در میزگرد تخصصی همشهری مطرح شد
تهران چاره دارد، فرصت میخواهد
کارشناسان حوزه شفافیت، شهرسازی و حقوقی از راهکارهای اداره پایتخت با رویکرد کاهش هزینه طی سالهای آینده میگویند
حامد فوقانی/خبرنگار
29 اردیبهشت 96، میلیونها تهرانی، اغلب با در دست داشتن فهرست امید شورای شهر پای صندوقهای رأی حاضر شدند تا علاوه بر رأی به رئیسجمهور مدنظرشان، نام نامزدهای این لیست را هم با هزاران امید، در برگههای انتخاباتی وارد کنند. بیتردید آن زمان، خیلیها، بسیاری از نامهایی را که مینوشتند نمیشناختند اما همه در یکچیز مشترک بودند؛ شهروندان میخواستند در نحوه اداره شهر تغییر ایجاد شود. این شد که نامزدهای منتسب به جناح اصلاحطلب را انتخاب کردند. شاید خیلیها دیگر از شهرسازی مبتنی بر توسعه بزرگراهها و ساخت مالها و برجهای بدقواره، خسته شده بودند و با انتخاب خود میخواستند نشان دهند رویکرد گذشته دیگر جوابگوی حل مشکلات پایتخت نیست. حالا که یکسال و اندی از آغاز فعالیت مدیریت شهری جدید و شورای پنجم شهر تهران گذشته، تا حدودی وزنه اجرایی تیم جدید مشخص شده است. البته که هنوز 3سال دیگر تا پایان کار باقی مانده ولی به هرحال شهروندان و کارشناسان گوش چشمی به کارنامه یکساله دارند و نگاهی رو به آینده. صدالبته که کار سخت است و هزینهها روزبهروز بالاتر میرود. شهرداری پیشرویش بدهی 52هزار میلیارد تومانی قرار دارد و کلی پروژه نیمهتمام. بنابراین سؤالی که مطرح میشود این است که در چنین شرایطی چه باید کرد؟ به همین منظور در میزگردی با تعدادی از کارشناسان حوزه شفافیت، شهرسازی، عمرانی و حقوقی این سؤال را مطرح کردیم و به بررسی راهکارها پرداختیم. در این میزگرد امیرحسین پورجوهری، عضو هیأتمدیره گروه دیدهبان تهران، مهرداد هاشمزاده همایونی، معمار و طراح شهری و نایب دبیر گروه جامعه مهندسان مشاور ایران، جلال آزادی، استاد معماری دانشگاه، عضو گروه جامعه مهندسان مشاور ایران و مصطفی خلیلی، حقوقدان حضور داشتند.
مدیریت شهری کلانشهرهای کشور و بهخصوص تهران از جهتهای مختلفی تحت فشار قرار گرفتهاند؛ آن هم در شرایط سخت اقتصادی فعلی. چه باید کرد؟
پورجوهری: باید بیتعارف صحبت کنیم. شهر نیاز به برنامه دارد تا بدانیم که اساسا میخواهیم چه کاری انجام دهیم. اینکه مردم در انتخابات سال 96رأی میلیونی به صندوقها ریختند یعنی اینکه شیوه اداره شهر دهه پیشین را نمیپسندیدند و خواستار تغییر بودند. بهنظر من باید نقد گذشته را رها کرده و برای آینده برنامهریزی کرد. اینکه کمیسیونهای شورا و مدیران شهری با بخشنامه و ابلاغیه بر اصلاح امور گذشته حرکت میکنند بخشی از قضیه اداره شهر است اما باید دانست که پایتخت و بهدنبال آن سایر کلانشهرها نیاز به برنامه مدونی برای آینده دارند. عمیقا معتقدم که مدیریت شهری با رتوش قابل اصلاح نیست و نیاز به اصلاح بنیادی و ساختاری دارد. رویکردها باید تغییر کند.
آیا نباید مدیریت شهری فعلی تاریکیهای پیشین دوره گذشته را روشن کند؟ چون بهنظر میرسد این خواسته عمومی و رسانهای است.
