملاقات گذاشته و در سر قرار و بیآنکه شاکی متوجه شود، با استفاده از دستگاه اسکیمر، اطلاعات کارت عابربانک او را کپی کرده و پس از بهدست آوردن رمز کارت و ساختن کارتی شبیه کارت عابربانک شاکی، توانسته بود حساب او را خالی کند. در ادامه تحقیقات، مأموران موفق شدند سرنخهایی از این زن بهدست آورند و با زیرنظر گرفتن رفتوآمدهای او، دریافتند که او یکی از اعضای باند بزرگ سرقتهای اسکیمری است. به این ترتیب زن جوان تحت تعقیب قرار گرفت و درست زمانی که با 3عضو دیگر باند در یکی از هتلهای مشهد دور هم جمع شده بودند، پلیس وارد عمل شد و تمامی آنها دستگیر شدند. در بازجویی از متهمان معلوم شد که سردسته این باند، جوانی به نام ساسان است و تمامی اعضای باند در سواحل ترکیه با هم آشنا شده و در آنجا نقشه سرقتهای اسکیمری کشیده و برای اجرای آن راهی ایران شده بودند.
متهم تحت تعقیب
ساسان، سردسته باند، 38ساله، مجرد و اهل یکی از شهرهای غربی کشور است. او در جریان تحقیقات گفت: «چند سال پیش، برای پیدا کردن کار از شهرمان راهی تهران شدم. چون سواد چندانی نداشتم، بهدنبال کارهای عادی بودم تا اینکه از طریق یکی از دوستانم وارد کار خرید و فروش ماشین شدم. مدتها کارم همین بود. تا اینکه وقتی به یکی از استانهای غربی کشور سفر کرده بودم، مشکلاتی برایم بهوجود آمد و مجبور شدم از ایران فرار کنم و به ترکیه بروم.» مشکلاتی که ساسان به آن اشاره کرده، در حقیقت یک درگیری منجر به قتل است. پرونده او نشان میدهد که وی به اتهام شرکت در نزاع و قتل عمدی تحت تعقیب بوده و برای همین ایران را ترک کرده و به ترکیه گریخته است. او ادامه داد: مدتی در ترکیه دنبال کار بودم اما کار مناسبی پیدا نکردم. برای همین تصمیم گرفتم با کارچاقکنی برای ایرانیانی که برای تفریح به آنجا میآمدند پول دربیاورم. اگر آنها در ترکیه با مشکل روبهرو میشدند، کمکشان میکردم و در ازای آن پولی از آنها میگرفتم و روزگارم میگذشت تا اینکه با جوانی به نام سام آشنا شدم. او تعدادی دستگاه اسکیمر به من فروخت و گفت با تشکیل یک باند و استفاده از این دستگاهها میتوانم حسابهای بانکی را خالی کنم. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم با شناسایی ایرانیانی که برای کار به ترکیه آمده بودند، این باند را راهاندازی کنم.
جوان ورزشکار
اولین فردی که وارد باند ساسان شد، جوانی به نام افشین است. او والیبالیست است و 23سال بیشتر نداشت که برای ادامه ورزش حرفهای راهی ترکیه شد. در آنجا اما شرایط آنطور که تصور میکرد پیش نرفت و افشین در این مدت برای تیمهای مختلف بازی میکرد و با درآمدی ناچیزی که بهدست میآورد، زندگیاش میگذشت؛ تا اینکه با ساسان(سردسته باند) آشنا شد. او میگوید: یک روز که برای تفریح به ساحل رفته بودم با ساسان آشنا شدم. او نقشهای را که در سر داشت برایم تعریف کرد و گفت که با اجرای این نقشه ظرف مدت کوتاهی پولدار میشویم. من هم وسوسه شده و قبول کردم که عضو باند او شوم.
