جنایت بر سر تقسیم پول دزدی

چند روز پیش وقتی مأموران پلیس پایتخت سارق مسلحی را دستگیر کردند که از فروشندگان گوشی‌های گران‌قیمت در سایت دیوار سرقت می‌کرد، کسی تصورش را هم نمی‌کرد که این سارق مسلح راز جنایتی هولناک را در سینه دارد. او در جریان بازجویی‌ها اعتراف کرد که همدستش را بر سر تقسیم پول دزدی به قتل رسانده است.

به گزارش همشهری، ساعت ۳ بامداد ٢٧ آبان، فردی با اورژانس تماس گرفت و گفت هنگام عبور از خیابان باقرخان پسری جوان را دیده که تیرخورده است. پسر جوان از ناحیه پهلو گلوله خورده بود که به بیمارستان امام خمینی(ره) منتقل شد اما پیش از اینکه جانش را از دست بدهد توانست اسم و فامیلش را بگوید.

با مرگ جوان مجروح ماجرا به قاضی مرادی، بازپرس ویژه قتل و مأموران کلانتری ١٤٨ انقلاب گزارش شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که مقتول جوانی ٢٥ ساله و ساکن جنوب تهران است. خانواده‌اش به مأموران گفتند که وی ٢٦ آبان‌ماه به همراه یکی از دوستانش به نام مراد از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. به این ترتیب مراد به‌عنوان تنها مظنون جنایت تحت تعقیب قرار گرفت اما سرنخی از او نبود.

سارق مسلح

درحالی‌که دستگیری مراد در دستور کار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته بود، مشخص شد که او شامگاه ٢٨ آبان‌ماه به اتهام سرقت مسلحانه گوشی‌های گران‌قیمت دستگیر شده و هم‌اکنون در اختیار مأموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران است. شگرد او اینگونه بود که با همدستی دوستش، فروشندگان گوشی‌های گران‌قیمت را در سایت دیوار شناسایی می‌کرد و برای خرید با آنها قرار می‌گذاشت اما سر قرار با تهدید اسلحه، گوشی را سرقت می‌کرد.

کارآگاهان در ادامه به بازجویی از مراد پرداختند اما وی اصرار داشت از ماجرای قتل دوست 25ساله‌اش بی‌خبر است. در نهایت اما وی لب به اعتراف گشود و راز جنایت را فاش کرد. او در بازجویی‌های اولیه مدعی شد که هنگام بازی با اسلحه، گلوله‌ای از آن شلیک شده و جان دوستش را که در جریان سرقت‌های مسلحانه همدستش بوده، گرفته اما بعد اقرار کرد که بر سر تقسیم پول دزدی با هم جرو بحث کرده‌اند و او ناخواسته دست به جنایت زده است. به گفته سرهنگ علی ولیپورگودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعترافات متهم، تحقیقات تکمیلی از او، هم درباره جنایت و هم درخصوص سرقت‌های مسلحانه ادامه دارد.

جزئیات جنایت

متهم به قتل ٣٤ ساله است. او پیش از این یک‌بار به اتهام زورگیری دستگیر شده و به زندان رفته است، می‌گوید که از وقتی در دام شیشه گرفتار شده زندگی‌اش تباه شده است.

از روز جنایت بگو. چه شد که جان همدست ات را گرفتی؟

نمی‌خواستم او را بکشم. دعوایمان شد و بگو مگو کردیم. درگیری‌مان بر سر تقسیم پول دزدی بود. من سهم بیشتری می‌خواستم چون اسلحه دست من بود. در واقع جرم من بیشتر بود و باید سهم بیشتری می‌گرفتم اما همدستم زیر بار نمی‌رفت و می‌گفت باید مساوی تقسیم شود. من هم برای اینکه تهدیدش کنم اسلحه را به سمتش نشانه گرفتم اما نمی‌دانم چه شد که ناگهان گلوله‌ای شلیک شد و به پهلویش اصابت کرد. شاید از شدت عصبانیت دستم روی ماشه رفته و گلوله شلیک شده است.

بعد چه کردی؟

می‌ترسیدم خودم او را به بیمارستان برسانم. برای همین مقابل بیمارستان رهایش کردم و به اورژانس زنگ زدم.

چند وقت بود که باند سرقت تشکیل داده بودید؟

من و همدستم (مقتول)، در یک محل زندگی می‌کردیم و از اواسط آبان به پیشنهاد من دست به سرقت ‌زدیم.

از چند نفر سرقت کردید؟

فقط 2نفر. بعد از سرقت دوم گیر افتادم.

چطور گیر افتادی؟

فردای آن شبی که همدستم کشته شد، سوار ماشینی بودم که با آن یکی از سرقت‌ها را انجام داده بودم. راستش من و پدرم در یک نمایشگاه خودرو کار می‌کنیم و من از آنجا 2خودروی تیبا و پژو که صاحبانشان برای فروش به نمایشگاه سپرده بودند برداشتم و با آنها سرقت‌ها را انجام دادیم. مالباخته‌ها شماره پلاک ماشین را به پلیس داده بودند و همین شد که دستگیر شدم. حالا هم به‌خاطر قتل همدستم عذاب وجدان دارم.