هاشمزاده همایونی : ببینید از یکنظر پاسخم بله است و از یکنظر خیر. شهر اصولا ماهیتی سیاسی دارد و اتفاقا اگر بر اصول درست سیاسی جلو برود میتواند خیلی موفق باشد. از این نظر خب باید نقاط تاریک گذشته را روشن کرد اما نباید اسیر سیاستزدگی شد. اینکه چراغی به گذشته انداخته شود، تا حدودی انجام شده؛ درحالیکه موانع بزرگی هم وجود داشته و دارد. بهنظرم باز هم باید شفافیت و روشنایی ادامه پیدا کند ولی در عین حال نباید فقط در گذشته ماند. ما باید بدانیم که بهعنوان یکشهروند چقدر طلب داریم. اگر رقم 52هزار میلیارد تومانی را درنظر بگیریم هر پایتختنشین نزدیک به 6میلیون تومان از دوره مدیریت شهری گذشته طلب دارد. البته که شهروندان و شرکتهایی هم هستند که به شهرداری بدهکار هستند. برای اینکه بدهی 52هزار میلیارد تومانی پرداخت شود نیاز است تا یکبرنامه مدون داشته باشیم. البته که موانع زیادی وجود دارد و دست شهرداری تهران خیلی جاها بسته است. بهطور مثال لایحه درآمدهای پایدار شهری باید هرچه زودتر در مجلس تعیین تکلیف شود؛ این لایحه سالها در دولت مانده بود و حالا نیاز است که با نظرخواهی از کارشناسان حوزه شهری و مدیران شهری، آخرین چکشکاری لایحه انجام شده و به صحن ارائه شود. شهرداری و شهروندان از نبود چنین مصوبهای ضرر کردهاند و هنوز زیان میدهند. حتی این زیان هم باید رسانهای شود. با این حال در مورد مدیریت شهری فعلی اعتقاد دارم که شفافیت باید ادامه پیدا کند.
مثل چه کارهایی؟
هاشمزاده همایونی :یکی از مهمترین کارها کاهش هزینههاست. صرفهجویی انرژی ساختمانهای شهرداری، استفاده از نیروهایی که همزمان در یکپست مشغول بهکار هستند در جایی که نیروی عملیاتی و اجرایی لازم دارد، ساماندهی ردههای شغلی و سازمانی و... نیز از دیگر کارهاست.
تغییراتی که از این نظر مطرح میشود آیا از منظر حقوقی شدنی هست یا نه؟ آیا شهروندان هم میتوانند از حیث حقوق شهروندی خود مطالبهگر آن مسائلی شوند که مدیران فعلی میگویند مدیریت شهری قبلی به آنها تحمیل کرده است؟
خلیلی: ببینید این از دو بعد قابل بحث است؛ یکی اینکه ما در کشورهای دیگر با پارلمانهای محلی و دولتهای محلی مواجه هستیم. در کشورمان، شورای شهر را میتوانیم همان پارلمان محلی درنظر بگیریم اما شهرداری هنوز بهمعنای واقعی دولت محلی نیست. سؤال اینجاست که آیا شهرداری میتواند در قالب دولت محلی، اجرای امور را برعهده بگیرد یا نه؟ این از نظر سیاسی، زیرساختها، اصول و قواعد حاکمیتی جای بحث دارد. انگار نیاز به یک تغییر ایدهآلگرانه داریم تا جایگاه شهرداری را تثبیت کنیم. هنوز مدیریت یکپارچه شهری شکل نگرفته است و این کار را مشکل میکند.
