از مهمترین مباحث مطرح شده در حوزه فرزندخواندگی، بحث نظارت است؛ اینکه خانوادهها بهخوبی از کودکان تحت نظر بهزیستی که به فرزندی پذیرفته شدهاند، مراقبت کنند. در این مورد مهشید موقر -معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران- موضوع نظارت سازمان بهزیستی بر این فرایند را چنین توصیف میکند: «برخلاف دیگران که مراحل نظارت بهزیستی را دومرحله میدانند، من معتقدم که ما در چهارمرحله نظارت میکنیم؛ نخستین مرحله، دقت در انتخاب بهترین خانوادهها برای نگهداری از این فرزندان است. در این مرحله، برای کارشناسان خودمان جلسات عمومی و خاص روانشناختی و علمی و تخصصی برگزار میکنیم که بیاموزند خانوادهها را از چه جهاتی باید بررسی کنند تا به بهترین گزینه برسند. این مرحله، شامل جلسات پیش از کمیته تخصصی فرزندخواندگی و نیز برایند جلسات این کمیته در هر استان است که کارشناسان ما را به این مهارت میرسانند که چطور باید انتخاب بهتری از بین خانوادههای متقاضی داشته باشند. در این مرحله، جایگاه و سطح اجتماعی و صلاحیت رفتاری و ارتباطی خانوادهها برایمان فوقالعاده مهم است. در مرحله دوم، حکم ششماهه آزمایشی ابلاغ میشود تا فرزند نزد خانواده متقاضی حضور داشته باشد. همکاران ما نیز بهصورت حضوری و غیرحضوری، مستقیم و غیرمستقیم وضعیت فرزند را رصد میکنند. اگر در این مرحله، نیاز باشد خانواده را به مشاور ارجاع میدهیم تا مجددا تحت مشاوره قرار بگیرند. در این مرحله، حکم دادگاه مبتنی بر تأییدیه بهزیستی است. بعد از این مرحله نیز، در 5سال اول رصد بهصورت مستمر انجام میشود و گزارشهایی تهیه میشود. تا پایان 18سالگی نیز، رصدهای بهزیستی کماکان ادامه دارد. ما حتی از خانوادهها میخواهیم که درصورت ترک کشور به مقصد کشوری دیگر برای مهاجرت و زندگی، مراتب را اطلاع بدهند تا ما از طریق کنسولگری ایران در آن کشور، پیگیر وضعیت این فرزندان باشیم».
روایت جالب دیگر معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران، مربوط به دلایل بازگشت فرزندخوانده ها به بهزیستی است. در ابتدا از آمار 20درصدی یکی از کارشناسان صحبت میکنیم.اومیگوید: «20درصد رقم بالایی است. بعید میدانم درست باشد. البته ما در حال بررسی هستیم و هنوز به آمار دقیق نرسیدهایم. در سال 96، استان تهران 504مورد فرزندخواندگی داشته است. در این سال تنها 9مورد بازگشتی داشتهایم. این 9مورد هم مشخص نیست که مربوط به کدام سالهاست و نمیشود نسبت گرفت. بازگشت این کودکان هم دلایل مختلف دارد. ازجمله اینکه خانوادهها بههر دلیلی نمیتوانند با فرزند جدید سازگاری داشته باشند. این مشکل مخصوصاً در فرزندانی با سنین بالاتر از 3-2سال بیشتر اتفاق میافتد. این کودکان چون خاطرات بیشتری در ذهن دارند، سازگاری برایشان سختتر است. از دلایل دیگر، طلاق بین زوجین است. البته اگر زوجین مابین خود به توافق برسند که کدامیک فرزند را سرپرستی کند، درست مثل فرزند واقعی برخورد میشود. اما اگر هیچکدام حاضر به سرپرستی نباشند، کودک به سازمان بازمیگردد. دلیل بعدی آن است که ما در ابتدا همه شرایط پزشکی کودکان بیمار را توضیح میدهیم، اما برخی از بیماریها در سنین بالاتر خود را نشان میدهند. در این صورت ممکن است خانوادهها نتوانند با این وضعیت کنار بیایند. البته خانوادههایی هم بودهاند که مثلاً بعد از اینکه کودکی را به فرزندخواندگی گرفتهاند، صاحب فرزند هم شدهاند، اما کودکی که از بهزیستی آوردهاند بعدها دچار بیماری سیپی یا فلج مغزی شده است. اما این خانواده کودک را نگه داشتهاند و حتی بچهدار شدن خودشان را از برکت حضور او میدانستند. از دیگر دلایل بازگشت کودکان، فوت یک یا هر دو والدین است؛ حالا بهواسطه تصادف یا هر اتفاق دیگری. دلیل آخر هم ربطی به پدر و مادر جدیدشان ندارد بلکه پدر و مادر بیولوژیکشان پیدا شده و دادگاه حکم صادر میکند که فرزند به خانواده بیولوژیک سپرده شود. در این صورت حکم فرزندخواندگی فسخ میشود».
یکشنبه 13 آبان 1397
کد مطلب :
36454
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/v5Er
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved