صادرات و زمینههای فرهنگی
امیرجلالالدین مظلومی/ روزنامهنگار
در چند دهه اخیر با مطرحشدن هر شخصیت کارتونی یا سینمایی، کالاهایی که در شکل و اسم و ظاهر ارتباطی با آن دارند، بخش قابلتوجهی از بازار را پر میکنند.
لابد شما هم جوراب، دفتر، کیف، مسواک و... با شکل و نقش باباسفنجی و دیگر شخصیتهای محبوب را دیدهاید. بخش دیگری از کالاهایی از این دست نیز هستند که توسط کتاب، موسیقی و در کل کالاهای فرهنگی و شبهفرهنگی راه به سبدهای خرید بازکردهاند.
گرچه این شیوه راه بسیار سادهای برای ورود در بازارهای جهانی بهنظر میرسد اما در واقع نیازمند رصدهای جدی و کسب اطلاعات و برخورداری از مهارتهای تجاری ویژه است. واقعیت ناخوشایندی که در این زمینه وجود دارد، این است که فعالان اقتصادی و تجاری چنان با شیوه سنتی تجارت و کسبوکار در بازار داخل خو گرفتهاند که تمایلی به رهاکردن آن ندارند. اگر هم طالب راهیابی به مراکز تجاری در سطح بینالملل شوند، از شیوههای کلیشهای، تکراری و صددرصد قدیمی استفاده میکنند. چنین روشهایی هم دیگر بازخورد و نتیجه مطلوبی ندارد.
در واقع اکتفا به ارائه آثار در نمایشگاهها همچنان فروش کالا را به بازاریابی در جامعه هدف نیازمند میکند در حالی که با ایجاد فرصتها و زمینههای فرهنگی چنین بازاریابیای انجامشده و ارائه در نمایشگاه قدم آخر برای تحویل عمده کالاها یا خدمات بهشمار میآید. به هر روی، با موفقیت برخی هنرمندان ایرانی در برنامهها و جشنوارههای بینالمللی میتوان و باید از این فرصتها استفاده کرد. با شناخت ظرفیتهای هنری ایران، هنرمندان ایرانی را باید تشویق و ترغیب به ایجاد زمینههای فرهنگی فروش و صادرات اجناس ساخت کشورمان کرد.
نکته مهم و آخر اینکه بازاریابی و بازارسازی، استفاده از ظرفیتها و بهرهمندی از موقعیتهای جهانی عامل بسیار مهمی در رونق تجارت و تحکیم جایگاه اقتصادی است. غفلت از چنین فرصتی جز واگذاری بازار به رقبا، هیچ مفهوم مشخص و روشن دیگری ندارد.