آذردخت داوری| محقق و پژوهشگر روانشناسی کودک
نقش دوران کودکی در زندگی آینده افراد از مهمترین موضوعاتی است که در علم روانشناسی به آن پرداخته میشود. همه اندیشمندان و نظریهپردازان روانشناسی با رویکردهای متفاوت به دوران کودکی نگاه ویژهای دارند. هیچ روانشناسی را نمیتوان پیدا کرد که به نقش دوران کودکی در آینده افراد توجهی نداشته باشد یا تأثیر آن را نادیده بگیرد.بنابراین رشد روانی در دوران کودکی مستقیما در موقعیت و شرایط بزرگسالی نقش دارد.
کودکانی که در خانوادهای درگیر زندگی میکنند، بیتوجهی میبینند، مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و عدمامنیت دارند از نظر روانی دچار مشکل میشوند و این مشکل در عدمموفقیت آنها در آینده نقشی مؤثر دارد. در مقابل کودکانی که در محیط شایستهای بزرگ میشوند، محرکهای خوبی دارند، مورد توجه و محبت کافی قرار میگیرند و امنیت روانی دارند در بزرگسالی اعتماد بهنفس بیشتر و عزتنفس بالاتری دارند و میتوانند در جامعه موفقتر باشند. کودکانی که در محیطهای مناسب رشد پیدا میکنند هم از نظر روابط فردی و هم از نظر روابط اجتماعی بهتر عمل میکنند و حتی در روابط عاطفی و عاشقانهای هم که در آینده خواهند داشت موفقتر خواهند بود.
طبق بررسیها و پژوهشهای انجام شده بسیاری از اختلالات روانی در دوران بزرگسالی ناشی از آسیبهایی است که فرد در کودکی دیده است. اضطراب، استرس، افسردگی، پرخاشگری و بهطور کلی انواع اختلالات روانی در بزرگسالی ریشه در مشکلات فرد در کودکی دارد و هر چه این مشکل حادتر بوده باشد درمان آن سختتر خواهد بود.
اندیشمندان علم روانشناسی بر این باورند که والدین نقش بسیار مهمی در شکلگیری شخصیت فرد دارند. کودک با پدر و مادر و بهخصوص مادر ارتباط مؤثری میگیرد و یک مادر آگاه، فرزندی آگاه تربیت میکند.اگرچه در دنیای امروزی نمیتوان نقش رسانهها را نادیده گرفت اما هنوز مراقبان اصلی نقش پررنگی در شکلگیری شخصیت کودک دارند.
کودک از همان بدو تولد نیاز به توجه دارد و اگر این نیاز تامین نشود مشکلاتی برای کودک ایجاد میکند. دوران کودکی بهخصوص 2 سال اول، دوران بسیار مهمی است و همهچیز در ناخودآگاه کودک ثبت میشود. اعتماد و عزتنفس کودک در این دوره از طریق مادر تامین میشود و اگر مادر در دسترس نباشد و نیازهای فیزیولوژی کودک پاسخ داده نشود خللی در رشد و امنیت روانی او ایجاد میشود که این امر در بزرگسالی با عدم عزتنفس و اعتماد به دیگران بروز پیدا میکند. اغلب کودکانی که در سالهای اول زندگی اضطراب جدایی را تجربه کردهاند در بزرگسالی دچار اضطرابهای شدید و گاهی افسردگی میشوند بنابراین روانشناسان ریشه برخی از بیماریها را در دوران کودکی جستوجو میکنند.
رفتارهای والدین بهشدت در کودک اثر میگذارد چرا که بچهها همانندسازی میکنند و سعی میکنند رفتارهای پدر و مادر خود را تکرار کنند. تحقیقات نشان میدهد که رفتاری که مادر و پدر با هم دارند موجب میشود که کودک در بزرگسالی همان رفتار را با همسرش داشته باشد چون آن رفتار را دیده، بهخاطر سپرده و در بزرگسالی تکرار میکند. بنابراین پدر و مادرها حتما باید به این نکته توجه داشته باشند که برای داشتن کودکی سالم نیاز است که رفتار خود را اصلاح کنند و بهجای استفاده از کلام با رفتار و عمل خود، رفتار مناسب را به کودک خود یاد دهند تا کودکشان در آینده زندگی موفقی داشته باشد.
دوران خردسالی چه نقشی در آینده آدمها دارد؟
کودکی را دریاب
در همینه زمینه :