تهران؛ شهر بیحضور
سیدمحمد فخار | خبرنگار:
فرصتی برای حضور نداریم. اینجا تهران؛ شهری است که هر روز 20میلیون سفر شهری در خود میبیند اما پیادهروهایش جایی برای حضور مردمان نیست. برای شهروندان این ابرشهر که تکه قابل اعتنایی از جمعیت کل کشور را نمایندگی میکنند، فرصت تردد هست؛ فرصت رفتن به نقاط دور و نزدیک، فرصت خرید، فرصت سینما و تئاتر. در میان همه این فرصتها اما مجالی برای حضور نیست؛ حضور در شهری که در آن زاده شدهایم، در آن بار گرفتهایم و در آن خندیدهایم. تهران فرصت حضور ندارد.
پیادهروی و اختصاص فضایی به آن، البته همه نیازهای شهروندی نیست؛ گرچه در این بخش هم، ایمنی و امنیت تردد با سرعت و هنجارشکنی موتورسیکلتها بهآسانی به چالش کشیده میشود. برای بررسی این مدعا سری به خیابانهای شهری بزنید. کدام مسیر است که آسایش ترددی را برای شمای پیاده تامین کند؟ هر پل و دریچهای، میتواند محلی برای عبور گامهای پیاده باشد اما تضمینی نیست که یک موتورسیکلت همین محل را برای تردد انتخاب نکند و همه آرامش عبور پیادگان را زیر چرخش به سخره نگیرد. انسانها در یک شهر به ساحتی برای حضور نیاز دارند اما کدام معبر تهران است که این خواسته اولیه و بدیهی را با آرامش تامین کند؟
به همان خیابان مثالی دوباره سر بزنید. در نخستین نگاه، نسبت مسیر پیاده و سواره را مقایسه کنید. اهمیت با کدام است؟ این همان ظلمی است که طی دهههای اخیر به پیادگان تهران و همه شهرهای کشور شده و باید برای احقاق آن، شهر را از اساس ساخت. سنت شهرسازی در همه شهرها و کلانشهرهای ایران با الگوی برتری خودرو بر انسان پایهگذاری شده و در هیچ کجا نمیتوان دست برتر پیادگان بر سوارگان را دید. از روزی که اتولهای جاده شمیران تند میرفتند و گِل به مردمان طهران هدیه میکردند، برتریها شروع شد و این الگو طی قرن اخیر همواره بازتولید شده و جلو رفته است. حالا هم در روز بارانی، گلولای اطراف خیابان سهم پیادگان است و سوارگان، دست بالا برای پیادهها بوق میزنند. این رخداد البته در شهری نظیر توکیو 90 دلار (نزدیک به یک میلیون تومان) جریمه دارد. حتی ایستادن روی خطکشی عابر پیاده هم در کشورهای ضعیفتر نظیر مالزی 60دلار (650 هزار تومان) جریمه دارد. برای اهمیت دادن به پیادگان البته به برخی اقدامات ساختاری نیاز است اما در شهری نظیر تهران میتوان با قوانین و ایجاد نهادهای حامی، قدمی جدی برداشت. شاید خندهدار باشد اما تهران، بزرگترین شهر کشور و یکی از ابرشهرهای جهان، دهها نهاد حامی خودرو دارد. سالانه برای تردد راحتتر وسایل نقلیه و سوارگانشان میلیاردها تومان بودجه به نهادهای حامیشان روانه میشود. پلها، تونلها و بزرگراهها برایشان ساخته میشود اما پیادگان هیچ نهادی برای حمایت ندارند. تنها قانون حمایتی نیز اصل نانوشته «پیاده بر سواره حق تقدم دارد» در قوانین راهنمایی و رانندگی هر روز میلیونها بار زیر چرخ گذاشته میشود. ایجاد نهادهای حامی البته کف خواستههای پیادگان تهران است و باید به فکر شهری برای حضور بود.