مرد مسافرکش
سومین عضو باند رسول، 48ساله است. او سالها پیش همراه همسر و فرزندش در یکی از شهرهای ایران زندگی میکرد تا اینکه بهخاطر اختلافاتی که با همسرش داشت، زندگیاش از هم پاشید. آنها از هم جدا شدند و همسرش سرپرستی فرزندشان را بهعهده گرفت و رسول که احساس میکرد در زندگی شکست خورده است، تصمیم گرفت برای شروع یک زندگی تازه راهی ترکیه شود. او میگوید: شنیده بودم در ترکیه اوضاع زندگی و درآمد بیشتر از ایران است. برای همین راهی آنجا شدم و مدتی دنبال کار بودم اما کاری گیر نیاوردم. در نهایت یک ماشین خریدم و با آن شروع به مسافرکشی کردم. تا مدتها کارم همین بود و درآمد ناچیزی داشتم تا اینکه یک روز که به ساحلی در ترکیه رفته بودم، با ساسان(سردسته باند) آشنا شدم. او از نقشهاش گفت و اینکه میتوانم زندگیام را دگرگون کنم و من هم قبول کردم که عضو باندش شوم.
زن جوان
اما چهارمین عضو باند سرقتهای اسکیمری زنی 30ساله به نام لیلا بود. این زن نیز پس از شکست در زندگی مشترکش، برای ساختن زندگی تازه راهی ترکیه شده بود که با سردسته باند آشنا شد. او میگوید: من در مشهد زندگی میکردم و دو بار ازدواج کردم اما هر دو بار با شکست مواجه شدم و طلاق گرفتم. پس از دومین طلاق، با همه پول و سرمایهای که داشتم به همراه یکی از دوستانم برای ساختن زندگی رویاییام راهی ترکیه شدم. در استانبول با فردی آشنا شدیم که میگفت با راهاندازی شرکتی، میتوانیم به راحتی کار کنیم و درآمد زیادی داشته باشیم. برای همین همه سرمایهمان را به آن مرد دادیم تا شرکت را ثبت کند اما کلاهبردار از آب درآمد و همه پولهایمان را بالا کشید. پس از این ماجرا افسرده شده بودم و یک روز که ناراحت و غمگین کنار ساحل نشسته بودم، با ساسان (سردسته باند) آشنا شدم. او از نقشهاش گفت و به این ترتیب عضو باند او شدم.
نقشهحساب شده
تحقیقات نشان میدهد اعضای این باند پس از آشنایی در سواحل ترکیه و طراحی نقشه سرقت، با در اختیار داشتن دستگاههای اسکیمر راهی ایران شدند تا سرقتهایشان را شروع کنند. در این میان زن جوان(لیلا) وظیفه داشت با گشتن در خیابانها و قرار گرفتن بر سر راه خودروهای مدل بالا، با مردان پولدار دوست شود. او سپس با طعمههایش قرار رفتن به سینما یا رستوران میگذاشت و هنگام پرداخت پول، رمز کارت آنها را بهخاطر میسپرد. سپس در فرصتی مناسب و ظرف چند ثانیه، کارت عابربانک آنها را در دستگاه اسکیمری که همراهش بود میگذاشت و اطلاعات آن را کپی میکرد. لیلا پس از کپی کردن اطلاعات 10کارت، دستگاه کوچک اسکیمر را در اختیار بقیه اعضای باند قرار میداد. آنها نیز با اطلاعات کپی شده، کارتی شبیه کارت طعمههایشان تهیه میکردند و با جعل مدارک شناسایی، راهی صرافیها شده و با کارت جعلی ارز میخریدند و به این ترتیب حساب طعمهها را خالی میکردند.
تحقیقات ادامه دارد
سردار محمدکاظم تقوی، رئیس پلیس خراسان رضوی با بیان این خبر گفت: متهمان با این شگرد از افراد مختلفی در مشهد و استان البرز سرقت کردهاند که تحقیقات برای شناسایی تمامی مالباختگان ادامه دارد. او ادامه داد:پس از دستگیری این باند معلوم شد که زن جوان(لیلا) به تازگی اطلاعات کارت مردی را کپی کرده که با اقدام سریع پلیس، از سرقت 30میلیون تومان موجودی حساب این مرد جلوگیری شد. رئیس پلیس خراسان رضوی افزود: از این باند 3دستگاه اسکیمر و چاپگری که آنها برای جعل کارت و مدارک استفاده میکردند کشف شد و متهمان در اختیار دادسرا قرار گرفتند. وی در هشدار به شهروندان گفت: کلاهبرداران اسکیمری درصورتی موفق به اجرای نقشه خود میشوند که رمز کارت طعمههایشان را بدانند. پس اگر هنگام خرید خودتان رمزتان را وارد کنید، در دام آنها گرفتار نخواهید شد.