• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
چهار شنبه 20 دی 1396
کد مطلب : 3824
+
-

قاتل مسلح، سکوت 2ماهه‌اش را شکست

قتل
قاتل مسلح، سکوت 2ماهه‌اش را شکست

با گذشت حدود 3ماه از پیدا شدن جسد جوانی که به ضرب گلوله در ماشینش به قتل رسیده بود، عامل جنایت دستگیر شد. متهم مدعی است به‌خاطر بدهی یک میلیون تومانی‌اش، دوستش را به قتل رسانده است.

به گزارش همشهری، نیمه‌شب 29مهرماه جسد غرق خون جوانی پشت فرمان خودروی پژو٢٠٦ او در نازی‌آباد پیدا شد. مرد جوان به ضرب گلوله به قتل رسیده بود و در تحقیقات معلوم شد که گلوله از فاصله‌ای نزدیک به سمت راست سرش شلیک شده و حدود 2ساعت از مرگش می‌گذرد. در ادامه هویت مقتول به نام حامد، 36ساله شناسایی شد. او در بازار پارچه‌فروشان مغازه داشت و کارآگاهان متوجه شدند که وی آخرین بار با یکی از دوستانش به‌نام حسین 32ساله در تماس بوده است. از سوی دیگر خانواده مقتول به مأموران گفتند که حامد قبل از پیدا شدن جسدش برای پیگیری طلبش با دوستش حسین قرار داشته است. با این اطلاعات، مرد جوان مدتی بعد در محل زندگی‌اش که نزدیک به محل جنایت بود دستگیر شد. اگرچه شواهد علیه او بود اما وی ادعا می‌کرد که بی‌گناه است.

اقرار به جنایت

بازجویی از متهم دستگیر شده در نهایت به کشف معمای جنایت منجر شد. او پس از گذشت 2ماه، سرانجام 18دی‌ماه لب به اعتراف گشود و اعتراف کرد که یک میلیون تومان به مقتول بدهکار بوده و نتوانسته بود این پول را جور کند و برای همین وی را به قتل رسانده است. به گفته سرهنگ حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، متهم با دستور قاضی جنایی، جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

جنایت مرد ورشکسته

حسین متاهل است و در جنوب تهران زندگی می‌کند. او می‌گوید وضع مالی نسبتا خوبی داشته اما مدتی قبل ورشکسته و از آن زمان زندگی‌اش دگرگون شده. گفت‌وگو با او را در ادامه می‌خوانید.

فقط به‌خاطر بدهی یک میلیونی دست به جنایت زدی و انگیزه دیگری نداشتی؟

شاید تا قبل از اینکه ورشکست شوم، یک میلیون تومان برایم پولی نبود اما زندگی من از وقتی ورشکست شدم شکل دیگری گرفت، به حدی که هزار تومان هم برایم ارزش زیادی داشت.

به خاطر مشکلات مالی از مقتول پول گرفتی؟

بعد از اینکه بیکار شدم تصمیم گرفتم با ماشینم مسافرکشی کنم تا خرج زندگی‌ام تأمین شود. اما از شانس بد من ماشینم هم خراب شده بود و نیاز به تعمیر داشت. همین شد که به سراغ حامد (مقتول) رفتم. حامد از دوستانم بود و قبلا هم در محله ما زندگی می‌کرد. وضع مالی خوبی داشت و چندین بار پیش آمده بود که از او پول قرض گرفته بودم. این‌بار هم سراغ او رفتم و یک میلیون تومان از وی قرض گرفتم تا ماشینم را تعمیر کرده و با آن مسافرکشی کنم.

بعد چه شد؟

بدبیاری پشت بدبیاری. پول را قرض کردم، ماشین را تعمیر کردم و با خودم گفتم ظرف مدت کوتاهی پول حامد را جور می‌کنم و بر‌می‌گردانم اما از شانس بد من تصادف شدیدی کردم. به‌حدی که دیگر نمی‌شد با ماشین مسافرکشی کرد. بیکار شدنم از یک سو و بدهی یک میلیونی به مقتول از سوی دیگر، آرامش مرا سلب کرده بود.

از قبل نقشه قتل او را کشیده بودی؟

نه قصد کشتن او را نداشتم، اما هربار که مقتول را می‌دیدم، حرف‌های عجیبی به من می‌زد و شرایط سختی پیش رویم قرار می‌داد. حتی اعضای خانواده‌ام هم درگیر این موضوع شده بودند. او مدام پیگیر طلبش بود تا اینکه شب حادثه بار دیگر برای گرفتن طلبش به مقابل خانه ما آمد و از من خواست تا هرچه زودتر این پول را جور کنم. وقتی شرط عجیبش را مطرح کرد بیشتر عصبانی شدم و آنجا بود که نقشه قتل را کشیدم.

شرط عجیبش چه بود؟

خصوصی است.

از جزئیات جنایت بگو؟

شب حادثه وقتی به مقابل خانه‌ام آمد، گفتم که به زودی پولش را می‌دهم و او هم قبول کرد و رفت. من هم اسلحه کلت کمری که در خانه داشتم را برداشتم و او را تعقیب کردم. کمی جلوتر دیدم کنار خیابان ایستاده و با موبایلش پیامک می‌فرستد. سوار ماشین مقتول شدم و از او خواستم به من مهلت بدهد اما شرایط سختی برای تسویه حساب مالی پیش‌رویم گذاشت. از او خواستم حرکت کند، به محض اینکه راه افتاد، ناگهان اسلحه را از زیر لباسم خارج کرده و به سمت او شلیک کردم.

بعد چه کردی؟

اسلحه را داخل سطل زباله انداختم و به سرعت به خانه برگشتم.

اسلحه را چطور تهیه کردی؟

یک‌ماه پیش در جنوب تهران، آن را از فردی خریده بودم و در خانه‌ام نگهداری می‌کردم.

این خبر را به اشتراک بگذارید