کتاب
قفسه
... آیا نویسنده آدمها را شیء نمیبیند؟ راستش اغلب همینطور است، چون مجبور است از آنها فاصله بگیرد تا بتواند فرزند کلی یا معشوق کلیشان کند، اما در عین حال چون میخواهد آنها را از درون هم ببیند، پس میشوند همان فرزندی که منحصربه فرد است که او را متناقض نشان میدهد: هم پدری است مهربان هم خشن، هم معشوقی وفادار هم فراموشکار. دست آخر این حرفها برای نزدیکان و خانواده رنجآور است و ربطی به عالم نقد ندارد. از من میشنوید هیچ وقت پسر یا زن یا شوهر و حتی دوست یک نویسنده نشوید. دوری و دوستی
آینههای دردار - هوشنگ گلشیری
در همینه زمینه :