چرا خشکسالی به سیستان و بلوچستان رسید؟
چشمهای هامون مانده به راه هیرمند
مهاجرت به استانهای دیگر، میان اهالی سیستان و بلوچستان رواج یافته است
لیلا شریف
تمام سرمایه سالهای زندگی در جوار دریاچه هامون را جمع کردهاند و دستهدسته از خانههایشان در سیستان و بلوچستان هجرت میکنند تا خانه جدیدی در استانی دیگر به دور از خشکسالی و بیآبی بسازند. هر چند کوچ مردمان سیستان در سالهای اخیر شدت گرفته است اما براساس آمار، این اتفاق ریشه در گذشته نه چندان دور دارد و در فاصله سالهای ١٣٨٥ تا ١٣٩٠ بیش از 9هزارنفر از مرزنشینان شمال استان سیستان و بلوچستان به استانهای دیگر مهاجرت کردهاند.
جدایی هیرمند از هامون
هیرمند و هامون رفاقتی دیرینه با هم دارند. هیرمند سالهاست که از بلندیهای افغانستان سرازیر میشود تا بعد از گذشتن از پیچوخمهای بسیار خود را به هامون برساند اما در سالهای اخیر کمشدن باران و سدسازیها، این رفاقت را چنان تیره و تار کرده که داغ خشکسالی بر دل دریاچه هامون به جای مانده است.
براساس قرارداد سال 1351 که میان ایران و افغانستان بسته شد، این دو کشور میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به هامون را مشخص کردند اما با گذر زمان، افغانستان برخلاف قرارداد عمل کرد و کار به جایی رسید که این روزها چشمان دریاچه هامون در انتظار هیرمند خشک شد.
متهم ردیف اول در داستان خشکسالی هامون و هجرت مردم سیستان، سد کجکی است. افغانستان بدون توجه به سرنوشت دریاچه هامون، سدی با قدرت ذخیره یک و نیم میلیون مترمکعب آب ساخت و از سوی دیگر کشاورزان افغان با منحرفکردن مسیر رودخانه هیرمند موجب شدند تا هیرمند هر سال نحیفتر از سال قبل به سمت هامون روانه شود.
خداحافظی سیستانیها از سرزمین اجدادی
فروردین و اردیبهشت روزگار خوش سیستانیها و دریاچه هامون است. بارانهای بهاری دیگر کاری به سدسازی و مسیرهای انحرافی رودخانه هیرمند ندارد. باران بهاری از دل سنگ و خاک مسیرش را پیدا میکند و خود را به لبهای تشنه هامون میرساند تا لبخندی کوتاه بر لبان مردم سیستان نقش ببندد.
اما بهار که به نیمه برسد دیگر از بخشش آسمان خبری نیست و سیستانیها میمانند و زمینهای خشک و دامهای تشنه. روزگاری ماهیگیری، دامپروری و کشاورزی راهی برای کسب درآمد و گذران زندگی سیستانیها بود اما وقتی آب نباشد، دیگر نمیتوان بذری کاشت تا با امید بسیار آن را درو کرد. وقتی هامون تمام سال مردمانش را با دستانی خشکیده در آغوش میکشد، دیگر جایی برای بزرگ کردن دامها و گرفتن ماهی نمیماند.
در کنار از دستدادن کشاورزی و دامداری بهعنوان ابزار کسب درآمد، مردم سیستان میزبان یک بلای دیگر هم بودند؛ توفانهایی همراه با گردوغبار. بادهایی که روزگاری مسیرشان از دریاچه پر آب هامون میگذشت و هوای مطبوع را برای مردم به ارمغان میآورد، با خشکشدن دریاچه، آوردهای جز گردوغبار ندارد. توفان گاهی چنان میتازد که روستاها را در میان گردوغبار دفن میکند.
هر چند تلاش شده است تا با اقداماتی همچون نذر آب و کمک به مناطق درگیر با خشکسالی، مسیر زندگی ساکنان این سرزمین هموار شود اما کم نیستند افرادی که از دستان خالی هامون ناامید شدند و دیگر توان ماندن و جنگیدن در میان خشکسالی و گردوغبار را نداشتند و ترجیح دادند تا با هجرت، روزگار خود را سپری کنند.
ورود سیاسیون به خشکسالی سیستان
نگرانی از خشکسالی و عواقب آن از چنان اهمیتی برخوردار است که پای سیاسیون هم با عنوان «دیپلماسی آب» به این موضوع باز شده است؛ از محمدجواد ظریف گرفته تا نمایندگان مجلس، هر یک به نوعی این دغدغه را پیگیری میکنند.
در سالهای اخیر دیپلماسی آب به موضوعی مهم در گفتوگوهای سیاسیون تبدیل شده است. اواخر سال 96 بود که سردار یحیی صفوی- مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا- در نشستی بر اهمیت این موضوع تأکید کرد تا نشان دهد، دیپلماسی آب را باید به عنوان چارهساز خشکسالی پیگیری کرد؛ «دیپلماسی آب نقش ویژهای در تأمین امنیت ملی و منطقهای و توسعه سیاسی و اقتصادی و تعامل یک کشور با کشورهای همسایه خود دارد. ایران یکی از خاصترین کشورهای دنیا از لحاظ هیدروپولیتیک است و در منطقهای واقع شده که در آینده پرمناقشهترین منطقه در حوزه آب خواهد بود و کشور افغانستان در آینده سرمنشأ مناقشات آبی است.»
در ادامه این روند به فاصله چند ماه عباس عراقچی- معاون وزیر امورخارجه- به عنوان رئیس کارگروههای دیپلماسی آب تعیین شد تا بحث حقابه هامون هم از سوی یکی از این کارگروهها پیگیری شود. حتی پای بحث پیگیری حقابه هامون به مجلس هم کشیده شد؛چه آنکه محمدجواد ظریف –وزیر امور خارجه- در اردیبهشت سال 97 برای پاسخ به سوال نمایندگان سیستان در خصوص دلیل انجامنشدن اقدامات جدی درباره حقابه ایران از رودخانه هیرمند از افغانستان، مهمان خانه ملت شد. میان گفتوگوهایی که بین ظریف و نمایندگان مجلس رد و بدل شد آنچه بیش از همه، توجهها را به خود جلب کرد، سخنان ظریف در مورد ارسال نامه به مسئولان افغانستان بود. او از ارسال 2 یادداشت اعتراضی به دولت افغانستان و دعوت از وزیر خارجه این کشور برای پرداخت حقابه ایران از رودخانه هیرمند و هریرود سخن گفت تا نشان دهد موضوع حقابه هامون چه اهمیتی در میان برنامههای سیاست خارجی دارد. هر چند نمایندگان از پاسخهای ظریف قانع شدند اما خشکسالی در سیستان و بلوچستان ادامه دارد و دریاچه هامون هنوز روی خوش ندیده است.