آیا از نظر شما امکان بازگشت بدهیها وجود دارد؟
خلیلی: همانطور که شهرداری فعلی گفته بله اما نیاز به برنامهریزی بلندمدت حس میشود. مثلا شهرداری میتواند در قبال هزینههایی که از شهروندان میگیرد تجدیدنظر کند؛ مابازای هزینههایی که قبل گرفته میشده طبق قانون. البته که در شرایط اقتصادی فعلی این کار دشواری بهحساب میآید. اگر نظر من را بخواهید مدیریت شهری باید آنچه را که در گذشته رخ داده رها کرده و برای پرداخت بدهیهایی که به ارث برده چارهاندیشی کند. نمونهاش را طی روزهای گذشته با عرضه اوراق مشارکت هزار و 300میلیارد تومانی برای توسعه مترو شاهد بودیم. این امید وجود دارد که چرخ اقتصادی شهرداری به حرکت درآید و هزینهها کاهش پیدا کند؛ آن هم بدون شهرفروشی. بعد دیگر بحثم هم اینکه تغییرات با اصلاح قوانین موجود امکانپذیر است.
بحث اصلاح قوانین به میان آمد.آیا میشود قوانینی مثل طرح تفصیلی شهر تهران را بازنگری و اصلاح کرد؟
آزادی: بببنید پیش از آنکه بخواهیم در مورد بازنگری طرحهای بالادستی صحبت کنیم بهنظرم اول باید برای کاهش هزینهها، راههای جدید درآمدی و توسعه پایدار شهر، برنامهای بلندمدت داشته باشیم. شورای شهر نباید برای هرسال یکبرنامه داشته باشد بلکه باید چشماندازی 4ساله را ترسیم کند؛ به عقیده من و خیلیها شورا با استعفای آقای نجفی، دستکم 7ماه را از دست داد. در این میان معاونت شهرسازی و معماری که تصمیمهای آن روی مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی شهری تأثیرات مهمی میگذارد، رها بود. اینکه آقای رسولی، عضو شورای شهر میگویند شهرداری به انضباط مالی احتیاج دارد را باید جدی گرفت. انضباط مالی هم به شفافیت میانجامد و هم به کاهش هزینهها. تحقق مالی بودجه در 3ماهه اول امسال با کمی بیش از 50درصد نشان میدهد که برنامهریزی واقعبینانه تنظیم نشده است. پرداخت حقوق پرسنل شهرداری هنوز چالش جدی بهحساب میآید. اما در رابطه با طرح تفصیلی باید بگویم که به شخصه معتقدم طرح تفصیلی و بازنگریاش راه نجات شهر نیست؛ چراکه سندهای پیشتیبانش حذف شده است. پس ایدهها و برنامههاست که مشخص میکند چه باید انجام دهیم زیرا برنامهریزی امری مستمر است.
آیا طی یکسال گذشته تغییراتی صورت گرفته که محسوس باشند و در آینده باید چه کرد؟
پورجوهری: یکسری از تغییرات محسوس ناشی از توقفهاست. تراکمفروشی و صدور هولوگرامها متوقف شدهاند. اما نکته اینجاست که حالا باید به فکر جایگزین برای آنها بود که تا حالا چنین اتفاقی نیفتاده چراکه در غیراینصورت مدیریت شهری به بنبست جدی میرسید. برنامهریزی راه نجات تهران است. در آینده باید شورای شهر از اینکه روابط عمومی شهرداری باشد فاصله بگیرد؛ یعنی هرکاری را که شهرداری انجام میدهد به نحوه درست و مثبت بازگو نکند.
شفاف بگویید چه باید انجام بگیرد؟
پورجوهری: اول از همه نباید اشتباهات گذشته را تکرار کنیم چراکه شهرداری یکابر غول سازمانی شده که اداره آن بسیار دشوار است و نیاز به حمایت دارد. طبق آمار شهرداری 65هزار نفر پرسنل دارد و بنا به روایتی 120هزار نفر از مجموعه شهرداری حقوق میگیرند. درصورتی که در بهترین وضعیت و استاندارد جهانی باید 40هزار پرسنل داشته باشد. درنظر بگیرید که در شهرداری حدود 120هزار خط تلفن وجود دارد. آبونمان این خطها رقم هنگفتی میشود. طبق آمار 2سال پیش، ماهانه 100تن چای و قند مصرف میشود. حتی در زمان آقای قالیباف برای کنترل این موضوع شرکتی تاسیس میشود تا مسئله چای و قند شهرداری تهران را بهویژه از سوی شهروند هدایت کند. به ازای هرپست سازمانی، حدود 4نفر مشغول کار هستند. شهرداری 22شرکت، 23سازمان، 15ادارهکل، 16معاونت و زیرمجموعه دارد که برخی از آنها موازیکاری میکنند و بودجهشان هم بسیار زیاد است. با ادغام برخی معاونتها و سازمانها، حذف برخی ردههای سازمانی که اتفاقا کمیسیون برنامه و بودجه شورا و بهطور تخصصی کمیته تشکیلات و منابع انسانی هم بر این نظر است، میتوان خیلی از هزینهها را کاهش داد. باید به شهرداری فرصت انجام کار داده شود اما نیاز به برنامهریزی برای این کار حس میشود. این غول سازمانی، با بخشنامه و اینکه فلان شهرداری برود و آقای ایکس بیاید درست هدایت نمیشود. بازهم تأکید میکنم که مدیریت شهری نیز باید برنامهریزی میانمدت و بلندمدتی داشته باشد.
از نظر شما چطور میشود فساد را کاهش داد؟
هاشمزاده همایونی :باید مسیرها کوتاه شوند. رفتوآمدهایی که بین شهرداریهای مناطق و دفاتر الکترونیک برای اخذ پروانه انجام میشود، هم هزینهها را افزایش میدهد و هم به فساد دامن میزند. برخی از مافیای سازمان میوهوترهبار باید حذف شوند. مبلمان شهری و سطلهای مکانیزه نباید دست یکشرکت خاص باشد. در واقع فرایند واگذاری و اجرای مناقصه نیازمند شفافسازی است. درست است که شورای شهر ابزاری جدی و لازم را در اختیار ندارد و تیم فعلی به فرصت احتیاج دارد اما برنامهریزی خیلی اهمیت دارد؛ برنامهریزی بدون سیاستزدگی.
آیا قانون فرادست ما مشکل دارد که ابزارهای لازم در اختیار شورای شهر برای شفافسازی نیست؟
خلیلی: برای شفافسازی درباره اینکه شهرداری را در دورههای پیشین به یکغول سازمانی تبدیل کردهاند نباید هیچ رودربایستی وجود داشته باشد. بماند که ابزارها در اختیار هست یا نیست ولی میشود بدون هیچگونه پنهانکاری، امور را به سرانجام رساند. اینگونه هزینهها هم کم میشود.
راه افزایش درآمدها چیست؟
خلیلی: باید به سمت شرکتهای دانشبنیان رفت و از ظرفیتهای آن بهره برد. متخصصین و کارشناسان میتوانند با ایدههای خود نهتنها معضلاتی مثل ترافیک و آلودگی را کاهش دهند بلکه میتوانند در رابطه با چالشهای تراکمفروشی و منابع انسانی موجود هم راهکارهایی ارائه کنند تا از یکطرف هزینهها را کم کند و از طرف دیگر بر درآمدها بیفزاید.
نظر شما چیست؟
آزادی:میشود بدون واهمه گفت که شهرداری با 12هزار تا 40هزار نیرو قابل اداره است. برخی سازمانها اسناد و طرحهایی تهیه میکنند که شبیه هم هستند. مثلا سازمان زیباسازی برای میدان آزادی یک طرح تهیه میکند و معاونت شهرسازی و معماری و سازمان مشاور فنی - مهندسی هم دقیقا همان طرح را ارائه میدهد. دفاتر خدمات الکترونیک نیاز به بازنگری دارند. برای اداره یکشهر برنامه، منابع انسانی متخصص و منابع مالی لازم است. با تمرکز روی این 3رکن میتوان صرفهجویی کرد. از طرف دیگر باید از ظرفیتهای گردشگری استفاده کرد؛ هم میراثی که در دل شهر نهفته است و هم الگو گرفتن از دیگر شهرهای موفق و بومیسازی آنها.