دوره تنفس در مدیریت جدیدکلانشهرتهران
مهرداد مال عزیزی | معمار و شهرساز
رشد سخت افزاری 40ساله تهران و گسترش بیخاصیت همه جانبه آن، بیش از یک پنجم جمعیت کشور را به سوی خود کشاند و دیری نپایید که لایه تراکم جمعیت، لایه آلودگی هوا، لایه ترافیک و لایه توزیع ناعادلانه خدمات شهری بر پیکر بیبنیه تهران تنیده شدند. در این مدت هیچگاه برنامههای مدیریت شهری تهران مبتنی بر اصول علمی بارگذاری جمعیت و فعالیت به نسبت منابع محیط طبیعی و جغرافیای پهنه استقرار نبوده و سیاستزدگی و ناکارآمدی مدیریتها، تودهای از آهن و آسفالت و بتن را در پهنهای 730کیلومترمربعی انباشتند و روزبهروز گره بر گره مشکلات تهران افزودند. در این مدت نهتنها فرصتهای بیبدیل جغرافیای کوهپایهای تهران و اختلاف ارتفاع یک کیلومتری سر و ته آن تقویت نشد بلکه تودهگذاری جمعیتی بالغ بر 12000نفر در کیلومترمربع، لایههای بیمارگونهای را بر جان و کالبد و رخساره تهران کشید. سازمان فضایی مناطق و محلات بیجهت بهم ریختند و کانونهای قومی و صنفی از هم گسیختند و الگوهای فرهنگ و مرام دچار بیتکلیفی شدند.
درمدیریتهای کلانشهرتهران در 40سال گذشته، افزایش زلزلهوار جمعیت تهران در حالی رخ داد که از تجربه 100کلانشهر نخست جهان با متوسط جمعیت 2000نفر در کیلومترمربع الگوبرداری نشد و هیچ دغدغه و ملاحظهای بر قوانین جلوگیری از استقرار جمعیت در شعاع 150کیلومتری و صنایع در 120کیلومتری تهران صورت نگرفت. در این مدت، قامت ناکارآمد و سیاستزده برنامههای مدیریت شهری در هجمه پرماجرای تقسیمات جدید استان تهران و البرز و تشکیل شهرهای اقماری و فرمانداریهای جدید پیرامونی، ملاحظات نصف و نیمه خود به مطالعات نیمه جان «مجموعه شهری تهران» و طرحهای بالادست را نیز کنار نهاد و در سردرگمی بین حدود مناطق و محلات، در سرریز جمعیت و فعالیت دو برابری روزانه تهران، افسار هدایت و ساماندهی را از کف داد تا جایی که مدیریت آب منطقهای از فاجعه قریبالوقوع بیآبی تهران و مدیریت محیطزیست از بحران در حال وقوع آلودگیهای زیستی تهران خبر میدهند. در سال1352قانون نظارت بر گسترش شهر تهران به تصویب مجلس سنا رسید. این قانون بهرغم 5ماده و 2تبصره کلی خود، از ظرفیتهای مدیریتی بالایی در تنطیم جمعیت و فعالیت محدوده شهر تهران برخوردار بود که میتوانست الگوی سایر شهرهای بزرگ کشور نیز محسوب شود.
بهرغم تلاش وزارتخانههای مربوطه در احیای دوباره آن هنوز هیچ متولی و هیچ برنامهای درصدد مهار انفجار در حال وقوع جمعیت و رشد قارچگونه تهران نبوده است. انتصاب نخستین مدیر علمی کلانشهر تهران با تحصیلات مرتبط، به منزله پزشکی است که با تخصیص یک دوره تنفس در هر نوع بارگذاری جدید در عرصههای شهری تهران، در شرایط اشباع مالامال جمعیت و فعالیت وضع موجود، ابتدا با آزمایشهای پاراکلینیکی در تشخیص لایههای تراکم جمعیت، آلودگی هوا، ترافیک و لایه توزیع ناعادلانه سرانههای شهری که 40سال بر پیکر ورم کرده تهران تنیده شدهاند، مرحله شناخت فرصتها و تهدیدها را در فضایی عالمانه برنامهریزی میکند و قبل از هر تودهگذاری پرحادثه دیگری مشابه گذشته، به زنگ زدایی و پیرایش و آرایش آنچه تهران را زشت نمود میپردازد. بدیهی است انتظاری بیش از آنچه درانجام طرحهای مداخله جویانهای که بدون بیهوشی و تجویز داروهای تقویتی به جراحی اتوبان صدر و برجسازیهای مناطق شمالی و تولید سکونتگاههای جدید و مسکن مهرو تخریب باغات و خرد کردن پلاکهای درشت و تولید بافتهای فرسوده جدید.... رخ داد از مدیران آنها نمیرفت. قطعا فرصت دوره تنفس در مدیریت جدید کلانشهرتهران و رفع تهدیدات چند دهه گذشته از تولید و تزریق هر تودهگذاری و بارگذاری جدید در جلب وفاق ملی نیز مؤثرتر خواهد بود. امتحان کنیم.