
سرمایههای اجتماعی

شهلا کاظمیپور/ جامعهشناس
مشکلات اقتصادی حادث هستند به این معنی که ممکن است تداوم نداشته باشند. از این رو وقتی از تبعات این مشکلات سخن میگوییم، باید در نظر داشته باشیم که با رفع چنین مشکلاتی این تبعات هم بلاموضوع میشوند یا به حداقل میرسند. نکته مهمی که در این زمینه باید به آن توجه کرد، این است که در صورت تداوم مشکلات اقتصادی، سرمایههای اجتماعی از جمله اعتماد عمومی لطمه خواهد خورد. اعتماد عمومی با پرکردن خلأهای اجتماعی و امنیت پایدار به دست میآید. طبیعتا وقتی فشارهای اقتصادی موجب قانونگریزی افراد در هر جامعهای شود، این سرمایه مهم اجتماعی نیز دستخوش تزلزل میشود. معمولا در شرایط عادی، جامعه تلاش میکند زیربناهای اجتماعی را تقویت کند. این زیربناها با بیثباتی اقتصادی صدمه میخورند.
بنابراین باید نهایت دقت برای محافظت از آنها اعمال شود. چنانکه گفتم، مهمترین این زیربناها سرمایههای اجتماعی یعنی اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و مشارکتهای اجتماعی است.
اعتماد اجتماعی از گروههای کوچک در جامعه به کل آن تعمیم مییابد؛ یعنی در خط سیر ایجاد تا تقویت آن ما خانوادهها، همکاران، هممحلهایها، همشهریان و هموطنان را در کنار هم میبینیم.
چنین اعتمادی در این گستره حمایت افراد از هم و از کل مجموعه را میآفریند و نتیجه آن مشارکتی میشود که در مدرسهسازی، شرکت در انتخابات، کمک به رفع مشکلات در سطوح گسترده ملی و... خود را نشان میدهد. همانطور که چنین سرمایههایی در وضعیت بیثباتی اقتصادی در معرض آسیبند، با برنامهریزیهای دقیق و علمی میتوانند به عنوان یک پشتوانه عظیم برای رفع مشکلات به کار آیند و در روزهای سخت، مسئولان و برنامهریزان روی کمک آن حساب باز کنند.