معلمی بود، کودکی 3 ماه پیش او بود. از «الف چیزی ندارد» نگذشته بود.
پدر کودک آمد که «ما در خدمت تقصیر نمیکنیم و اگر تقصیر رفت فرما که زیادت خدمت کنیم.»
گفت: «نی، از شما تقصیری نیست، اما کودک از این نمیگذرد.» او را پیش خواند و گفت: «بگو الف چیزی ندارد.» گفت: «چیزی ندارد.» الف نمیتوانست گفتن. معلم گفت: «حال این است که میبینی چون از این نگذشت و این را نیاموخت من وی را سَبَقِ نو (درس جدید) چون دهم؟»
فیهمافیه - مولوی
تکرار درس الف
در همینه زمینه :