وام ضروری قربانعلی دکهدار
انوشه منادی/ نویسنده و فیلمساز
قربانعلی، نبشِ چهارراهِ مخابرات چهل سال است دکهداری میکند. چپ و راستش برج چهار بانک قد کشیده و اگر از بامِشان به دکه نگاه کنند بزرگتر از سطل زباله بهنظر نمیرسد. قربانعلی و پسر چهل ساله مجرد ماندهاش، دکه را اداره میکنند. پنج سر نانخور هم دارد. دورِ دکه را هم به خرازی و اسباببازیفروشی تبدیل کردهاند. فروش روزنامه و مجله و سیگار و تنقلات کفاف هزینهها را نمیدهد. او درخواست وام برای خرید جهیزیه دخترش داده است.
وام دادن همان قرضگرفتناست. تعبیرهای یک طرفه بانک در حوصله متقاضی وام، -قربانعلی- نمیگنجد، چراکه بهدنبال وام جعاله، وام ازدواج، وام خرید خودرو، وام تهیه جهیزیه، وام تعمیرات، وام مسکن، وام خرید لوازم منزل و... سگدو زده و در شصت سالگی، تنها شرایط دریافت وام ضروری را دارد وگمان میبرد بانک با طیب خاطر قصد قرض دادن دارد و نیتش را برای اینکه ریا نشود در کلمه وام لفاف کرده و به مردم پیشنهاد میدهد. گرچه هیچ بنی بشری یاد ندارد بانکی درخانهاش را زده و وامی را دودستی تقدیم کرده باشد.
برای 5میلیون تومان وام ضروری، 5/7میلیون تومان چک و 5/6میلیون تومان سفته، فیش حقوقیکارمند و فتوکپی سند منزل ضروری است.750هزار تومان از کل وام هم در حساب بلوکه میماند و200هزار تومان هزینه بانکی کسر میشود. تتمه قابل پرداخت: 4میلیون و5هزارتومان. شرایط باز پرداخت: 36ماه، اقساط ماهانه: 180هزار تومان. طی 3 سال مبلغ: 6480000هزار به جیب بانک میرود. مبلغ 750هزار تومان بدون احتساب بهره برگشت داده میشود. دانستن اینکه بانک با این پول در طول 3سال چه میکند، غیرضروری است.