
زندگی تکنفره در تهران بیشتر متعلق به کدام گروههای جامعه است؟
تکزیستی پول میخواهد
گپوگفت با امیدعلی احمدی،جامعهشناس درباره زندگی مجردی در پایتخت ایران

مریم سمائی
طبقه اجتماعی در انتخاب شیوه زندگی بسیار مؤثر است. طبق تحقیقات صورتگرفته 80درصد جوانانی که زندگی مجردی را انتخاب میکنند از خانوادههای مرفه یا متوسط رو به بالا هستند. فرزندان خانوادههای کمدرآمد درصورتی که به سمت زندگی مجردی کشیده شوند بیشتر بهصورت گروهی یا دستهجمعی زندگی میکنند چرا که هزینههای تأمین زندگی مجردی را ندارند.
در سالهای اخیر گرایش به سمت زندگی مجردی بهویژه در کلانشهرها رو به افزایش است؛ دوری از نظارت والدین و سختگیریهای آنها، شکاف بین نسلی، دستیابی جوانان به سطحی از درآمد و تحصیلات که زندگی مجردی را برایشان امکانپذیر میکند، فرار از اصرار برای ازدواج، اشتغال یا تحصیل در شهری دیگر و... از دلایل تمایل به تنهازیستی یا همان زندگی مجردی است.
درحال حاضر بیشتر پسرانی که تنها زندگی میکنند انگیزه خود را از زندگی مجردی، آزادی و استقلال عنوان میکنند اما انگیزه دختران بیشتر مسائل تحصیلی و کاری است. دختران اغلب برای تحصیل یا کار به شهری دیگر سفر میکنند و زندگی مجردی دارند اما پسرها در همان شهری که خانوادهشان زندگی میکنند زندگی مجردی را برمیگزینند.
امیدعلی احمدی -جامعهشناس خانواده- درباره زندگی مجردی به درنگ میگوید: «بخش بزرگی از جمعیت مردان و زنان که تنهازیستی را در شهر تهران انتخاب میکنند کسانی هستند که از شهرستانها برای پیداکردن کار به تهران مهاجرت کردهاند. اینها عمدتا گروههایی هستند که از درآمد خوبی برخوردارند اما کارشان موقتی است و امکان ازدواج ندارند. گروه دیگر کسانی هستند که از خانواده خود به دلایل مختلفی ازجمله اختلافات، فشارها برای همسازی و هماهنگی هنجاری یا فشار برای ازدواج و... جدا شدهاند و بهصورت تنها زندگی میکنند. گروه سوم از تکزیستان کسانی هستند که بهدلیل ازدواج ناموفق و جداشدن مجبورند که خانه تکی داشته باشند و بهصورت مجردی زندگی کنند. بیشتر این افراد شاغل هستند و میتوانند هزینههای خود را تأمین کنند. دانشجویان هم گروه دیگری هستند که مجردی قطعی ندارند اما در دوران دانشجویی زندگی مجردی و مستقل را انتخاب میکنند».
او با اشاره به شرایط اقتصادی حال حاضر و بالارفتن هزینهها در پایتخت میگوید: «هماکنون قشر کارگر مهاجری که به تهران آمده با حقوق روزانهای که دریافت میکند قادر به تأمین هزینههای زندگی در تهران نیست و معمولا به حاشیه شهر کشیده میشود. با این تفاسیر میتوان گفت امروزه کسانی میتوانند در تهران زندگی مجردی داشته باشند که حداقل درآمدی برای تأمین مسکن داشته باشند. بهعنوان مثال کارمندانی که حقوق بالا و ثابت دارند و کسانی که از خانه پدری جدا شدهاند اما کمک هزینه دریافت میکنند، میتوانند در تهران به زندگی مجردی ادامه دهند. با توجه به شرایط اقتصادی زندگی مجردی دانشجویان هم کاهش پیدا کرده و اغلب در خوابگاهها مستقر میشوند».
این جامعهشناس خانواده معتقد است که تقاضا برای زندگی مجردی در شهر تهران کاهش پیدا نکرده حتی بیشتر هم شده اما شرایط تأمین هزینهها فراهم نیست و بهدلیل افزایش هزینهها افراد تکزیست مجبورند به حاشیه شهر مهاجرت کنند یا زندگی گروهی را تجربه کنند.
علی احمدی میگوید: «به عقیده من اگر افراد بتوانند اشتغال و رفاه خود را تأمین کنند حجم زندگی مجردی نسبت به گذشته افزایش پیدا میکند؛ بهعنوان مثال بسیاری از زنان بهدلیل وابستگی به همسر و نداشتن استقلال مالی ناچار به ماندن در زندگی خانوادگی هستند. اگر این افراد توانایی تأمین زندگی را داشته باشند ممکن است آمار طلاق بالاتر برود و این افراد به زندگی مجردی روی بیاورند».
او با تأکید بر اینکه یکی از دلایل گسترش زندگی تکزیست و مجردی ناشی از شرایط ساختاری آموزش عالی کشور و اشتغال است، توضیح میدهد: «در گذشته هم افراد زیادی برای پیداکردن شغل به شهرهای بزرگ مهاجرت میکردند و زندگی مجردی داشتند اما آنچه نسبت به گذشته متفاوت شده، نگاه جوانان به مسئله ازدواج است. بعضی از جوانان اعتقادی به ازدواج ندارند و مناسبات همباشی را برمیگزینند یا از آن هم گریزانند و زندگی تکزیستی دارند. از سوی دیگر بعضی مسئولیتپذیر نیستند و نمیخواهند زیر بار ازدواج بروند یا احساس میکنند که نمیتوانند هزینههای زندگی متاهلی را تأمین کنند، بنابراین اولویت زندگیشان چیزی غیراز ازدواج است».
علی احمدی حرفهایش را با آماری درباره آدمهای مجرد و زندگی مجردی تمام میکند. او میگوید: «طبق بررسیهای انجام شده تعداد زنان مجرد در کشور بیشتر از مردان است اما زندگی مجردی در مردان بیشتر است چرا که شرایط زندگی مجردی برای خانمها چندان فراهم نیست».