مرزنشینی یک اجبار است. اجباری که میتواند سودمند باشد و البته قطعا زیانهایی هم دارد. مرزنشینان غرب کشور درسالهای بعد از انقلاب اسلامی به دلیل 8 سال جنگ تحمیلی، متحمل بیشترین آسیبها شدند که آسیب اقتصادی، آشکارترین آنهاست. پایین آمدن امنیت برای سرمایهگذاری و از بین رفتن زیرساختها در کنار آسیبهای روحی، روانی و جسمی که به مردم این مناطق وارد شد، زمینهساز رنج مضاعفی بود که مرزنشینان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و ایلام و خوزستان در این سالها متحمل شدند.
بیکاری مهمترین شاخصه این رنج بود که در نتیجه آن مردم به ناچار به کولبری روی آوردند. هرچند پیش از این هم، تجارت همواره از شغلهای ساکنان این مناطق بوده است. در این سالها کولبری گرچه امنیت شغلی، رفاه اجتماعی و بیمه نداشت، اما به ناچار به «شغل» غالب اهالی مرزنشین تبدیل شد. چنانکه سردار محمدحسین رجبی، فرمانده سپاه بیتالمقدس کردستان، درباره معیشت مردم مناطق مرزی و قانون پیلهوری گفته بود: «اشتغال مردم در شهرهای مرزی با توجه به جمعیت ضعیف بود و برای همین به قاچاق روی آوردند.
با توجه به این حجم بیکاری، سپاه پیشنهاد کولهبری را مطرح کرد که با اعلام این طرح، جمعیت قابل توجهی روانه مرزها شدند. مردم در همان مقطع از این طرح استفاده کردند و درآمد هم داشتند، اما اکنون هم که این قانون ابلاغ شده، نیاز است تا این مساله نظاممند شود. باید مردم قبول کنند که عنوان و شیوه کولهبری در شأن آنان نیست و ما مسئولان هم حتما باید به دنبال اشتغال پایدار برای مردم استان باشیم.» با وجود این، بهتازگی حسین ذولفقاری، معاون وزیر کشور، با انتقادی شدید از کولبری و استفاده از این واژه گفته است که «ما دیگر چیزی به نام کولبر نداریم؛ این کلمه کولبر هم کلمهای بود که نمیدانم کجا اختراع شد، هم برای خود مردم و هم برای مسئولان مشکل درست کرد.»
اشاره وی به طرح پیلهوری است که در آن به مرزنشینان کارتهایی با معافیت گمرکی داده شده است که با آن میتوانند از طریق 15 بازارچه مرزی در چرخه تبادل کالا سهیم باشند. گرچه انتظار میرود این برنامه فقط درحد تغییر نام «کولبر» به «پیلهور» نباشد، اما باید به گونهای باشد که امنیت مرزنشینانی که جز این نوع کاسبی برای امرار معاش چاره و راه گریزی ندارند، تضمین شود و آنها را به پیلهوری تشویق کند؛ نه اینکه حداقل منافع این شغل را هم از آنها بگیرد. اجرای این طرح قطعا کمبودهای بسیاری دارد که هنوز از آن استقبال نشده است. از امکانات نداشتن بازارچههای مرزی تا موضوع بیمه و امنیت شغلی. چه بسا در صورت اجرای طرح هم باز در بسیاری موارد پیلهوران ناچار باشند بار را به صورت کولبری جابهجا کنند. بر این اساس صرف مسائل امنیتی و احتمال انتقال سلاح نمیتواند توجیهکننده برخورد قهری با کولبران باشد. حق داشتن شغل طبق قانون اساسی از حقوق این مرزنشینان است و دولت باید برای آنها شغل ایجاد کند.
بر این اساس نمیتوان خود این افراد را در نداشتن شغلی غیر از کولبری متهم کرد یا بهخاطر مسائل امنیتی آنها را از کار کردن بازداشت. پس باید ضمن در نظر گرفتن همه جوانب و ایجاد زمینههای مناسب برای پیلهوری، کولبران را به استفاده از این طرح مشتاق کرد و راهکارهای قهری و اجبار قطعا نتیجهبخش نخواهد بود.
کولبری تا پیلهوری تغییر عنوان یا تغییر رویکرد
در همینه زمینه :