• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 14 شهریور 1397
کد مطلب : 29511
+
-

وقتی نماد شیادی تبدیل به شخصیت داستان می‌شود

بیژن تلیانی/خبرنگار

میجر جیکاک، مأمور سازمان اطلاعاتی «اینتلیجنس سرویس» انگلیس بود که سال‌ها در مناطق جنوبی ایران به جاسوسی و اجرای برنامه‌های دولت متبوعش می پرداخت.
به همین‌خاطر جیکاک برای مردم مناطق نفت‌خیز جنوب و خصوصاً مردم مسجدسلیمان و عشایر بختیاری نامی کاملاً آشناست؛ نامی که به نماد شیادی، نیرنگ‌بازی و حیله‌گری آن هم از نوع خطرناک آن یعنی انگلیسی تبدیل شده. حالا همین شخصیت تبدیل شده است به قهرمان یک اثر ادبی. اسم اثر هم هست «ماموریت جیکاک» و نویسنده‌اش فرهاد کشوری. البته که رمان کشوری، بازخوانی ماجرای تاریخی جیکاک نیست بلکه می‌توان گفت این واقعه، دستمایه‌ای بوده است برای خلق یک داستان با همه پیچیدگی‌ها و شخصیت‌پردازی‌هایش. از سویی دیگر، او به قرائت رسمی از این اتفاق بسنده نکرده و کوشیده است تا بر زوایای تاریکی از آن، نوری تازه بیندازد و جذابیت‌های این زوایا را برای مخاطب روشن کند.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «بلند شدم رفتم از لابه‌لای تکه‌پارچه‌های رنگارنگ راه باز کردم و از اتاق بیرون زدم. از میان عوعوی سگ‌ها، صدای گوسفندها و گاوها به میان آبادی رسیدم که صنم را دیدم. بزغاله‌ تازه‌زایی را بغل کرده بود و از میان در باز آغل نگاهم می‌کرد. هربار می‌دیدمش، مهرش بیشتر به دلم می‌افتاد. آرزو می‌کردم کاش تنها ما دونفر در این آبادی بودیم، نه مأموریتی بود، نه عصا و کلاه و نه کلارکی در لندن.»

این خبر را به اشتراک بگذارید