اظهارات اخیر محسن رفیق دوست درباره ضرورت پیاده شدن عدهای از قطار انقلاب با سخنان روز گذشته علیرضا زاکانی گره خورد که برخی چهره های انقلاب را مقابل مکتب امام معرفی کرده بود. رفیق دوست مسئول تدارکات سپاه در دوران دفاعمقدس در گفتوگویی که اخیرا داشته است، میگوید «هنوز یک عده ماندهاند که باید از این قطار پیاده شوند؛ آنهایی که معتقدند ما به بنبست رسیدهایم». مقصود گوینده از کسانی که از بنبست سخن میگویند، دقیقا مشخص نیست. اما اشارات وی نشان میدهد که این افراد گرایش به «غرب و اروپا» داشته و از موضوع «مذاکره با آمریکا» استقبال میکنند. مشابه سخنان رفیقدوست را علیرضا زاکانی با لحنی صریحتر و با اشاره به برخی مصادیق بر زبان رانده است. عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در گفتوگو با برنامه «رودررو»، با ترسیم ویژگیهای مکتب امام، مدعی شده که موسوی، خاتمی، هاشمی، احمدینژاد، روحانی و سیدحسن خمینی در مقابل مکتب امام تعریف میشوند و علی لاریجانی نیز در ویژگیهای مربوط به مکتب امام، لنگ میزند.
حرکت در مسیر مخالفان انقلاب
آذر منصوری فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگو با «همشهری» با اشاره به مبانی انقلاب اسلامی که میزان را رأی و نظر مردم میداند، گفت: امام در اوایل انقلاب به این موضوع تأکید کردند که مردم ولی نعمتان ما هستند. بر این اساس وارث انقلاب اسلامی مردم ایران هستند. اینکه جریان و گروهی بخواهد خود را سردمدار و علمدار این انقلاب بداند، با مبنای فکری انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی در تناقض قرار دارد. عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت افزود: این رویکرد که باید افرادی را از قطار یا کشتی انقلاب پیاده کنیم، دامن زدن به دودستگیها و تلاش برای ممانعت از جذب حداکثری و تبدیل مخالف به منتقد و تبدیل منتقد به موافق است. این فعال سیاسی افزود: قاطبه دلسوزان کشور امروز از ضرورت تفاهم ملی و گفتوگوی ملی سخن میگویند و عقلای جریانهای سیاسی بر شکلگیری تفاهم ملی تأکید میکنند تا از گذر آن بتوان به یک درک مشترک از رهیافت برای برونرفت از مشکلات کشور دست یافت. به گفته منصوری، هیچ جریان و گروهی نمیتواند داعیهدار انقلاب و کشور باشد و بخواهد گروه دیگری را از انقلاب و کشور جدا کند.
پیادهشدن از قطار با «جذب حداکثری» تناقض ندارد
ناصر ایمانی از فعالان سیاسی اصولگرا هم در گفتوگو با «همشهری» گفت: پیاده کردن افراد از قطار انقلاب بهمعنای محاکمه آنها نیست بلکه بهمعنای خروج برخی افراد از قدرت سیاسی است که کلیت نظام جمهوری اسلامی، سیاستهای رسمی و اصول قانون اساسی آن را قبول ندارند. وی با بیان مثالی گفت: رئیسجمهور و معاون اول ایشان از مدیرانی که انگیزه یا توانایی کار ندارند، میخواهند صندلیهای خود را ترک کنند. در اینجا نمیتوانیم بگوییم که براساس اصل «جذب حداکثری» اجازه بدهیم مدیران ناکارآمد بهکار خود ادامه بدهند! به گفته ایمانی، در سطح سیاسی هم اینگونه است که برخی افراد انگیزه لازم را برای پایبندی و همراهی با مبانی و اصول انقلاب ندارند و نباید در قدرت حضور داشته باشند. این با موضوع «جذب حداکثری» تناقضی ندارد. این فعال سیاسی اصولگرا بر این باور است افرادی که همراهی و همسویی لازم را با سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی و مبانی انقلاب اسلامی (مانند اصل اسلامیت، جمهوریت و ولایت فقیه) ندارند، نباید در قدرت و تصمیمگیریها حضور داشته باشند اما آنها میتوانند بیرون از قدرت فعالیت سیاسی خود را داشته باشند و انتقادات خود را نسبت به روشها و سیاستهای نظام مطرح کنند.
حمله به مسافران قطار انقلاب
در همینه زمینه :