شهروندان تغییر شیوه میخواستند نه تغییر مدیریت
حامد فوقانی | خبرنگار
صحبت از حقوق شهروندی در میان است؛ شهروندانی که سالهاست هزینههای زندگی در شهر را میپردازند ولی بهواقع کمتر مورد توجه قرار گرفته و میگیرند. بهطور نمونه پایتختنشینان نزدیک به دو دهه تاوان شهرفروشی را پرداخته و صبر کردند تا مدیریت باثباتی امور را بهدست بگیرد که اولویتش کسب درآمد از طرق دیگر یعنی پایدار باشد. مردم طی دهه 80 و ابتدای دهه جاری هرگاه فریاد برمیآوردند که بلندمرتبههای بتنی نفسمان را گرفته، از مسئولان رده بالا پاسخ میشنیدند: «هزینههای اداره شهر بالاست. پس چطور منابع مالی لازم را تامین کنیم؟» با وجود این مردم صبور باز هم تحمل کردند و رنج آلودگی هوا، ترافیک و برجهایی که بر خانهشان سایه میانداخت را به جان خریدند و هزینه اداره شهر را پرداختند تا شیوه مدیریت تغییر کند؛ ولی این بدان معنا نبود که مدیریت شهر دائما تغییر کند. بنده بهعنوان نگارنده این متن خوب به یاد دارم که سال 94شهروند ساکن محله اقدسیه با روزنامه تماس گرفته بود و از ساخت یک مرکز تجاری هیولا درست در پایین پارک نیاوران گلایه میکرد و میگفت: «چطور مجوز احداث بنایی را صادر کردهاند که به نمای شهری و فضای سبز اطرافش آسیب میرساند؟ امیدوارم مدیریت شهری تغییر کند و سالها با شیوهای دیگر و بهتر ادامه فعالیت دهد.» و همان سال به یاد دارم که چطور شهروندان محله لب خط منطقه 18از فضای ناامن اطراف خطوط ریلی گلایه میکردند. حالادرصورتیکه چند روزی است با پیگیری شهردار، قطار ساماندهی این فضا به راه افتاده اما گویا باید منتظر تغییر مدیریت شهری و البته به تعویق افتادن طرح باشند.
اکنون باید از مسئولان پرسید که آیا شهروندان و آرای بینظیری را که در 29اردیبهشت 96 به صندوق ریختهاند در تصمیمات خود لحاظ میکنند یا نه؟ شاید بد نباشد برای این منظور کمی اصول مدیریتی مرور شود؛ از اصول مدیریت سنتی گرفته تا اصول نوین مدیریتی. همانطور که هنری فایول، پدر علم مدیریت اصل دوازدهم از اصول چهاردهگانه مدیریت را به ثبات افراد اختصاص میدهد و میگوید: «کاهش جابهجاییها در منابع انسانی منجر به افزایش کارایی میشود. از طرفی مدیریت عالی هم دستکم برای میانمدت، باید ثبات داشته باشد.» از سوی دیگر در علم مدیریت نوین نیز نظریهای تحت عنوان تئوری آشوب در مدیریت باز شده که علاوه بر نکاتی برای تصمیمگیری مدیران عالی هنگام آشوب، فصلی دارد که نشان میدهد تغییرات زودهنگام مدیران و عدمثبات مدیریتی چه تبعات منفی بر سازمان و جامعه میگذارد. بنابراین این روزها که بحث تغییر مدیران عالی شهرهای کشور به میان آمده، میتوان از نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر خواست تا در تصمیمگیریهای خود اندکی نگاه خود را به سمت شهروندان و حقوقشان بچرخانند؛ چراکه بدون شک عدمثبات در رأس مدیریت شهری، هم به ضرر شهر است و هم به ضرر شهروندان.